نویسنده: سید رضا حسینی
هنر هخامنشیان
آریاییان با مهاجرت به طرف ایران به دو گروه تقسیم می شوند. گروهی که حکومت ماد را تشکیل می دهند و گروهی از آریایی ها در منطقه ای به نام «پارسوآ» مستقر شده و بعد از تسخیر کشور «ماد» در 550 ق.م حکومت هخامنشی را تشکیل می دهند.آنان در 539 ق.م بابل را اشغال و در 525 ق.م مصر را تصرف می کنند. اولین بنیان گذار امپراطوری هخامنشی «کوروش» نوه ی «هخامنش» بزرگ قوم «پارس» است. حکومت هخامنشی در مدت کوتاهی از دوره ی سند و فلات پامیر تا خاک سوریه و مصر و یونان را تحت تصرف خود قرار می دهد. زیباترین آثار هخامنشی را می توان در پاسارگاد - شوش - تخت جمشید - نقش رستم در حوالی فارس - بیستون کرمانشاه و هگمتانه در همدان و... مشاهده نمود. هنر هخامنشی در ترکیبی از هنر ماد و آشوری متولد می شود.
پیکرتراشی، حجاری و نقش برجسته
حجاری هخامنشی آمیزه ای از قدرت، وقار و عظمت همراه تجربیات هنری اعصار قبل به خصوص آثار آشوریان است. ولی در حجارهای ایرانی ظرافت در آثار بیشتر است و حجم پردازیها طبیعی تر هستند مثل حجاری «تاج گذاری داریوش» در دروازه های تخت جمشید (تصویر 1).این آثار شامل نقوش برجسته بر دیوار تالارها و سر در کاخ ها و دروازه مکانهای عمومی می باشد. از خصوصیات آن آثار می توان بدین موارد اشاره نمود:
1- رعایت کامل اصلی تقارن: (به خصوص در آثار تخت جمشید) (تصویر 2)
5- اهمیت دادن به نقش جانوران: نقش جانوران نیز در آثار هنری ایران باستان دارای جایگاه ویژه ای است که تداوم این اهمیت را می توان از هنر سومری تا آشوری و هخامنشی مشاهده نمود. از میان جانوران در آثار هخامنشی «شیر»، «بز» و «گاو» از همه مهم تر هستند.
«نبرد شیر با گاو» از نقوش برجسته ی پلکان شرقی کاخ آپادانا نمونه ای زیبا از نحوه ی استفاده ی نقوش حیوانات را نشان می دهد (تصویر 6)
1) سرشاهزاده (تصویر 9)
3) نیم تنه ی «پنلوپ» (تصویر 10)
کاشیکاری هخامنشی
هنر نقش نشاندن بر سفال از حدود 1500 ق.م منسوخ شد و از این به بعد ظروف حالتی ساده به خود می گیرند و به جای آن هنر سفالگری به صورت آجر و کاشی در خدمت ساختمان سازی قرار می گیرد. این تزیینات بر روی کاخ های تخت جمشید و شوش مشاهده می شود که از تکنیک آجرهای لعاب دار و لعاب های سربی استفاده شده است.نمونه ی خوب این آجرها را در کاخ آپادانای شوش مشاهده می کنیم که دیوارهای ایوان سمت حیاط مرکزی با آجر لعاب دار پوشانده شده و نقوش مختلف از جمله ردیف سربازان - نقش شیر (تصویر 12) –
فلزکاری
از زمان هخامنشیان آثار زیادی به دست نیامده آمده است (به خاطر استفاده ی زیاد از آهن) ولی آثار موجود نشانگر قدرت و ظرافت هخامنشیان در ساخت فلزات می باشد که بر دوره های بعد نیز تأثیر می گذارد. ساخت اشیاء از فلزاتی مانند مفرغ، طلا، نقره و آهن با نقش هایی مانند نقوش حجاری ها، نشانگر اهمیت فلزکاری در این دوره است.در این دوره مرصع کاری (کار گذاشتن سنگ های قیمتی روی فلزات) و آبکاری روی فلزات رواج می یابد. نکته ی جالب توجه در این دوره ساخت ریتون های (جام های) فلزی است. این همان سنتی است که در مارلیک و املش با استفاده از سفال شروع شده بود و در دوره ی هخامنشی به شکل جام های فلزی خود نمایی می کند. (تصویر 14).
آثار باقیمانده از گنجینه ی جیحون (تصویر 404)، ریتون های فلزی (تصویر 15)،
هنر سلوکیان و اشکانیان
بعد از حمله ی اسکندر به ایران در سال 323 ق.م نفوذ فرهنگ و هنر یونانی را در ایران شاهد هستیم. بعد از مرگ اسکندر نواحی مختلف امپراطوری وی تجزیه شده و هر کدام حکومت مستقلی ایجاد نمودند. «سلوکوس» یکی از سرداران اسکندر در سال 312 ق.م با تصرف بابل و بعد آن نواحی دیگر امپراطوری هخامنشی، بنای حکومت سلوکی را در ایران با روح فرهنگ یونانی پایه گذاری می کند و نوعی تفکر «هلنیستی» در هنر ایران رسوخ کرده و تا زمان اشکانیان نیز ادامه می یابد. حکومت اشکانیان نیز در شرایطی به وجود می آید که درگیری بین نیروهای بومی سرزمین های سلوکی با نیروهای سلوکی در حال انجام است و در زمان جنگ سلوکیان با مصر، استان داران سرزمین های پارت و بلخ بر سلوکیان شوریدند. «ارشک» رئیس قوم «پرنی» حمله به سرزمین پارت را هدایت و بالاخره همه ی آن را تصرف می کند. «ارشک» در سال 247 ق.م بر تخت نشسته و نام «ارشک» بر همه ی سلسله ها وارد می شود و حکومتی ایرانی اشکانیان پس از گذشت حدود یک قرن از زمان هخامنشی شکل می گیرد. پایتخت سلوکیان شهر «سلوکیه» در کنار دجله بود. این همان جایی است که بعدها در شرق آن شهر تیسفون بنا می شود که پایتخت اشکانیان و ساسانیان گردید. بعدها «انطاکیه» در سوریه نیز پایتخت سلوکیان می شود. سلوکی ها اصلاً یونانی بودند و اشکانیان نیز دنباله روی دستاوردهای سلوکی هستند پس همین نکته بررسی آثار هنری این دو حکومت و تمیز آن از یکدیگر را کمی مشکل می کند.مجسمه سازی
از برجسته ترین آثار با نفوذ فرهنگ یونانی مجسمه ی مفرغی یک مرد اشکانی را می توان نام برد. توجه به ریزه کاری ها و نوعی بیان طبیعت پردازانه در این مجسمه، خصوصیاتی است که قبلاً در پیکرتراشی ایران وجود نداشته است (تصویر 20).نقاشی (دیوار نگاری)
نقاشی در این دوره در خدمت تزیینات معماری است و شامل گچ بری و تکرار نقش های آن به همراه نقاشی دیواری است. نمونه های اصلی آن را در تزیینات بنای «کوه خواجه» در سیستان (تصویر 24)
فلز کاری
در فلزکاری هم همان خصوصیت عام هنر اشکانی یعنی یونانی مآبی دیده می شود. استفاده بیشتر از فلز جهت ظروف و نمودار شدن ارزش های تزیینی در ساخت آن ها و همین طور شروع رشته ای خاص به نام «جواهر سازی» و رشد آن (تصویر 28)،
هنر ساسانیان
سلسله ی اشکانی بر اثر نارضایتی بزرگان دین به خاطر ایجاد التقاط (در هم آمیختگی) در دین و عدم مقابله با رومیان نابود می شود و سرانجام با قیام اردشیر نوه ی ساسان، اردوان آخرین پادشاه اشکانی کشته شده و حکومت ساسانیان در سال 224 میلادی ایجاد می گردد. می گویند ساسان شخصیتی اساطیری داشته و از نواده های هخامنشیان بوده است. اردشیر دو کار عمده در حکومت خود انجام می دهد:1) تمرکز حکومتی
2) وحدت دینی
سلسه ی ساسانی وارث یکی از سه امپراطوری بزرگ دوره ی خود بود. این سه امپراطوری عبارت بودند از: امپراطورهای ایران، چین و روم. این سه قدرت در عین رقابت، با پیوندهای تجاری استواری به هم مرتبط بودند. هنر ساسانی دنباله روی ارزش های هنری هخامنشی است و دو اصل «رعایت اصل تقارن» و «بزرگ نمایی» نیز تا حدودی در آثار ساسانی مشخص است.
نقوش برجسته و حجاری
در مورد آثار نقش برجسته ی ساسانی می توان شاهد نوعی بیان عظمت و اقتدار تاریخی باشیم که حاکی از نمایش قدرت در عرصه ی رویدادهای تاریخی است. در آثار ساسانی بر خلاف هخامنشی نمادگرایی کاهش می یابد و در عوض واقع گرایی افزایش می یابد (تصویر 29).ادامه دارد ...
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)