بوروکراسی و ایران امروز (1)

بوروکراسی بصورت یک نظام فوق العاده موفقیت آمیز جهت سازماندهی موسسات اداری و خدماتی ارائه شده است . بوروکراسی از دو واژه ی "بورو " و " کراسی" به معنای حاکمیت میز تشکیل شده و این بدان معنا است که بوروکراسی یک
سه‌شنبه، 15 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بوروکراسی و ایران امروز (1)
     بوروکراسی و ایران امروز ( 1 )

 

نویسنده: زینب مقتدایی
منبع:راسخون




 
بررسی جامعه شناسانه بوروکراسی در ایران

مقدمه

بوروکراسی بصورت یک نظام فوق العاده موفقیت آمیز جهت سازماندهی موسسات اداری و خدماتی ارائه شده است . بوروکراسی از دو واژه ی "بورو " و " کراسی" به معنای حاکمیت میز تشکیل شده و این بدان معنا است که بوروکراسی یک سیستم عقلانی برای دستیابی به اهداف در جامعه مدرن است . کنش ها در درون این نظام عقلانی انجام می شود و بوروکراسی با ویژگی های محکم و سخت خود ، تبدیل به یک قفس آهنین می شود که انسان مدرن را درون خود محبوس می کند.
درون سازمان های بوروکراسی ،وسیله تبدیل به هدف شده است ؛ به عبارت دیگر قوانین وسیله اند تا سبب تسهیل در روند اجرای کار افراد شوند اما دست و پاگیر بودن قوانین و مقررات حکایت از نامناسب بودن آن دارد و در این روند افراد زیر دست باید قوانین را رعایت کنند ودر نهایت سلب آزادی رخ می دهد .
امروزه عده ای از ضعف نظام بوروکراسی در ایران صحبت می‌کنند و عده ای هم از تبدیل شدن آن به قفسی آهنین یاد می کنند. بنابراین سؤالاتی در ذهن شکل می گیرد که آیا ما با بوروکراسی کج قواره ای در ایران مواجه ایم؟نظام دیوان سالاری مطرح شده توسط ماکس وبر، با ویژگی های مثبت و منفی خود ، در نظامهای اداری چه جایگاهی یافته است؟ نظام دیوان سالاری اکنون به چه سمت و سویی در حرکت است و چه نتایجی را در بر گرفته است؟
واژگان کلیدی : بوروکراسی ، قفس آهنین ، کنش عقلانی هدفمند، کنش عقلانی مبتنی بر ارزش ، کنش سنتی و عاطفی

تئوری بوروکراسی (دیوان‌سالاری)

کلمه “بوروکراسی ” ابتدا در قرن هیجدهم توسط اقتصادان فرانسوی به نام “وینست دوگورنی ” مطرح شد. اما در سال ۱۹۱۰ جامعه شناس آلمانی ماکس وبر موضوع و بحث بروکراسی را عنوان و تشریح کرد. بوروکراسی از دو کلمه برو به معنی دفتر کارکنان سازمانهای دولتی و نیز میز تحریر اطلاق می شود. و کراسی که معنای یونانی دارد به مفهوم حکومت و اداره کردن است.
نظریه بوروکراسی یکی از نظریاتی است که بر اساس اعتقاد به مدل ماشین‌گونه از سازمان پایه‌ریزی شده است. اصطلاح بوروکراسی یکی از مفاهیم جنجالی و چالش برانگیز محافل آکادمیک مدیریت می‌باشد. این اصطلاح در قرن هیجدهم پا به عرصه وجود گذاشته و از لحاظ نظری همگام با پیدایش ابر سازمان‌ها و ابر صنایع مورد مطالعه قرار گرفته است.
بوروکراسی از نظر اصطلاحی به معنای اداره نمودن از طریق دفاتر و قوانین و مقررات است. بوروکراسی از نظر عموم، مفهومی منفی و انتقادپذیر داشته و اغلب آثار منفی آن مانند کاغذبازی و کندی جریان امور اداری، در ذهن توده مردم تداعی می‌شود.
بوروکراسی در آغاز با معنی منفی همراه بود و در واقع به مفهوم قدرت بی مهاری تلقی می شد که می خواهد همه جامعه را ببلعد. «بالزاک» که با کتاب «کارمندان» واژه،بوروکراسی را رواج داد، آن را «قدرتی هیولایی می شمرد» که «به دست جماعت کوتوله ها افتاده است»
بوروکراسی، به معنی یک روش سازماندهی و مدیریت است که در آن رعایت قوانین و مقررات، ثبت کلیه مکاتبات و جریان امور، رعایت سلسله مراتب، تخصص‌گرایی و ساختار رسمی مورد توجه اکید قرار می‌گیرد. بوروکراسی در معنای متفاوت دیگری نیز بکار می رود از جمله:
۱- بوروکراسی به معنای سازمان معقول
۲- بوروکراسی به معنای عدم کارایی سازمان
۳- بورکراسی به معنای حکومت به دست ماموران اداری
۴- بوروکراسی به معنای اداره عمومی
۵- بوروکراسی به معنای سازمان
۶- بوروکراسی به معنای جامعه نوین

تقسیم بندی جوامع بر اساس انواع کنش

ماکس وبر از جمله اندیشمندان جامعه شناسی سیاسی ، مفهوم قدرت ، اقتدار و مشروعیت را در قالب سه جامعه متفاوت " سنتی" Traditional ، " کاریزما" Charisma، " بوروکراتیک" Bureaucratic توضیح داده است . وبر در حوزه جامعه به چهار نوع کنش اجتماعی اعتقاد دارد که عبارتند از کنش عقلانی هدفمند، کنش عقلانی مبتنی بر ارزش ، کنش سنتی و عاطفی .
او بر اساس کنش های مذکور در زندگی سیاسی نیز که به عنوان جزئی از زندگی اجتماعی عرصه ی وقوع رفتارهای عقلانی و غیر عقلانی است ، به تقسیم بندی انواع سه گانه اقتدار ، مشروعیت و قدرت در جوامع می پردازد. به عقیده وی سیاست رابطه حکم و اطاعت میان بازیگران است و کنش حکم و اطاعت ممکن است کنش عقلانی و هدفمند ، یا عقلانی مبتنی بر ارزش یا سنتی و یا عاطفی باشد . وقتی حکم بر اساس برخی سنت ها صورت گیرد و اتباع نیز به موجب همان سنت ها از حکومت اطاعت کنند ، در آن صورت نوع اقتدار یا سلطه یا مشروعیت سنتی است . اما وقتی رابطه حکم و اطاعت رابطه ای عاطفی و مبتنی بر ارادت شخصی باشد ، اقتدار و مشروعیت کاریزمایی خواهد بود . نهایتاً وقتی حکم و اطاعت بر اساس قوانین و هنجارهای عینی صورت بگیرد ، چنین سیاست و سلطه ای بوروکراتیک، قانونی و مبتنی بر کنش عقلانی است .
در حاکمیت های سنتی ، مرسوم ترین اصل تشکیلاتی این است که مهم ترین مناصب و مقامات را به وابستگان و خویشاوندان حاکم بدهند ، چرا که این نوع سیادت در عمل به شخصی شدن گرایش دارد . البته در عمل برخی از کارویژه های اجتماعی به طور سنتی به وسیله برخی از شئون و طبقات اجتماعی مشخص انجام می شود، برای نمونه روحانیون کار ویژه های گسترده ای در زمینه آموزش عمومی و قضاوت دارند .
بنابراین وبر انواع اقتدار را براساس منابع و انواع مشروعیّت طبقه‌بندی می‌کند و به سه‌گونه اصلی اقتدار معتقد است که عبارتند از:
1. اقتدار کاریزماتیک؛ افراد دستورهای مافوق را به علت نفوذ شخصیت او که از قدرت، تهوّر و تجربیاتش مایه می‌گیرد، می‌پذیرند؛
2. اقتدار سنتی؛ که ناشی از احترام به عادات، رسوم و سنت‌هاست؛
3. اقتدار عقلانی–قانونی؛ افراد اطاعت می‌کنند زیرا معتقدند شخصی که دستور می‌دهد، بر طبق قوانین و مقررات وضع شده به شیوه عقلانی عمل می‌کند. و چون افراد مشروعیت قوانین را پذیرفته‌اند آن‌را اطاعت می‌کنند. این نوع اقتدار برای نظریه‌های سازمان امروزی از همه مهم‌تر است و اقتدار است که ویژه سازمان‌های بوروکراتیک است. از نظر وبر، برجسته‌ترین نمونه سلطه قانونی، بوروکراسی است.

ویژگی‌های بوروکراسی

1. وجود سلسله مراتب اقتدار؛
2. انتصاب برحسب شایستگی و تخصص؛
3. ضوابط و مقررات مکتوب و از پیش تعیین‌شده؛
4. غیر شخصی بودن (بی‌طرفانه، بدون دخالت احساسات شخصی)؛
5. اجرای وظایف به‌طور مستمر، ثابت و دائمی؛
6. تقسیم کار گسترده؛
7. جدایی اموال سازمان و اموال شخصی؛
8. جدایی محل سکونت و محل کار؛
9. انحصاری نبودن مقامات و پست‌های رسمی؛
10.وجود یک نظام بایگانی منظم؛
11.وجود یک نظام انضباط و نظارت یکنواخت.

نوشته های وبر در مورد بوروکراسی سرآغازی برای پژوهش های پایان ناپذیر در زمان معاصر و آینده بوده است
ماکس وبر توضیح می دهد که سازمانهای جدید بر اساس این مشخصات ششگانه انجام وظیفه می کنند :
۱ - اصول ثابت و قلمرو قانونی که نظام بر اساس آنها در چارچوب قوانین و مقررات اداری شکل می باید و می توان آن را در سه بخش ملاحظه کرد.
الف - کارهای مشخصی که برای تحقق هدفهای سازمان انجام میشود و به عنوان وظایف اداری و به شکل پایداری بین افراد تقسیم شده است .
ب- اعمال قدرت نیز تابع سلسله مراتب و قوانینی است که توسط افراد مسئول اجراء می شود
پ - از متدهای لازم استفاده شده تا برای اجرای مداوم و منظم فقط افرادی که دارای صلاحیت های لازم هستند به کار گرفته شوند.
۲ - اصول سلسله مراتب اداری و سطوح درجه بندی شده اعمال قدرت ، به مفهوم یک سیستم منسجم فرماندهی است که در آن سطوح پایین اداره توسط سطوح بالا مطابق یک شکل منظم ، هدایت و رهبری می شوند.
۳- مدیریت ادارات مدرن بر اساس مدارک نوشته شده ای قرار دارد که نسخه یا نمای اصلی آن نگهداری می شود.
۴- مدیران ادارات ، بخصوص مدیران تخصصی اداره ها ، در سازمانهای جدید به طور عمومی و خصوصی آموزش می بینند . این آموزش کارکنان ، در بخشهای خصوصی نیز همچون بخشهای دولتی رو به افزایش است.
۵ - هنگامی که اداره گسترش کامل پیدا می کند نیاز های اداری، بدون توجه به محدودیت زمان استفاده از تمام ظرفیت کاری اداره را طلب می کند.
۶ - مدیریت اداره ، قوانین عمومی را که کم و بیش پایدار و جامع می باشند و میتوان آنها را آموخت رعایت می کند . همچنین این مجموعه شامل آموزش تکنیکهایی است که باید کارمندان آن را فرا گیرند.
۷ - کسانی که بروکراسی را از نظر جامعه شناسی بررسی کرده اند ، آنرا نوعی از انواع مختلف ساختار های اداری می دانند و معتقدند که این ساختار های اداری به هر شکلی که باشند دارای اهمیت اجتماعی – سیاسی هستند اما ماکس وبر ، بروکراسی را تنها یک دستگاه اداری نمی داند ، بلکه آنرا منطقی ترین فرم ساختارهای اداری دانسته و روی منطقی بودن و برتری تکنیکی آن نسبت به سایر ساختارهای اداری همواره تاکید می کند.

ویژگیهای مثبت بروکراسی

رابینز معتقد است که بروکراسی چنانچه نوع مطلوب آن باشد یعنی اگر بر اساس سازمان منطقی – عقلائی بر پا شود کار آمد خواهد بود. وجود اهداف روشن و صریح، پست های سازمانی بصورت سلسله مراتب ، موجب تسهیل در انجام امور می گردد. همچنین وجود قدرت در پست سازمانی در دست افراد بر مبنای روابط غیر شخصی موجب حذف نفوذ اشخاص و پارتی بازی در واگذاری مشاغل می گردد. وی اضافه میکند که اگرچه این ویژگیها مطلوب هستند ، ولی در کشورهایی که نظام بروکراسی در آنها مورد استفاده قرار گرفته نشان می دهد که روش بروکراسی در نیل به اهداف سازمانی دارای توانایی بالائی است . این توفیق یا امکان بر پایه استاندارد بودن امور ، اعمال کنترل روی کارکنان و رابطه با انجام وظایف و مسئولیتها است . جلوگیری از قدرت دلخواه و خارج از ضوابط ، و ایحاد تغییر در مهارتهای کارکنان از طریق آموزش ، تقسیم کار و تخصصی کردن آن ، برقراری سلسله مراتب اداری درست ، و اطمینان از وجود ارتباطات صحیح بین مقامات و کارکنان از ویژگیهای مثبت بروکراسی است.
یکی از صاحب نظران معتقد است که به کاربرد نظام بروکراسی در سازمانها اداری و خدماتی با دید مثبت نگاهی کرده است . اعتقاد وی این است که اهداف اصلی وجود مقررات و رویه های بوروکراتیک استاندارد کردن و کنترل رفتار در سطح سازمان بصورت افقی وعمودی رخ می دهد ، و این نقش مقررات رویه و خط ومشی هاست که آنهارا منظم کند ، دفت به این اقدام ” کنترل بروکراتیک” نام داده است.

بوروکراسی از جهت منفی

اجرای فلسفه وبر اغلب به قیمت پدید آمدن جنبه‌های منفی بوروکراسی تمام شده است. نظام فلسفی ماکس وبر، ایستایی، خشکی و انعطاف‌ناپذیری را برای سازمان‌های بزرگ به ارمغان آورده است. تکیه محض به مقررات و آیین‌نامه‌ها باعث گسترش ترس و محافظه‌کاری در سازمان می‌شود.تشریفات و قاعده‌سازی برتری یافته، تا آن‌جا که افراد با تکیه بر مقررات و قوانین خشک و مخرب از انجام مسؤولیت‌های خود شانه خالی می‌کنند. در واقع پیگیری این تفکرات باعث می‌شود. وقتی پدیده ای از جهت منفی بررسی می شود منظور این است که به آثار نامطلوب آن پدیده توجه شود. به زبان دیگر وقتی موضوعی را با بدبینی بررسی می کنیم توجه ما معطوف به معرفی جنبه منفی آن قضیه است ، در اینجا نظر برخی از دانشمندان را که به بروکراسی با نظر منفی نگاه میکنند را بررسی می کنیم:
کریس آرجریس می گوید سارمانهای رسمی ممکن است ساختارهای خود را ، ناخواسته به گونه ای طرح ریزی کنند که عواملی مانند عدم بهره دهی ، عملکرد نادرست و فعالیتهایی که منجر به هدر رفتن نیروها می شود را در تمام سطوح سازمانی ایجاد کرده و در نتیجه ، باعث به وجود آمدن قوانین خشک سازمان ، سرکشی و تمرد ، همراه با عدم تصمیم گیری موثر بشود . به طور خلاصه ، سازمانها به گونه ای نا خواسته و شاید ندانسته تمایل دارند تا ساختار خود را به سوی عدم کارائی و عدم سازماندهی سوق دهند.
تامپسون عملکردهای نادرست را آسیب پذیری بروکراسی میداند و به عنوان یک فرض به آن اشاره می کند. او در توضیح بیشتر ، اشاره دارد که جنبه های منفی، در اثر رفتار بروکراسی نادرست پدید می آید .
از جمله مهم ترین جنبه های منفی موجود در این مجموعه می توان از خشکی مقررات ، جمود شخصیت ، جابجایی اهداف ، محدودیت در طبقه بندیها ،محدودیت در پذیرش ، خود محوری مقام خواهی ، هزینه های زیاد برای کنترل و نظارت ، اضطراب و نگرانی و….را نام برد.
مارشال دیمک و میشل کروزیر را نیز می توان از جمله دانشمندانی محسوب نمود که بورکراسی را از دید منفی می نگریستند ، زیرا به عقیده آنان بروکراسی در واقع به مفهوم عدم کارایی اطلاق می گردید. بعلاوه کروزیر معتقد است بروکراسی سازمانی است که قادر نیست اشتباهات خود را تشخیص دهد و رفتار خود را اصلاح کند ، بورکراتها از مقررات سازمان به نفع خود استفاده می کنند و همین نفع افراد باعث حفظ وضع موجود می گردد.

بوروکراسی از دید بی طرفانه

عقاید مارکس وبر در باره بروکراسی شاید گویا ترین نظزیاتی باشد که پدیده بروکراسی را با بیطرفی توضیح داده است . برای اینکه عقاید “وبر” را درباره بروکراسی تا حدی عمیق تجزیه وتحلیل کنیم لازم است از نظریات اساسی او در باره تسلط و اعمال قدرت آگاهی داشته باشیم ، زیرا بر مبنای نوع مشروع بودن اعمال قدرت نوع بروکراسی مشخص می شود . منظور از مشروع بودن اعمال قدرت این است که حاکم یا شخصی که نظریات خود را بر دیگران اعمال میکند معتقد باشد که حق این کار را دارد و پیروان او نیز اعتقاد داشته باشند که موظف به فرمانبرداری اجتماعی آن جامعه است.

نظرات چند تن از پیشروان علم مدیریت در باره بروکراسی

ایجاد زمینه برای رقابت موجب می شود تا با تقسیم کار و تخصیص وظایف حدود امور مربوط به هر شخص و مسئولیتها معین گردد. از طرفی برای اجرای این باید افراد متعهد به سازمان با اختیارات لازم تعیین شوند ، و تمهیدات لازم جهت انجام وظایف محوله بر اساس دستورالعمل ها و مقررات بکار گرفته شوند. بنابر این هر عضو نه تنها باید کار خود را بشناسد و وسائل به انجام رساندن آن را در اختیار داشته با شد که این نیز به نوبه خود متضمن توانایی مسلط شدن بر دیگران است، بلکه باید از حدود شغل؛ اختیارات و قدرت خویش آگاه گردد تا در وظایف دیگران مداخله نکند و صورت بندی و یا ساختار سازمان دگرگون نشود. در نظام بروکراسی اصل بر این است که اعضای هئیت اداری و بعبارت دیگر مدیران سازمان باید کاملا” از مالکان وسائل تولید با صاحبان دستگاه اداری جدا باشند. در واقع ، آنچه به سازمان تعلق دارد و در داخل ادارت از آن استفاده می شود باید از ما به ملک شخصی کارمندان ما کلا” جدا باشند. این جدائی موجب می شود تا کارکنان سازمانهای بوروکراتیک از مداخله و مزاحمت و توقعات مقامات یا افراد غیر سازمانی مصون بمانند.
مقررات و دستورالعمل ها باید مدون باشند . وبر این امر را نه نتها موجب راهنمائی کارکنان می داند ، بلکه اعتقاد دارد که تدوین مقررات موجب می گردد تا اعضای سازمان تصمیمات خود را بر مبنای دستورات و رویه های یکسان اتخاذ کنند . همچنین وجود اصل سلسه مراتب ادرای موجب برقراری نظارت و سرپرستی در سازمان میگردد، و پیروی از اصول و مقررات سازمان به دست حوادث سپرده نمی شود.

بوروکراسی پایگاه مشروع قدرت

۱- مقررات و رویه ها
۲- تخصص و تقسیم کار
۳- سلسله مراتب
۴- کارکنان فنی واجد شرایط
۵- جدائی پست ها و صاحبان سازمانها
۶- ارتباطات مدون و مستند
۷ - عقلائی- قانونی
۸- سنتی
۹- کاریزماتیک
برخی از صاحب نظران بر این عقیده اند که: بروکراسی با خود مزایای بسیاری را به همراه آورده ازقبیل جلوگیری از طرفداری خویشاوندان ، آشنایان و نفوذ ارتباطات خانوادگی و… که ناعادلانه است و همچنین مقررات و رویه های استاندارد موجب میشوند تا فعالیتهای سازمانی به روش روتین یا یکنواخت و قابل پیش بینی انجام پذیرند، وظایف تخصصی باعث میگردند تا هر شاغل از مسئولیت و کارهای خود تصویر روشنی داشته باشد وجود سلسله مراتب اهرمی برای سرپرستی و کنترل امور است . داشتن شرایط لازم جهت استخدام موجب می شود تا از نقش و نفوذ دوستان، وابستگی های فامیلی ، و طرفداری از خویشاوندان تا حدودی زیادی کاهش یابد و قدرت در پست های سازمانی قرار گیرد تا دردست افرادی که آنها را احراز می کنند، به طور خلاصه شکل سازمانی مبتنی بر منطق و عقل بر اساس ویژگیهای بروکراسی وبر در جهت منفعت سازمان و جامعه خواهد بود.

برخی از ویژگیهای سازمانی:

نوع مطلوب بروکراسی از نظر “وبر” همچنان که میدانیم شامل عناصری مانند تقسیم کار ، تخصصی کردن امور ، سلسله مراتب اختیار ، ستاد اداری ، اشتغال و عملیات ، اصل جبران بر اساس موقعیت فرد و استفاده از قرارداد ها و موافقت نامه هایی که مسئولیتهای فردی را در برابر سازمان تعیین می کند میباشد .در مدل وبر تصور بر این است که پاداشهای سازمانی بر اساس عملکرد تعلق می گیرند. بنابراین می توان گفت که خواص بروکراسی دارای وابستگی متقابل می باشند ، به این منظور که حضور یک خاصیت احتمالا منجر به خصوصیات دیگری می گردد. مثلا” تقسیم کار نیاز به ایجاد هماهنگی را افزایش می دهد ، از این رو سلسه مراتب اختیار گسترش پیدا میکند و برقراری رعایت ضوابط و مقررات به منظور اطمینان از انجام عملیات در همه بخشهای سازمان ضرورت می یابد و این خود وظیفه ستاد اداری است که این ضوابط و مقررات را تنظیم میکند. در هر صورت ، باید در یک نمونه از سازمانها به همبستگیهای مثبت و قطعی میان خواص بوروکراتیک دست یافت.
مطالعه ها ی مقایسه ای نشان می دهد که همه سازمانها آگاهانه ، دارای آن ویژگی های بروکراسی که “وبر” آنها را لازمه عملیات کار امد می داند می باشند.
دو مطالعه مقایسه ای از انواع سازمانهای کاملا” متفاوت که به طور مستقل انجام شده ، به نتایج بسیار مشابهی منجر گردیده است .

بوروکراسی ایده‌آل وبر

ماکس وبر آگاهانه ‌ترین وسیله نظارت و کنترل بر افراد را در کتاب معروف خود به نام "بوروکراسی ایده‌ال" عرضه نموده است. این فیلسوف آلمانی معتقد است که کنترل صحیح بر کلیه امور سازمان، فقط با استقرار حکومت عقلانی با اختیارات منطقی ممکن بوده و اعتقاد به اصالت عقل و منطق در اداره امور سازمان‌ها، از مهم‌ترین ضروریاتی است که همواره باید مورد نظر قرار گیرد. بر اساس تفکرات وبر قدرت ناشی از مقام بوده و اطاعت وجهی الزامی است که صرفاً به اعتبار برهان‌های منطقی و عقلانی در افراد به وجود می‌آید. در چنین شرایطی، اطاعت مادون از مافوق تنها به این دلیل است که شاغل مقام فرماندهی، کلیه اختیارات خویش را بر اساس عقل و منطق به دست آورده است، بنابراین رعایت و به کاربستن آن‌ها الزامی است.سلسله مراتب از مهم‌ترین اصول بوروکراسی ایده‌آل وبر است. سلسله مراتبی که اختیارات و وظایف اعضای سازمان را تبیین کرده و زمینه کنترل ساخت‌یافته بر اعضای سازمان را فراهم می‌آورد. وجود چنین سلسله مراتب نظام‌یافته‌‌ای، از سوء استفاده‌های شخصی پیشگیری کرده و زمینه‌ای مناسب جهت بی‌طرفی اعضا سازمان به وجود می‌آورد.
ماکس وبر معتقد است که چون تئوری بوروکراسی زاییده برهان‌های عقلانی و منطقی است، اصالت خویش را تا ابد محفوظ خواهد داشت. چرا که برهان‌های منطقی و عقلانی در جهان فلسفه تغییر ناپذیرند.
بوروکراسی وبر، پیروی از مقررات و آیین‌نامه‌ها را ضروری دانسته و رهبران را ملزم می‌دارد از اصول فوق پیروی نمایند. از سوی دیگر اطاعت محض افراد سازمان از فرامین کتبی مافوقان از دیگر مواردی است که در تفکرات ماکس وبر همواره مورد توجه بوده است.
بوروکراسی ایده‌ال که زمانی خردمندانه‌ترین شیوه اداره ابرسازمان‌ها بوده است، امروز به علت اصلی بسیاری از عارضه‌های روانی و جسمانی کارکنان این سازمان‌ها مبدل شده است. آیا بوروکراسی ایده‌آل وجود خارجی دارد؟ آیا تمامی بوروکراسی‌ها، بوروکراسی کاذب نیستند؟ بوروکراسی اید‌ه‌آل در کدام سازمان عملی شده است؟
علت اصلی شکست اقتصادی سازمان‌های دولتی چیست؟ چرا این سازمان‌ها مرگ را به ادامه حیات ترجیح می‌دهند؟ و برای مرگ و نابودی با هم رقابت می‌کنند؟

انتقاد از بوروکراسی

با همه نقاط مثبت بروکراسی که توسط صاحبنظران مختلف ارائه گردیده است ، از دیر باز بروکراسی مخالفانی نیز داشته است که بطور اختصار به نظر چند تن اشاره خواهیم کرد.
بیشترین انتقاد که بر بروکراسی شده جابجایی اهداف سازمانی با اهداف شخصی است. این ایرادی است که ” رابرت مرتون” به بروکراسی گرفته است که همانند یا همشکلی درامور زیان آور است ، چونکه انعطاف پذیری را کاهش می دهد . این ایراد و اشکال ممکن است موجب شود که کارکنان سازمانهای بوروکراتیک آنقدر به مقررات و دستورالعمل ها توجه کنند که عملا” هدف و ارائه خدمات فراموش شوند . مرتون اضافه میکند که آنچه وبر در بروکراسی ارائه داده است ممکن است نتایجی را به بار آورد که برای سازمان زیان آور باشد.
فیلپ سلزنیک جامعه شناس دیگری است که ایراد های مشابهی نظیر مرتون به بروکراسی گرفته است . به نظر سلزینک وجود تقسیم کار در سازمان بر اساس نظر وبر و ایجاد واحد های فرعی در سازمان نظیر ادارت موجب میشود تا برای خود هدفهایی در نظرگیرند که با کل مقاصد سازمان مناقات داشته باشد. همچنین رفتار واقعی کارکنان اداری و بورکراتیک بر آنان اثر می گذارد که این دو ممکن است عملا” در تضاد قرار گیرند.
از جمله منتقدین بروکراسی “الوین گلدنر” است که می گوید وجود مقررات و قوانین نه تنها موجب رفتارهایی می شوند که غیر قابل قبول اند، بلکه باعث حداقل سطح عملکرد می شود . دراین مورد ، چنانچه اهداف سازمانی برای کارکنان روشن نباشند و نهادینه جزء رفتار نشده باشند ، بنا براین عملا” موجب تشویق بی علاقگی افراد می گردند.
با توجه به این که وبر به ساختار رسمی ساز مان ها کمک کرده است با این وجود ضعف های عمده ای را بر آن وارد کردند از جمله:
الف- مقرراتی که عامل اصلی بالابردن کارآیی سازمان طراحی شده اند آنچنان اهمیت می یابند که هدف و مقصود نهایی فراموش می شود
ب- روابط بسیار خشک و غیر شخصی و کلیشه ای می شود.
ج- تصمیم گیری ها به مطلق گرایی گرایش می یابند و انتخابها از قبل پییش بینی شده و راه های دیگر ترغیب نمی شود.
د- رفتار انعطاف ناپذیر به روابط خریدار و مشتری و مدیریت و کارکنان صدمه می زند.
ه- استاندارد کردن و دستورالعمل های روزمره و تکراری ، هماهنگی و سازگاری با محیط را مشکل می کند.
و – اعمال " کنترل بر مبنای دانش " وبر ، متخصصانی را تربیت میکند که نظریات آنها با مدیران و سرپرستان عادی در تضاد می افتد.
به طور اختصار ، از دیدگاه بعضی از دانشمندان ، امروزه تعدادی از سازمانهای بزرگ اداری- خدماتی موفق جهان با بگارگیری نظام بروکراسی اثر بخش اداره می شوند. خصوصا” در جوامع که وجود روابط شخصی ، نفوذ فامیلی و پارتی بازی قوی است ، راه جلوگیری از این قبیل مشکلات ، برقراری مقررات ، رویه ها ، دستورالعمل ها ، شرح وظایف و تعیین حدود مسئولیت است .
اما باید توجه داشت که نیل به این اصول کار ساده ای نیست و به افراد واجد شرایط، کارشناسان بهبود روشها و سازمان و تشکیلات و آگاه به امور و مقررات و قوانین نیاز است.
در این مورد متاسفانه در سازمانهای جامعه ما تعداد کارشناسانی با این ویژگی ها بسیار اندک است که همتی والا می خواهد تا به تامین کادر مجهز و مطلع بهبود روشها اقدام شود و سپس برنامه ای جامع در جهت ساماندهی نظام اداری و خدمات عمومی جامعه عمل شود و در نتیجه : سازمانها ی نوین ، ساختارهایی هستند که از بسیاری عناصر وابسته به یکدیگر تشکیل یافته اند و آن نظریه سازمانی که بتواند دلایل گوناگونی ویژگیهای سازمانها را توضیح دهد باید ابتداء به شناخت مناسبات میان ویژگی های سازمانی و همچنین ادراک آن روند های اجتماعی که موجب ایحاد این پیوستگیها گردیده اند دست یابد و تنها از طریق مقایسه سیستماتیک تعداد کثیری سازمان می توان مناسبات متقابل یپچیده ای را که ساخت رسمی آنها را مشخص میکند تعیین کرد.
اما روش مطالعه مقایسه ای فاقد اطلاعات همه جانبه در باره روند های درونی مورد نیاز برای توضیح این مناسبات است و مطالعه قضایای اداری مناسبترین روش برای فراهم آوردن چنین اطلاعاتی است و نیز مناسبترین روش برای انجام پژوهشهای ژرف و عمیق در باب قضایای کجرو و تعیین موارد متعارض با گرایش مسلط در سازمان می باشد.
از این رو تحقیقاتی که تا چندی پیش در مورد سازمان ها انجام می یافت ، روش مطالعه قضایای اداری مورد استفاده قرار می گرفت ، اما این روش با همه سودمندی خود ، بسیاری از پرسشهای نظریه پردازان سازمانی را بدون پاسخ باقی می گذاشت از این طریق بتوان به جمع آوری اطلاعات تجربی مهمی که تا کنون قابل حصول نبوده اند دست یافت.

بوروکراسی خواهد مرد

بوروکراسی زمانی متولد شد که سازمان‌های بزرگ در اداره امور اداری خود با مشکلات عدیده‌ای روبرو بودند. بوروکراسی با مدعای حل و فصل تمامی این نارسایی‌ها پا به عرصه گذاشت و در اندک زمانی با اقبال مدیران برجسته ابر سازمان‌ها روبرو شده و به تدریج با پذیرش متفکران علوم مدیریت، رشد کرده و توسعه یافت.
سازمان‌های کنونی، از نظر وسعت و پیچیدگی با سازمان‌های اوایل قرن بیستم متفاوت‌اند. سازمان‌های بزرگی که از ادغام چندین سازمان کوچک به وجود آمده‌اند، همواره درگیر جریانات پیچیده و در هم تنیده اداری هستند. تدوین قوانین، آیین‌نامه‌ها و مقررات سازمانی ‌برای چنین سازمان‌هایی به پیچیده‌تر شدن امور اداری آن‌ها خواهد انجامید. تأکید فراوان بر رعایت روابط رسمی در امور اداری، به کندی جریانات اداری سازمان‌های امروزی منجر خواهد شد.
رشد و پیشرفت اندیشه‌های مدیریتی در دهه‌های اخیر، افق‌های نوینی را برای مدیران گشوده است. تحقق این افق‌های جدید، مستلزم نهادینه شدن رویکردهای پیشرفته‌ای در عرصه مدیریت می‌باشد. رویکردهایی که به شدت تحت تأثیر روانشناسی صنعتی و علوم رفتاری هستند. در نگرش‌های جدید مدیریتی، نیازهای روانی کارکنان محترم شمرده شده و فراهم آوردن زمینه مناسب جهت نوآوری، ابداع و پیشرفت، از اصول اساسی مدیریت مؤثر محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، بوروکراسی پاسخ‌گوی نیازهای امروز ابر سازمان‌ها و ابر صنایع نبوده و به تدریج به دست فراموشی سپرده خواهد شد. فراموشی تفکرات بوروکراتیک امری اجتناب ناپذیر بوده که در آینده‌ای نه چندان دور روی خواهد داد.
سیر تحول و تکامل اندیشه‌های مدیریتی، همچون رودخانه‌ای است که هر جنبش رو به تکاملی در آن نتیجه امواج و پیچ و تاب‌های است که در بالای رودخانه رخ داده است.سیر تحول تئوری‌های مدیریتی، روندی رو به تکامل است یافته‌های اخیر نیز پایان راه نخواهند بود، بلکه آغاز حرکت تازه‌ای در زنجیره‌ی اندیشه‌های مدیریتی است.



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط