اي دو عالم يک فروغ از روي تو

اي دو عالم يک فروغ از روي تو شاعر : عطار هشت جنت خاک‌بوس کوي تو اي دو عالم يک فروغ از روي تو تا ابد حبل‌المتين يک موي تو هر دو عالم را درين چاه حدوث يک سر موي است پيش روي تو هر دو عالم گرچه عالي اوفتاد روز رومي و شب هندوي تو در رهت تا حشر دو سرگشته‌اند تا شود يک ذره هم‌زانوي تو بس که بر پهلو بگرديد آفتاب کو نهد از بيم گامي سوي تو پس برفت و ديد و روي آن نديد ذره است آنجا که آيد روي تو آفتاب آخر چه سنجد چون دو کون کي تواند گشت...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي دو عالم يک فروغ از روي تو
اي دو عالم يک فروغ از روي تو
اي دو عالم يک فروغ از روي تو

شاعر : عطار

هشت جنت خاک‌بوس کوي تواي دو عالم يک فروغ از روي تو
تا ابد حبل‌المتين يک موي توهر دو عالم را درين چاه حدوث
يک سر موي است پيش روي توهر دو عالم گرچه عالي اوفتاد
روز رومي و شب هندوي تودر رهت تا حشر دو سرگشته‌اند
تا شود يک ذره هم‌زانوي توبس که بر پهلو بگرديد آفتاب
کو نهد از بيم گامي سوي توپس برفت و ديد و روي آن نديد
ذره است آنجا که آيد روي توآفتاب آخر چه سنجد چون دو کون
کي تواند گشت هم‌بازوي توچون شکستي چرخ گردان را کمان
چون شود انديشه هم‌پهلوي توجان خود از انديشه‌ي تو محو گشت
از فروغ حقه‌ي للي توحقه‌ي گردون چرا پر لولوي است
يک مژه از نرگس جادوي توصد هزاران جادوان را صف شکست
چشم هر که افتاد بر ابروي توهمچو ابروي تواش چشمي رسيد
کو بسوخت از روي بس نيکوي توشعر بس نيکو از آن گويد فريد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط