گاه باید تغاقل کرد، که یکی از روشهای تربیتی است. تغافل یعنی آدمی چیزی بداند، ولی با اراده و عمد، خود را غافل نشان دهد. یکی از نمادهای مدیریت مناسب و صحیح برای والدین، این است که رفتارهای نامطلوب فرزند را که چندان چشمگیر نیست و در خفا صورت گرفته است، به رخ او نکشند و خود را غافل از آن نشان دهند. کسانی که مدام رفتار فرزندان خود را زیر نظر دارند و وانمود می کنند به شدت از او مراقبت می کنند، افزون بر آنکه چهرهای بداخلاق از خود به نمایش می گذارند، به کژرفتاری هرچه بیشتر آنان نیز دامن می زنند. گاه لازم است والدین موضوعی را که موجب ناراحتیشان شده است، روی تکه ای کاغذ یادداشت کنند و در موقع ناراحتی آن را اظهار نکنند؛ وقتی در آرامش قرار گرفتند، آن را بخوانند. در مواردی، احساس خوشحالی می کنند از اینکه موضوع را به فرزند خود گوشزد نکردند. آن گاه یادداشت را پاره کنند و دور بیندازند. امیرالمؤمنین علیه السلام با اشاره به نقش مهم تغافل در آرامش زندگی می فرمایند: من لم یتغافل ولا یغض عن کثیر من الأمور تنغصت عیشته؛ «کسی که تغافل نکند و چشم خود را بر بسیاری از امور نبندد، زندگانی تلخی خواهد داشت».
این روش، تلاشی است برای اجتناب از تعارض که به حفظ وضعیت کنونی و بدتر نشدن اوضاع کمک می کند. در حقیقت، والدین با این کار مرموزسازی می کنند. مرموزسازی، به شخص امکان میدهد که پرده ای از ابهام بر موضوع تعارض بکشد یا آن را بپوشاند، گرچه آن را در درون خود انکار نمی کند و آن را راز گونه و مبهم می گذارد. وقتی کسی احساسات خود را به گونه ای بیان می کند که شما آن را قبول ندارید و فضا را آبستن حادثه می بینید، برای دوری از تنش، گاه با خود می گویید: «او احساسات خود را بیان کرده است و آنچه ابراز کرده، تصوری است که از حالت، گفتار یا رفتار کسی دارد». در این هنگام، درست است که شما احساس او را ندارید و در حقیقت، منکر احساسات او هستید، اما به این صورت، مرموزسازی می کنید، یعنی نگاه خود را پنهان کرده، سعی می کنید از دیدگاه او به موضوع نگاه کنید. با این کار، شما از فضای ارزش گذاری کار او خارج می شوید و آن را مبهم می گذارید. این نگاه، واقعیت رفتار او را بهتر به شما گزارش می کند. وقتی به تصوری که او از موقعیت دارد توجه کنید، به اصل مشکل پی خواهید برد؛ چراکه در بسیاری از موقعیتها، مشکلات واقعی آنهایی نیست که ابراز می شود، بلکه مشکل همان نوع نگاهی است که این رفتار را پدید آورده و زیر چتر سخن، خود را پنهان کرده است. با چنین رویکردی، شما می توانید به جای اینکه فقط آرزو کنید ای کاش او چنین احساساتی نداشته باشد تا برایتان مشکلی پیش آید، با یکدیگر درباره مشکلات بحث کنید و با دستیابی به زوایای دید فرزندتان، به زبان رفتار او بهتر پی ببرید. پس مناسب است که والدین سعی کنند از قضاوتهای پیشین درباره رفتار فرزند خودداری کنند و انگشت ابهام یا علامت سؤال روی رفتار او بگذارند و در کنار آن، علایم ظاهری او در رفتار را انکار کنند و به معنای دیگری که پشت این پرده است فکر کنند تا بتوانند با او و رفتارش کنار آیند. این روش به مدارای بیشتر و درک بهتر از فلسفه کار فرزند می انجامد.
قلاب کردن
در کنار تغافل که کاری ذهنی است، لازم است در رفتار نیز از روشی به نام قلاب کردن بهره گیریم. مفهوم قلاب کردن، شامل همراه سازی احساسها و افکار خاصی با محرکهای بینایی، شنوایی و جنبشی است. چنانچه والدین از واکنش های خودکار خود به محرکها مطلع باشند، می توانند از واکنش خودکار جلوگیری کنند. آن گاه می توانند همیشه ابتکار عمل داشته باشند، نه اینکه عکس العمل حساب نشده از خود نشان دهند. به طور طبیعی، انسان در برابر برخی حالتها یا رفتارها واکنش خودکار نشان میدهد. وقتی کسی با لحن خاصی به صورت عصبی با شما حرف می زند، واکنش تند شما به صورت خودکار در برابر این نوع لحن، امری معمول است و شما پاسخی در همان جهت از خود نشان می دهید. اما باید بدانیم که واکنش های خودکار، ممکن است تغییر الگوهای تعامل خانوادگی را بسیار دشوار سازد. برای اینکه آسان تر بتوانیم تغییر مطلوب و سالمی ایجاد کنیم، باید این معنا را در ذهن خود مرور کنیم که لحن تند و گفتار همراه با عصبانیت فرزند، همیشه به این معنا نیست که او درباره هرچیز با شما بحث می کند تا شما را عصبانی کند. همین قدر که شما بتوانید امکان این معنا را در ذهن خود زنده کنید، از واکنش خودکار جلوگیری خواهید کرد. اگر شما بتوانید فحوای کلام او را از لحن گفتارش جدا سازید و مطلبی را که می خواهد القا کند، به خوبی درک کنید و آن را از سبک گفتار و نحوه ارائه آن جدا کنید، آن گاه میتوانید منظور وی از نحوه ارتباطش را بسیار بهتر درک کنید و احتمال دهید با اینکه لحن گفتار او شما را عصبانی می کند، شاید او قصد داشته باشد حرف تازه ای بگوید. این روش به درک درست واقعیت، رابطه بهتر والدین و فرزندان و حفظ روحیه آنان کمک می کند.
ممکن است شما فرزندتان را تبرئه کنید. تبرئه، فرایند تأیید دوباره اعمال دیگری است. کسی که در گذشته او را مستحق سرزنش می دانستید، اکنون به سبب درکی تازه، می توانید وی را مستحق سرزنش ندانید.
در برخی موارد که والدین با بدزبانی فرزند روبه رو می شوند، اولین چیزی که به ذهن آنان می رسد، این است که بر سر او فریاد بکشند و با توهین کردن به او، وی را متوجه رفتار نامطلوبش سازند. ولی با اندکی تأمل و اندیشه ورزی در پیامد این واکنش توهین آمیز، به این نتیجه می رسند که آنها با این کار، خود و فرزندان را آزرده خاطر خواهند کرد و آنها را به اتخاذ موضعی تدافعی و مقابله با خویش واخواهند داشت. تجسم سرانجام این رفتار، سبب می شود که پدر و مادر با لحنی عادی، علت رفتار نامطلوب فرزند را جویا شوند. آن گاه اگر دلیل وی از پشتوانه منطقی لازم برخوردار بود، سخن او را بپذیرند و در غیر این صورت، با بیان دلیل و به شیوه ای کاملا مؤدبانه، او را متوجه خطایش سازند.
تبرئه کردن فرزندان
ممکن است شما فرزندتان را تبرئه کنید. تبرئه، فرایند تأیید دوباره اعمال دیگری است. کسی که در گذشته او را مستحق سرزنش می دانستید، اکنون به سبب درکی تازه، می توانید وی را مستحق سرزنش ندانید. انسان با احساسات خود زندگی می کند و خوشیهایا تلخیها را براساس احساس خود در می یابد. واقعیتها نه آن گونه که هست، بلکه آن گونه که بر ما رخ می نماید، ما را تحت تأثیر قرار می دهد. اگر به دلیلی احساس شما تغییر کند و کسی را که قبلا مستحق سرزنش میدانستید، دیگر شایسته سرزنش ندانید، می توانید او را تحمل و با او مدارا کنید.
فرزندی را در نظر بگیرید که احساس می کرده است والدینش از او بهره کشی جسمی یا عاطفی می کرده اند و او به شدت از آنان گله مند و خشمگین بوده است؛ اما اکنون به دلیل تغییر احساس خود، اعتقاد دارد محدودیتهایی که والدین در حق او اعمال می کرده اند، از سر دلسوزی آنان بوده و عمیقا از آنها سپاسگزار است و آنها را با دید تازه ای ارزیابی می کند. این تغییر احساس، حالت خوشایندی برای او پدید می آورد. چنانچه بکوشید درک تازه ای از دلایل نهفته برخی اعمال و رفتارهای فرزند خود به دست آورید، می توانید او را از رفتاری که فکر می کردید کاملا نامطلوب است، تبرئه کنید. شما نیاز دارید که احساسات او را بشناسید و از احساس منفی خود، دوری کنید و به نحوی از تقصیر او صرف نظر کنید. این تغییر احساس گاه از راه دستیابی به احساسات طرف مقابل یا درک دلایل پنهان کارهای او پدید می آید یا از طریق رفتارهای مبتنی بر احساس دل سوزی او حاصل می شود.
خاموش سازی
یکی از روش های مقابله با رفتار منفی فرزندان، خاموش سازی است. خاموش سازی، به فرایند حذف رفتار نامطلوب از طریق تقویت نکردن آن رفتار اطلاق می شود. هنگامی که شما به بدعنقی و لجاجت فرزند توجه می کنید، در حال تقویت کردن آن هستید و او میداند که این کارش مؤثر می افتد. پس هرگاه عملی انجام داد یا چیزی خواست که مستحق آن نیست، نخست به او جواب رد دهید، سپس خواسته او را نادیده بگیرید و به او اجازه ندهید مانع کار شما شود. البته با او وارد جروبحث نشوید. هرچند، فرایند تغییر رفتار شما، پیش از هرچیز موجب ناکامی او خواهد شد و او همواره به محک زدن شما ادامه خواهد داد تا شاید بتواند شما را منعطف سازد، سرانجام متوجه خواهد شد که پافشاری نابجا، دیگر راه به جایی نمی برد. والدین با توکل بر خدا و استقامت در مواجهه صحیح با فرزندان، بهترین روش را به کار گرفته اند و امید است فرزندان، نمونه الباقیات الصالحات برای آنان باشند؛ ان شاء الله.
منبع: خانوادۀ موفق، علی حسین زاده، چاپ دوم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، کاشان 1391
این روش، تلاشی است برای اجتناب از تعارض که به حفظ وضعیت کنونی و بدتر نشدن اوضاع کمک می کند. در حقیقت، والدین با این کار مرموزسازی می کنند. مرموزسازی، به شخص امکان میدهد که پرده ای از ابهام بر موضوع تعارض بکشد یا آن را بپوشاند، گرچه آن را در درون خود انکار نمی کند و آن را راز گونه و مبهم می گذارد. وقتی کسی احساسات خود را به گونه ای بیان می کند که شما آن را قبول ندارید و فضا را آبستن حادثه می بینید، برای دوری از تنش، گاه با خود می گویید: «او احساسات خود را بیان کرده است و آنچه ابراز کرده، تصوری است که از حالت، گفتار یا رفتار کسی دارد». در این هنگام، درست است که شما احساس او را ندارید و در حقیقت، منکر احساسات او هستید، اما به این صورت، مرموزسازی می کنید، یعنی نگاه خود را پنهان کرده، سعی می کنید از دیدگاه او به موضوع نگاه کنید. با این کار، شما از فضای ارزش گذاری کار او خارج می شوید و آن را مبهم می گذارید. این نگاه، واقعیت رفتار او را بهتر به شما گزارش می کند. وقتی به تصوری که او از موقعیت دارد توجه کنید، به اصل مشکل پی خواهید برد؛ چراکه در بسیاری از موقعیتها، مشکلات واقعی آنهایی نیست که ابراز می شود، بلکه مشکل همان نوع نگاهی است که این رفتار را پدید آورده و زیر چتر سخن، خود را پنهان کرده است. با چنین رویکردی، شما می توانید به جای اینکه فقط آرزو کنید ای کاش او چنین احساساتی نداشته باشد تا برایتان مشکلی پیش آید، با یکدیگر درباره مشکلات بحث کنید و با دستیابی به زوایای دید فرزندتان، به زبان رفتار او بهتر پی ببرید. پس مناسب است که والدین سعی کنند از قضاوتهای پیشین درباره رفتار فرزند خودداری کنند و انگشت ابهام یا علامت سؤال روی رفتار او بگذارند و در کنار آن، علایم ظاهری او در رفتار را انکار کنند و به معنای دیگری که پشت این پرده است فکر کنند تا بتوانند با او و رفتارش کنار آیند. این روش به مدارای بیشتر و درک بهتر از فلسفه کار فرزند می انجامد.
قلاب کردن
در کنار تغافل که کاری ذهنی است، لازم است در رفتار نیز از روشی به نام قلاب کردن بهره گیریم. مفهوم قلاب کردن، شامل همراه سازی احساسها و افکار خاصی با محرکهای بینایی، شنوایی و جنبشی است. چنانچه والدین از واکنش های خودکار خود به محرکها مطلع باشند، می توانند از واکنش خودکار جلوگیری کنند. آن گاه می توانند همیشه ابتکار عمل داشته باشند، نه اینکه عکس العمل حساب نشده از خود نشان دهند. به طور طبیعی، انسان در برابر برخی حالتها یا رفتارها واکنش خودکار نشان میدهد. وقتی کسی با لحن خاصی به صورت عصبی با شما حرف می زند، واکنش تند شما به صورت خودکار در برابر این نوع لحن، امری معمول است و شما پاسخی در همان جهت از خود نشان می دهید. اما باید بدانیم که واکنش های خودکار، ممکن است تغییر الگوهای تعامل خانوادگی را بسیار دشوار سازد. برای اینکه آسان تر بتوانیم تغییر مطلوب و سالمی ایجاد کنیم، باید این معنا را در ذهن خود مرور کنیم که لحن تند و گفتار همراه با عصبانیت فرزند، همیشه به این معنا نیست که او درباره هرچیز با شما بحث می کند تا شما را عصبانی کند. همین قدر که شما بتوانید امکان این معنا را در ذهن خود زنده کنید، از واکنش خودکار جلوگیری خواهید کرد. اگر شما بتوانید فحوای کلام او را از لحن گفتارش جدا سازید و مطلبی را که می خواهد القا کند، به خوبی درک کنید و آن را از سبک گفتار و نحوه ارائه آن جدا کنید، آن گاه میتوانید منظور وی از نحوه ارتباطش را بسیار بهتر درک کنید و احتمال دهید با اینکه لحن گفتار او شما را عصبانی می کند، شاید او قصد داشته باشد حرف تازه ای بگوید. این روش به درک درست واقعیت، رابطه بهتر والدین و فرزندان و حفظ روحیه آنان کمک می کند.
ممکن است شما فرزندتان را تبرئه کنید. تبرئه، فرایند تأیید دوباره اعمال دیگری است. کسی که در گذشته او را مستحق سرزنش می دانستید، اکنون به سبب درکی تازه، می توانید وی را مستحق سرزنش ندانید.
در برخی موارد که والدین با بدزبانی فرزند روبه رو می شوند، اولین چیزی که به ذهن آنان می رسد، این است که بر سر او فریاد بکشند و با توهین کردن به او، وی را متوجه رفتار نامطلوبش سازند. ولی با اندکی تأمل و اندیشه ورزی در پیامد این واکنش توهین آمیز، به این نتیجه می رسند که آنها با این کار، خود و فرزندان را آزرده خاطر خواهند کرد و آنها را به اتخاذ موضعی تدافعی و مقابله با خویش واخواهند داشت. تجسم سرانجام این رفتار، سبب می شود که پدر و مادر با لحنی عادی، علت رفتار نامطلوب فرزند را جویا شوند. آن گاه اگر دلیل وی از پشتوانه منطقی لازم برخوردار بود، سخن او را بپذیرند و در غیر این صورت، با بیان دلیل و به شیوه ای کاملا مؤدبانه، او را متوجه خطایش سازند.
تبرئه کردن فرزندان
ممکن است شما فرزندتان را تبرئه کنید. تبرئه، فرایند تأیید دوباره اعمال دیگری است. کسی که در گذشته او را مستحق سرزنش می دانستید، اکنون به سبب درکی تازه، می توانید وی را مستحق سرزنش ندانید. انسان با احساسات خود زندگی می کند و خوشیهایا تلخیها را براساس احساس خود در می یابد. واقعیتها نه آن گونه که هست، بلکه آن گونه که بر ما رخ می نماید، ما را تحت تأثیر قرار می دهد. اگر به دلیلی احساس شما تغییر کند و کسی را که قبلا مستحق سرزنش میدانستید، دیگر شایسته سرزنش ندانید، می توانید او را تحمل و با او مدارا کنید.
فرزندی را در نظر بگیرید که احساس می کرده است والدینش از او بهره کشی جسمی یا عاطفی می کرده اند و او به شدت از آنان گله مند و خشمگین بوده است؛ اما اکنون به دلیل تغییر احساس خود، اعتقاد دارد محدودیتهایی که والدین در حق او اعمال می کرده اند، از سر دلسوزی آنان بوده و عمیقا از آنها سپاسگزار است و آنها را با دید تازه ای ارزیابی می کند. این تغییر احساس، حالت خوشایندی برای او پدید می آورد. چنانچه بکوشید درک تازه ای از دلایل نهفته برخی اعمال و رفتارهای فرزند خود به دست آورید، می توانید او را از رفتاری که فکر می کردید کاملا نامطلوب است، تبرئه کنید. شما نیاز دارید که احساسات او را بشناسید و از احساس منفی خود، دوری کنید و به نحوی از تقصیر او صرف نظر کنید. این تغییر احساس گاه از راه دستیابی به احساسات طرف مقابل یا درک دلایل پنهان کارهای او پدید می آید یا از طریق رفتارهای مبتنی بر احساس دل سوزی او حاصل می شود.
خاموش سازی
یکی از روش های مقابله با رفتار منفی فرزندان، خاموش سازی است. خاموش سازی، به فرایند حذف رفتار نامطلوب از طریق تقویت نکردن آن رفتار اطلاق می شود. هنگامی که شما به بدعنقی و لجاجت فرزند توجه می کنید، در حال تقویت کردن آن هستید و او میداند که این کارش مؤثر می افتد. پس هرگاه عملی انجام داد یا چیزی خواست که مستحق آن نیست، نخست به او جواب رد دهید، سپس خواسته او را نادیده بگیرید و به او اجازه ندهید مانع کار شما شود. البته با او وارد جروبحث نشوید. هرچند، فرایند تغییر رفتار شما، پیش از هرچیز موجب ناکامی او خواهد شد و او همواره به محک زدن شما ادامه خواهد داد تا شاید بتواند شما را منعطف سازد، سرانجام متوجه خواهد شد که پافشاری نابجا، دیگر راه به جایی نمی برد. والدین با توکل بر خدا و استقامت در مواجهه صحیح با فرزندان، بهترین روش را به کار گرفته اند و امید است فرزندان، نمونه الباقیات الصالحات برای آنان باشند؛ ان شاء الله.
منبع: خانوادۀ موفق، علی حسین زاده، چاپ دوم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، کاشان 1391