شُهْرت
شهرت در لغت به معنای شایع و پخش شدن، ظاهر شدن و بالا رفتن است، و در اصطلاح بر سه قسم است: 1.شهرت روایی؛ 2.شهرت فتوایی؛ 3.شهرت عملی.
شنبه، 1 خرداد 1395
صِحَّت حَمْل
علمای اصول برای تشخیص حقیقت از مجاز چهار معیار ارائه كرده‌اند: 1.تصریح واضع. 2.تبادر و عدم تبادر. 3.اطراد و عدم اطّراد. 4.صحت حمل و عدم صحت حمل،...
شنبه، 1 خرداد 1395
شَكّ
شك در لغت مقابل علم است، اما در اصطلاح برابری دو طرف اندیشه است. به دیگر سخن جایی كه مسئله‌ای مطرح باشد، و ذهن بین دو یا چند احتمال قرار گیرد،...
شنبه، 1 خرداد 1395
شُبْهه مَحْصُوره
شبهه محصوره و غیرمحصوره دو اصطلاحی است كه غالباً در موارد شبهات در اطراف علم اجمالی به كار می‌رود. مثلاً ظرف‌های متعددی پیش روی ماست كه علم اجمالی...
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
سُنَّت
سنت در لغت به معنای طریقه و روش است، و منظور از سنت در سوره‌ی مباركه‌ی احزاب كه می‌فرماید: سنت خدا هرگز مبدّل نخواهد گشت. قانون كلی حاكم بر جهان...
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
شُبْهه بُدْویه
شبهه در لغت به معنای التباس و اشتباه درست به نادرست است. شبهه بدویه یعنی شبهه ابتدایی و آن شبهه‌ای است كه همراه با علم اجمالی نباشد.
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
سَدِّ ذَرایِع و فَتْحِ ذَرایِع
سدّ یعنی جلوگیری كردن در مقابل فتح است. ذرایع جمع ذریعه در لغت به معنای وسیله و در اصطلاح تعاریف متعددی از ذرایج شده كه مناسب‌ترین تعریف این...
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
رَأی
«رأی» در موردی است كه خردمندان اختلاف كرده و اوضاع و احوال قضیه درهم باشد، آن گاه انسان به اندیشه‌ی خود راه درست را پیدا كند. این كلمه در سراسر...
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
سَبَبیّت و طَریقیّت
سبب عبارت است از چیزی كه هرگاه مانعی در كار نباشد باعث به وجود آمدن چیزی شود. چنانچه آتش سبب سوختن است
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
دَوْر
دور (به فتح اول و سكون ثانی) از اصطلاحات منطق و فلسفه است كه در سایر علوم مخصوصاً فقه و اصول كاربرد زیادی دارد. دور عبارت است از اینكه موجود...
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1395
خَبَر
خبر در لغت در مقابل انشاء است، و آن قولی است كه در آن احتمال صدق و كذب باشد، و در اصطلاح به «سنت گفتاری و قوی» حدیث، خبر، روایت گفته می‌شود....
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
دِلالَت
كیفیتی است در چیزی كه اگر كسی آن كیفیت را بداند بدان وسیله منتقل به دانستن چیز دیگر می‌شود، و دارنده‌ی آن كیفیت را دلیل نامند. چنانكه وجود دو...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
حُكْم
مدلول هر خطاب را حكم نامند. در كتاب الاصول العامه در تعریف حكم آمده: حكم اعتبار شرعی است كه به عمل مكلف تعلق می‌گیرد. چه آن تعلق مستقیم باشد،...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
حُكُومَت
هرگاه دلیلی مفسر و ناظر دلیل دیگر باشد، در اصطلاح علمای اصول دلیل مفسر و ناظم را حاكم و دلیل دیگر را محكوم نامند. اعمّ از اینكه دلیل ناظر موضوع...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
حَقیقَت و مَجاز
استعمال لفظ در موضوع له حقیقت است، و در غیر موضوع له که مناسبت با موضوع له داشته باشد، مجاز است و اگر مناسبت نداشته باشد غلط است.
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
حُسْن و قُبْح عَقْلی
آنان كه دلیل عقل را از منابع حقوق اسلام دانسته‌اند، از دروازه‌ای به نام «حسن و قبح عقلی» و یا «حسن و قبح ذاتی» وارد شده اند. لذا ناگزیر به توضیح...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
حجت
حجت در لغت به معنای دلیل و برهان است، و در اصطلاح در دو جا به كار می‌رود: حجت منطقی و حجت اصولی.
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
حَدیث
حدیث در لغت كلامی را گویند كه به وسیله‌ی گفتن یا نوشتن برای دیگری نقل می‌شود، و در اصطلاح سنت گفتاری و قولی را حدیث نامند. بنابراین حدیث، خبر...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
جَمْعِ مَهْما اَمْكَن اَوْلی منَ الطَّرْح
معنای این قاعده این است كه مادامی كه بین دلالت دو دلیل امكان جمع عرفی باشد، لازم است آن جمع صورت گیرد. بحث در دو مقام است: الف. دلیل قاعده؛ ب.شمول...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395
تَنْقیحِ مَناط
تنقیح مناط یعنی منقح كردن و پاك كردن ملاك و علت حكم، سپس تعمیم دادن آن. به دیگر سخن تنقیح مناط یعنی تعیین علت حكم. اگر در كلام شارع تصریح به...
چهارشنبه، 29 ارديبهشت 1395