بررسي جايگاه، پيشينه و دامنه امور حسبه

در بررسي جايگاه امور حسبه و دامنه آن اين نتيجه به دست مي آيد كه از جمله معروفات و مصاديق امور حسبه، تنظيم امورجامعه مسلمانان در ابعاد مختلف آن است واين مهم ميسور نمي گردد، مگر با تشكيل حكومت.امام علي (ع)درهمين اين امر و در پاسخ به خوارج كه نفي حكومت مي كردند، فرمودند :
دوشنبه، 3 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسي جايگاه، پيشينه و دامنه امور حسبه

 بررسي جايگاه، پيشينه و دامنه امور حسبه
بررسي جايگاه، پيشينه و دامنه امور حسبه


 

نويسنده: نيره قوي




 

در شكل گيري فقه سياسي (از ديدگاه شيعه و اهل سنت) (5)
 

دامنه امور حسبه از ديدگاه امام علي (ع)
 

در بررسي جايگاه امور حسبه و دامنه آن اين نتيجه به دست مي آيد كه از جمله معروفات و مصاديق امور حسبه، تنظيم امورجامعه مسلمانان در ابعاد مختلف آن است واين مهم ميسور نمي گردد، مگر با تشكيل حكومت.امام علي (ع)درهمين اين امر و در پاسخ به خوارج كه نفي حكومت مي كردند، فرمودند :
كلمه حق يراد بها الباطل، نعم انه لا حكم الالله،ولكن هؤلاء يقولون:لا امره الا لله و انه لابد للناس من امير برّ او فاجر. (1)
(سخن حقي است كه ازآن اراده باطل مي كنند‌، آري، حكم و فرمان تنها ازجانب خداست ولكن خوارج مي گويند امارت و رياست مخصوص خداوند است، حال انكه ناچار براي مردم اميري لازم است، خواه نيكوكارباشد،خواه فاجر. )
تبيين كلام امام (ع)اينكه :اي خوارج!اگر منظور شما اين است كه حاكميت بالاصاله از آن خداست، در آن ترديدي نيست، ولي اينكه كسي نمي تواند حاكم باشد، سخن باطلي است،زيرا لازمه آن هرج و مرج جامعه است.اگر چه حكم قانونگذاري بالاصاله متعلق به خداست،اما او جانشيناني جهت اداره امور جامعه باواسطه يا بي واسطه تعيين كرده است و مردم هم ناچارند امير داشته باشند خواه عادل، خواه فاجر. البته بايد دقت كرد كه حضرت درصدد رد كلام
خوارج در نفي حكومت است كه مي فرمايند: لابد للناس امن امير برّ او فاجر و الا نمي خواهد بر حكومت خلفاي جور صحه بگذارد و به آنها مشروعيت بخشد. بلكه در صدد است حكم عقل وعقلارا مبني بر رجحان حكومت جائر بر هرج ومرج بيان كند.
نظر به اهميت حكومت در نزد حضرت به عنوان امري ضروري در قوام گرفتن امور جامعه،وظيفه امام در اين امر چنين بيان مي گردد.
اللهم انك تعلم انه لم يكن الذي كان منا منافسه في سلطان و لا التماس شي من فضول الحطام، بل لنرد المعالم من دينك ونظهر الاصلاح في بلادك، فيأمن من المظلومون من عبادك و تقام المعطله من حدودك. (2)
(پروردگارا،تو مي داني آنچه ما انجام داده ايم نه براي اين بود كه ملك وسلطنتي به دست آوريم و نه براي اينكه ازمتاع پست دنيا چيزي تهيه كنيم، بلكه به خاطر اين بود كه نشانه هاي از بين رفته دينت رابازگردانيم ودر شهرهايت اصلاح گري كنيم تا بندگان ستمديده ات به امنيت و آسايش رسند و قوانين و حدودي كه به دست فراموشي سپرده شده بار ديگر عملي گردد. )
همچنين امام (ع) در بيان جايگاه خطير مجريان حكومت مي فرمايند :
و مكان القيم بالامر مكان النظام من الخزر: يجمعه و يصمه، فاذا انقطع النظام تفرق الخزر و ذهب ثم لم يجتمع بهذا فيره ابدا. (3)
(نقش زمامدار درقبال ملت، همانند رشته اي است كه مهره هارا گردآورده و به يكديگر پيوند مي دهد، پس اگر رشته بگسلد، دانه ها از هم مي پاشد و هرگز تمام انها گرد نمي آيد. )
اما با يك تشبيه ساده ولي جالب، خاطر نشان مي كنند كه قوام جامعه و وحدت و رشد آن به وجود قيم و سرپرست بستگي دارد. حضرت در بخش ديگري مسئوليت مجري قانون را نيز
مشخص مي كنند:
انه اليس علي الامام الا ما حمل من امر ربه : الابلاغ في موعظه و الاجتهاد في النصيحه وا لاحياء للسنه اقامه الحدود علي مستحقها او اصدار السهمان علي اهلها. (4)
(بر امام واجب نيست مگر قيام به انچه پروردگارش به او امر كرده است، يعني ابلاغ موعظه، كوشش در پند و اندرز دادن، احياي سنت، اجراي حدود بر آن كس كه سزاوار است، سهم و نصيب را به اهلش رسانيدن. )
شايد همين بخش از فرمايش امام جهت تعيين حيطه «امور حسبه»كافي باشد؛چرا كه هر كدام از اين پنج محور، خود ده ها محور را در تنظيم امور جامعه شامل مي شود.
امام دربيان خصوصيت سرپرست جامعه مي فرمايند :
ايها الناس، ان احقّ الناس بهذا الامر اقواهم عليه و اعملهم بامرالله فيه. (5)
(اي مردم، سزاوارترين شخص براي اين امر تواناترين مردم است بر آن و داناترين ايشان است به اين امر... )
اما آنچه مهم است هدف حكومت است كه امام آن را اقامه عدل وداد مي دانند وارزش حكومت هم از اين هدف آشكار مي گردد.
از عبدالله بن عباس نقل شده است كه گفت:
در ذي قار بن اميرالمؤمنين(ع)وارد شدم هنگامي كه پارگي كفش خود را مي دوخت،پس به من فرمود :قيمت اين كفش چقدر است ؟ عرض كردم :ارزشي ندارد، فرمود: سوگند به خدا اين كفش نزد من از امارت و حكومت بر شما محبوب تر است، مگر اينكه حقي را ثابت گردانم يا باطلي را براندازم... (6)
در كلام امام بعد از مشخص شدن ارزش و جايگاه و مسئوليت خطير زمامدار مشاهده مي كنيم كه اين مسئوليت، «امانت»نيز هست.
و ان عملك ليس لك بطعمه و لكنه في عنقك امانه و انت مسترعي لمن فوقك ليس لك ان تفتات في رعيته. (7)
(حكمراني براي تو شكار نيست، بلكه امانتي است كه بر گردنت گذاشته شده است. ما فوق تو از تو نگهباني و حفظ حقوق مردم را مي خواهد. سزاوار نيست درميان مردم به استبداد و خواهش دل عمل كني. )
نتيجه اينكه امام علي (ع)مي فرمايند:اي مردم بدانيد كه برترين بندگان نزد خدا كسي است كه خوب امانتداري كند و حق مافوق و غير خدا را بشناسد،انصف الله، (8)كه به او امانتي را واگذار كرده است وبداند كه امانت است و از طريق حق رعيت را شناخته و ادا كند، انصف الناس من نفسك من خاصه اهلك و من لك فيه هوي من رعيتك، در آنچه با سرنوشت تو و بستگان و ديگر مردم مورد علاقه ات،بستگي دارد،دادگري كن. فانك الا تفعل تظلم!... واگر چنين نكني ستم كرده اي و عمل ظالم اعلام محاربه با خداست. اوج كلام امام درارج نهادن به وظيفه خطير زمامداري جامعه و برقراري عدالت و ترك ظلم و محاربه با خداست. اين شايد يك از مصاديق بارز امور حسبه باشد كه به آن اشاره كرده اند.

جايگاه و وظايف متوليان امور اقتصادي،امنيتي و اصلاحي در كلام امام علي (ع)
 

حضرت چهار هدف را در فرمان خود به مالك اشتر متذكر مي شوند:
1. جبايه خراجها 2. جهاد عدوها 3. استصلاح اهلها 4. عماره بلادها(9)
هر كدام از اين موارد مي تواند در بحث مورد نظر استفاده شود:

جبايه خراجها :اي مالك خراج را جمع آوري كن. چرا چون :
 

فان في صلاحه و صلاحهم صلاحاً لمن سواهم و لا صلاح لمن سواهم الا بهم لا الناس كلهم عيال علي الخراج و اهله. (10)
(زيرا بهبودي ماليات و ماليات دهندگان عامل اصلاح امور طبقات ديگر جامعه مي باشد و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت؛زيرا همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند. )
اما آيا امام علي (ع) ماليات گرفتن را في نفسه مهم مي دانند يا هدفي والا در اين امر مهم مشاهده مي كنند كه مي فرمايند :اصلاح امور طبقات ديگر هم به اين امر بستگي دارد.
حضرت سيماي ماليات بگيران راترسيم مي كنند و به آنان فرمان مي دهند كه چگونه به اين مهم بپردازند و گوشزد مي كنند كه شما آزاد نيستيد كه به هر نحو دلخواه از هر كسي ماليات بگيريد:
فاذا قدمت علي الحي فانزل بمائهم من غير ان تخالط ابياتهم، ثم امض اليهم بالسكينه و الوقار، حتي تقوم بينهم فتسلم عليهم و لا تخدج بالتحيه لهم ثم تقول :عبادالله ارسلني اليكم ولي الله و خليفته لآخذ
منكم حق الله في اموالكم فهل الله في اموالكم من حق فتردّوه الي وليّه. فان قال قائل : لا،فلا تراجعه... (11)
(هر گاه به آبادي رسيدي، در كنار آب فرود آي و وارد خانه كسي مشو، سپس با آرامش و وقار به سوي آنان حركت كن تا در ميانشان قرار گيري، به آنها سلام كن و در سلام و تعارف و مهرباني كوتاهي نكن سپس بگو:اين بندگان خدا!ولي خدا و جانشين او مرا به سوي شما فرستاده تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم. آيا در اموال شما حقي هست كه به نماينده او بپردازيد ؟اگر كسي گفت :نه، ديگر به او مراجعه نكن... )
مقصود امام دراينجا اين است كه اي مسئولان مالياتي (بلكه شايد بتوان گفت اي مسئولان اقتصادي)شما بايد برنامه ريزي داشته باشيد تا حقي را كه در اصل، حق خداست و به شما مي دهند در اصلاح امور جامعه مصرف كنيد و در اين مسير هم بايد تواضع داشته باشيد، هم انصاف را رعايت بكنيد، هم اطمينان و اعتماد به ديگران، هم رأفت و مهرباني را در خود تقويت كنيد، نه اينكه وقتي به بيت المال رسيديد ديگر نه خدا را به ياد داشته باشيد و نه خلق خدا را. به همين دليل حضرت در نامه خود براي مخنف بن سليم، فرماندار اصفهان كه مأمور جمع آوري ماليات بود، مي نويسد:
آمره بتقوي الله في سرائر امره وخفيات عمله حيث لا شاهد غيره و لا وكيل دونه... و آمره ان لا يجبههم و لا يرغب عنهم تفضلا بالاماره عليهم... (12)
(او را به ترس از خدا در اسرار پنهاني و اعمال مخفي سفارش مي كنم، آنجا كه هيچ گواهي غير از او و نماينده اي جز خدا نيست... و به او سفارش مي كنم با مردم تندخو نباشد و به آنها دروغ نگويد و به مردم به جهت اينكه بر آنها حكومت دارد بي اعتنايي نكند. )
پس از اين تفصيل، ماليات واهميت جمع آوري آن جهت گردش امورجامعه مشخص مي گردد. اما مهم اين است كه حضرت اين مهم را مقدمه اهداف بالاتري مي دانند.

جهاد عدوها:(13)جهاد با دشمنان جهت ايجاد امنيت داخلي و امنيت مرزها،و حفظ استقلال ونفي سلطه بيگانگان، حضرت افرادي را كه بايد اين مهم را انجام دهند، اين گونه معرفي مي كنند :فالجنود حصون الرعيه، زين الولاه و عزّالدين و سبل الأمن و ليس تقوم الرعيه الا بهم.
 

(سپاهيان به امر خداوند دژهاي ملت و آبروي دولت و عزت دين و پشتوانه امنيت اند و ملت بدون انان پايدار نيست. )
حضرت در ادامه، ماليات و درآمدهاي عمومي را محل تأمين بودجه مورد نيازحصن هاي مملكت مي دانند و دوام ماليات و سپاه را هم به قضات، كارگزاران و منشيان و سامان همگي اين موارد را بر عهده تجار، كسبه و صاحبان حرفه و صنعت مي دانند كه بازار و كسب درآمد را در جامعه رونق مي دهند. امام (ع)كيفيت توليد و مصرف ماليات را بيان مي دارند كه «جهاد عدو»جهت ايجاد امنيت براي تمامي اين قشرها مي باشدو شايد در پايان اين عبارت كه مي فرمايند :
ثم الطبقه السفلي من اهل الحاجه و المسكنه، الذين يحق رفدهم و معونتهم...
منظور اين است كه علاوه بر جهاد با دشمنان بيرون،بايد بر دشمن درون هم غلبه كرد. مردم بايد تعاون و مددكاري، زندگي طبقه مسكين و حاجتمند را اداره كنند و دولت نيز وظيفه اش دادن حق اين طبقه مي باشد.حضرت براي اين گروه آخر حق ديگري را نيز بر مي شمارد :
واجعل لذوي الحاجات منك قسما تفرغ لهم فيه شخصك و تجلس لهم مجلسا عاما فتواضع فيه للذي خلقك
(براي حاجتمندان بخشي از اوقات خود را اختصاص ده و با آنان در مجمع عمومي بنشين و در برابر خداوندي كه تو را آفريده خضوع كن... )
به اين ترتيب، رسيدگي به وضع محرومان در نظر حضرت يعني جلب رضايت حضرت حق و جلب رضايت حق بالاترين مرتبه جهاد يعني :«جهاد اكبر»است. نظرحضرت فقط مبارزه با دشمنان نظامي را شامل نمي شود، چه بسا مبارزه با دشمناني كه مرزهاي عقيدتي را مي شكنند، بيشترمد نظر حضرت بوده است.امروزه نيز دشمنان اسلام با هجمه بر مرزهاي عقيده و دين، به انحاء مختلف سعي مي كنند باورهاي ديني طبقات مختلف به ويژه نسل جوان را سست كند و ريشه هاي دين را در آنان بخشكانند كه بايد مسئولان جامعه اين خطر را احساس كنند.

استصلاح اهلها :تقدم ظاهري ايجاد امنيت و اصلاح اهل جامعه، بر اصلاح امور جامعه در كلام امام نكته اي بسيار مهم است. اگر حضرت فقط مي فرمودند عماره بلادها، كافي بود به اين نتيجه رسيد كه از جمله وظايف مسئول و كارگزار جامعه عمارت و ساختن شهرها است، اما حضرت نخست مي فرمايند «استصلاح»آنجا هم كه فرمودند:«جهاد عدوها»باز هم بر خودسازي و تزكيه و پرداختن به امور فرهنگي تأكيد مي ورزند.
 

جهت ورود به مشاغل اجتماعي، خودسازي شايد مقدم و ضروري است و اصلاحات در بعد فرهنگي و عقيدتي مهم تر از تمامي ابعاد ديگر اجتماعي است؛زيرا اگر در اين بعد انسان ها و اهل شهر ها اصلاح نشوندچه بسا كه فعاليت ها در اصلاح ديگرابعاد عقيم بماند.

عماره بلادها:«عماره بلاد »بعد از«اصلاح اهل»ارزش دارد و الا سياق كلام حضرت نشان مي دهد كه اگر مردم اصلاح نشده باشند، اصلاح شهرها بي ثمر است. مصداق بارز آن را در جهان كنوني غرب مي توان ديد كه اهل اصلاح نشده اند، ولي شهرسازي و تكنولوژي پيشرفت چشمگيري داشته است، لذا هر روز آمار جنايات، بزهكاري، سرگرداني نسل ها،از خود بيگانگي، فساد، اعتياد، از هم گسستن پيوند اعضاي خانواده وهزاران مشكل لاينحل در اين كشورها افزايش مي يابد. مقدمه اصلاح امور جامعه اصلاح اهل جامعه است كه از مصاديق مهم «امور حسبه»است. با تأمل در كلام امام علي (ع)روشن مي شود كه حضرت بيشتر به اصلاح
 

اهل بلاد نظر دارند تا امنيت در جامعه سايه گستر شود. پس اصلاح در نظر حضرت محور است هم براي جبايه خراج، هم براي جهاد عدو و هم براي عماره بلاد.
جان كلام اينكه اگر مردم در مسير حق قرار گرفتند و رابطه خود را بر مبناي احكام الهي با خداوند و خلق خدا به طريق صحيح تنظيم كردند، آنها ارزش دارد كه به ساختن شهرها هم پرداخته شود و به رشد و توسعه اقتصاد دراين بعد توجه گردد، نه اينكه اقتصاد در رأس امور قرار گيرد و ابعاد ديگر يا فراموش شود يا بسيار كم مورد اهتمام قرار گيرد. اين امكان پذير نيست جز درسايه مديريت صحيح،مديري مانند مالك اشتر كه قبل از تخصص در اجراي اين امور«عبدالله»بودن را سرلوحه خود قرار داد. حضرت جهت بندگي خدا نيز سفارش هايي دارند كه درابتداي فرمان حدود شانزده مورد جهت اين امرمهم بيان مي كنند.
در نتيجه با توجه به فرمايش هاي حضرت علي (ع)، شارع مقدس راضي به اهمال در هيچ يك از موارد مذكور نيست. ترك هر يك از اين مصادق آفاتي را بر جامعه مستولي مي كند كه عدل و عدالت رابه خطر مي اندازد و ازاهداف تعيين شده دور مي كند.
بدين منظوراهميت اموري كه بيان شد اقتضا مي كند كه اين موارد در جامعه به خوبي سامان پذيرند. بدين منظور نظارت بر كارگزاران در بخش هاي مختلف از جايگاه ويژه اي برخوردار است.

نظارت بر كار كارگزاران در كلام امام علي (ع)
 

باتوجه به گستردگي مشاغل در جامعه ضرورت نظارت بركارگزاران جهت جلوگيري از بروزآفاتي مثل كم كاري، رشوه خواري، اجحاف، ظلم و ضرر... ضروري به نظر مي آيد. حضرت علي (ع)به دليل اهميت اين امر در موارد مختلف مي فرمايند :
ثم انظر في امور عمالك فاستعملهم اختبارا؛ فول علي امورك خيرهم. (14)
(سپس در امور كارگزارانت بينديش و پس از آزمايش، به كارشان بگمار. سپس در امور نويسندگان و منشيان به درستي بينديش. )
نكته اي كه امام به آن حساسيت نشان مي دهند؛ كنترل و نظارت بر امور خويشاوندان است تا آنان از هر گونه امتياز خواهي و برتري طلبي دور مانده براي مردم الگو باقي بمانند.
ثم ان للوالي خاصه و بطانه، فيهم استثمار و تطاول و قله انصاف في معامله.
(همانا زمامداران را خواص و نزديكاني است كه خودخواه وچپاولگرند ودر معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاران را بريدن اسباب آن بخشكان. . )
در بخش ديگر حضرت راجع به رفتار با كارگزاران مي فرمايند:
وابعث العيون من اهل الصدق و الوفا عليهم فان تعاهدك في السر لامورهم حدوده لهم علي استعمال الامانه...
(سپس رفتاركارگزاران رابررسي كن و گزارشگراني راستگو و وفاپيشه برآنان بگمار كه مراقبت و بازرسي پنهاني تو از كار آنان، سبب امانتداري و مهرباني با رعيت خواهدبود... )
امام علي (ع)دربخشنامه ديگري به مأموران دولتي دستور مي دهند:
ادقوا اقلامكم و قاربوا بين سطوركم و احذفوا من فضولكم اقصدوا قصد المعاني و ايّاكم و الاكثار فان اموال المسلمين لا يحتمل الضرار. (15)
(قلم هاي خود را باريك بتراشيد و سطرها را در كنار هم و نزديك يه يكديگر بنويسيد و اضافات و حرف هاي زيادي را حذف كنيد.فقط به معاني و مقاصد بپردازيد؛زيرا بيت المال مسلمانان تحمل زيانكاري هاي شما را ندارد. )
با عنايت به فرمايش حضرت روشن است كه اگر حضرت پيرامون گسترده ترين و مهم ترين مصاديق امور حسبه يعني حكومت و تنظيم امور آن توصيه هاي فراواني دارند،در باب مسائل
جزئي مانند كيفيت تراشيدن قلم هم سفارش كرده اند كه گستره«امور حسبه»را در نظر حضرت بيشتر آشكار مي گرداند.
تأمل و تعمق در اين گونه موارد به علاقه مندان واگذاشته مي شود، باشد كه از بيانات بليغ و معجزه آساي امام علي(ع)بتوان جهت تنظيم امور جامعه در بعد فردي و اجتماعي بهره گرفت.

پي نوشت ها :
 

1. نهج البلاغه،ترجمه و شرح علينقي فيض الاسلام،خطبه 40.
2. همان،كلام 131.
3. همان، خطبه 146.
4. همان،خطبه 146.
5. همان خطبه 172.
6. همان،خطبه 33.
7. همان،نامه 5.
8. همان،نامه 5.
9. همان،نامه 53.ضمير «ها» در عبارات فوق به كشور مصر بر مي گرددكه مالك اشتر را والي آنجا فرموده بود.
10. همان.
11. همان، نامه 25.
12. همان،نامه 26.
13. همان، نامه 53.
14. همان نامه 53.
15. ابن بابويه قمي،خصال،جامعه مدرسين حوزه علميه قم،ج1،ص 149.
 

منبع: نشريه 15 خرداد، شماره 8.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط