مترجم: مهتاب موسوی
زامیادیشت (ZAMYĀD YAŠT) یا یشت نوزدهم (Yašt 19)، آخرین قسمت از بخش عظیم مجموعهی سرودههای یشت در اوستای نو است که دو قسمت کوتاه و مختصر نیز به همراه دارد: یشت بیستم، هوم یشت (Hōm Yašt)، نامی که با متن اصلی یسنا (Yasna 9-11.15) مشترک است، و یشت بیست و یکم، ونند یشت (Vanand Yašt). متون یشت به طور عادی به فصولی به نام کرده (Kardehs) (در پهلوی kardag) تقسیم میشوند. در مورد زامیادیشت موجود، قسمتهایی که دربارهی بخشهای جغرافیایی نیستند، باید اشاره کنیم که این فصل اول از پیش زامیادیشت اخیراً به یسنکیانی افزوده شدهاست اما آن قدر زمان داشته است که نام خود را به این کتاب انتقال دهد. این متن در ستایش زامیاد یزد (Zamyād Yazad)، ایزد بخشندهی زمین، خدای محافظ بیستوهشتمین روز از هر ماه است. نامی که در فارسی میانه برای این ایزد وجود داشته از طریق کمیت متغیر واکهها در هجای اول، منتقل شده است. در حالی که در مقدمهی پازند (Pāzend) برای یشت نوزدهم که درنسخهی Geldner ارائه شده است بهصورت zamyāṱ yazaṱ آمده است، در تفاسیر پهلوی در سیروزه (Sīh-rōzag) به شکل زامیاد (zāmyād) و صورت نوشتاری (zʾmyʾt) آمده همانند فارسی میانه مانوی که به صورت (zʾmyʾd) آمدهاست. این بیثباتی و تغییر در کمیت بازتابدهندهی تفاوتهای تصریفی بین حالت اضافی اوستایی (zəmō huδåŋhō yazatahe) با حالت رایی متناظرش(ząm huδåŋhəm yazatəm) است که به طور موازی در کتاب فهرست سی اسم برای روزهایماه (1.28 و 2.28) (Sīh-rōzag 1.28 and 2.28) لیست شده است. سیروزه دارای روز زامیادیزد بخشنده، مکانها و نواحی کوه اوشیدارنه (Uši.darəna) و همهی کوهها، فرّ کیانی ((Kavyan Glory و فرّ (Unseized Glory) است (zəmō huδåŋhō yazatahe—imå aså imå šōiθrå—garōišuši.darənahe ... vīspaēšąmca gairinąm ... kāuuaiieheca xᵛarənaŋhō ... axᵛarətahe xᵛarənaŋhō). در سیروزه (Sīh-rōzag) نشان ایزد (yazata) همچنین در مهر (Miθra) (S. 16) و باد (Vāta) (S. 22) نیز پیدا میشود.
Zā/ămyād yazad صورت واجی صحیحی است که از صورت ابتدایی *zā/ăm-huyād yazad < *zā/ăm huδād yazad گرفته شده است و در آن huδād جایگزین صورت واجی ضعیف huδā(h) < Av. huδåŋh(ō/əm) شده است. این اتفاق از لحاظ عقاید مذهبی مبهم است زیرا آنها به تقسیمات عناصر توجه میکردند، بنا بر این اوستایی zəmō huδåŋhō و ząm huδåŋhəm را به پهلوی رایج zamīg hudā(ha)g ( صورت نوشتاری hwdʾk یا hwdʾhk) ترجمه میکردند و مجموعهای از تاریخگرایی را تولید میکردند.
نسخهی موجود از زامیادیشت شامل دو قسمت میشود. بخش اول دربردارندهی قسمت جغرافیایی است که شامل فهرستی از کوههای مرتفع زمان اوستای نو میشود (secs. 1-8)، کوههایی که قلههایشان به جسمهای الهی در بهشت نزدیک است. یک مکانی والا که بهوسیلهی کوه اوشثا اوشیدرنا (ušaδā ušidarəna) نگهداری میشود ((sec. 2، مکانی که سوشیانت (Saošyant) (ناجی آینده) از آنجا قیام خواهدکرد. بخش دوم که به اصطلاح یسنکیانی (Kayān Yasn) نامیده میشود در تجلیل از فرّ حمکرانی کیان یا کیانی (kavaēm xᵛarənō) است، که این اصطلاح در مفهومی گستردهتر دربرگیرندهی زرتشت پیامبر و سوشیانت هم میشود (secs. 9-96).
همانگونه که پیشتر، دارمستتر (1892) اشاره کرده بود، اما تا قبل از هومباخ و ایکافوریا (1998) به آن توجهی نمیشد، فهرست کوههایی که در بخش جغرافیایی ذکرشده است با فهرست کوهها در فصل نهم متن پهلوی بندهشن شباهت دارد. اما فهرست پهلوی بندهشن فقط فصل اول از یک رسالهی جغرافیایی است و در بندهشن 10 (دریاها)، 11 (رودخانهها) و 12 (دریاچهها) ادامه پیدا میکند که همانا اصالت اوستاییان را نیز بازتاب میدهد. فصول چهارگانهی بندهشن شواهدی بر نسخهی اوستایی مفقود پیش از زامیادیشت هستند. این منبع مفقود شامل فهرستی از نواحی است که با عبارت «اینها مکانها و نواحی هستند» (imå aså imå šōiθrå) آغاز میشوند که مانند قطعهای نامنظم و بیگانه بهعنوان نقلقولهایی ناموزون در سیروزه (Sīh-rōzag) باقی ماندهاند. فهرست مفقود شبیه، اما نه دقیقاً یکسان، با فهرستی است که در «ویدیوداد» یکم (و فصل سی و یکم نسخهی پهلوی بندهشن) آمدهاست و با عبارت « اولین مکانها و نواحی» (paoirīm asaŋhąmca šōiθranąmca)( به پهلوی: fradom az gyāgān ud rōstāgān) آغاز میشود.
متون یشت به طور عادی به فصولی به نام کرده (Kardehs) (در پهلوی kardag) تقسیم میشوند. در مورد زامیادیشت موجود، قسمتهایی که دربارهی بخشهای جغرافیایی نیستند، باید اشاره کنیم که این فصل اول از پیش زامیادیشت اخیراً به یسنکیانی افزوده شدهاست اما آن قدر زمان داشته است که نام خود را به این کتاب انتقال دهد. بخش افزوده احتمالاً نتیجهی تلاشهای پژوهشگرانهای است که برای اخذ تأئیدیه بهوسیلهی عقاید ذکر شده دربارهی کوه اوشیدرنه (Mount Ušidarəna) و فرّ حاکمیت کیانی در سیروزه، انجام گرفتهاست.
محتوای یسنکیانی: کردهی 1-3 (بخش 9-24). فرّ کیانی در مالکیت اهورامزدا، امشا سپنتا (Aməṧa Spəṇtas) و دیگر ایزدان است.
کردهی 4-6 (بخش 25-44). فرّکیانی با فرمانروایان پیشدادی مرتبط است: هوشنگ (Haošyaŋha Paradāta )، تهمورث (Taxma Urupi) و در نهایت جمشید (Yima Xšaēta). فرّکیانی به عنوان عقوبت آنی گناه بزرگ جمشید از او بگسست (بخش 34). از دست دادن فرّکیانی سه بار برای جمشید اتفاق افتاد که میتوان آن را با پرواز شاهین مقایسه کردکه بهطور عادی به سمت نگهبانش باز میگردد بنابراین میتوانیم بهطور ضمنی به دوبار بازگشت فر بهسوی جمشید اشاره کنیم. اولین بار فر توسط مهر(Miθra) و دومین بار توسط فریدون (Θraētaona) گرفتهشد و بار سوم گرشاسب نریمان (Kərəsāspa) آن را بازگرفت که ذکر نامش موجب انحرافاتی در افسانههای اسطورهها شدهاست. از زمانی که با برنامهریزیهای سرایندگان اشعار، نه وقایع سهگانه و نه انحرافات در وقایع دورهها جای نگرفتهاند، احتمال وجود بخشهای اصلی کم شده است. اینها بخشهایی الحاقی هستند که بعضی از شاعران بهخاطر گسترش شعرخوانیها و نشاندادن آشناییشان با موضوعات متنوع در اشعار حماسی، آنها را افزودهاند. از سویی دیگر در اوستایی کهن از g برای γ و əˊuبرای aoاستفاده میشده مانند مواردی همچون draogəm, mərəgahe, dəˊušmanahiiāi. در بخش انتقادی 34 به خوانندگان فرصتی داده میشود که نگاهی اجمالی بر اوستای کهن و دوران پیشاز تاریخ افسانهی جمشید داشته باشند.
کردهی 7-9 بخش 45-69. بعد از انحطاط جمشید، فر دیگر در مالکیت مشروع کسی نبود. آژی دهاک (Azhi Dahāka) سعی کرد که مالکیت فر را برعهده بگیرد اما به مرهمت آتش اهورا مزدا که حامی فر بود، موفق نشد و فر در دریای وئوروکشه (Vourukaša) پناه گرفت. داوطلب دوم افراسیاب تورانی (Turanian Fraŋrasyan) بود که فر از دست او به سوی ناحیهی دریای کانسئویه (Kānsaoya) و کوه اوشیدم (Ušaδā ) گریخت.
کردهی 10-11 بخش 70-77. فر سلسلهی کیانی مثلاً فرکیانی در آن مفهوم مربوطه، به حکمرانی کیقباد (Kavi Kavātaتا کیخسرو(Kavi Haosravah) مرتبط است.
کردهی 12-15 بخش 78-96. فر، طرفدار زرتشت و حامیاش کیگشتاسب (Kavi Vištāspa) است. همچنین او حامی سوشیانت است. زمانی که ظهور میکند و نوسازی جهان (Frašō.kərəiti) را انجام میدهد.
متن یسن کیانی بعضی انحرافات مهم را نشان میدهد که تا قبل از آن بهطور کافی مورد توجه پژوهشگران نبودهاست. بدینگونه نسخهی خطی F1 که پایهی عقاید یشت است، ظهور سوشیانت را با فعل fraxšaiieite در بخش 66 توصیف میکند اما در بخش متناظرش (بخش 92) فعل fraxštāite را میآورد. این مورد گواهی بر این نکته است که احتمالاً اولی را از روی دومی اصلاح کردهاند. خوانش صحیح باقیمانده در روایتهای شفاهی در خوانش نسخههای خطی ثانویه حفاریشدهی B27، J18 و R15 بازتاب داده شدهاست اما در این مورد توسطHintze (1994) مورد استفاده قرار نگرفت.
نوسازی جهان (Frašō.kərəiti) در بخش 11-12 به مخلوقات اهورامزدا نسبت داده شدهاست اما در بخش متناظرش بخش89-90، به عنوان وظیفهی سوشیانت توصیف میشود. این متن که دارای چنین انحرافات بزرگی است در هر دو بخش یکسان است (بجز تعداد افعال) اما فقط در اولی بطور کامل آمده است در حالیکه در دومی به شکل اختصاری آمده است. از نظر روند ترکیبی معمول ، این نادرست است که نسخهی دوم تکرار نسخهی اول باشد و همهی شواهد به نتیجهای معکوس اشاره کنند. پس احتمالاً نسخهی دوم نسخهی اصلی است. یسنکیانی به آسانی فرمانروایان افسانهای ایران را تجلیل نمیکند او همچنین تاریخ رهایی ایرانیان از روزگار اول را جشن میگیرد.
نمایش منبع ها:
James Darmesteter, Le Zend-Avesta II, Paris, 1892; repr., Paris, 1960.
Bamanji N. Dhabhar, Translation of Zand-i Khūrtak Avistāk, Bombay, 1963.
K. F. Geldner, Avesta. I-III, The Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1886; repr., Delhi, 1991.
Almut Hintze, Der Zamyād-Yašt. Edition, Übersetzung, Kommentar, Wiesbaden,1994.
Helmut Humbach and Pallan Ichaporia, Zamyād Yasht, Yasht 19 of the Younger Avesta, Wiesbaden, 1998.
William W. Malandra, An Introduction to Ancient Iranian Religion. Readings from the Avesta and the Achaemenid Inscriptions. Translated and Edited, Minneapolis, 1983.
Eric V. Pirart, Kayān Yasn (Yasht 19.9-96), Barcelona, 1992.
Fritz Wolff, Avesta. Die heiligen Bücher der Parsen übersetzt auf der Grundlagevon Chr. Bartholomae’s Altiranischem Wörterbuch, Strassburg, 1910; repr., Berlin, 1924 and 1961.