مسیر جاری :
اسلام مگو آفت ایام است این
افت چه بلای صبر و آرام است این
کفر آمد و داد خاک ایمان بر باد
از قوت اسلام چه اسلام است این
ای شیخ که هست دایم از نخوت تو
در طعنهٔ آلایش من عصمت تو
گر عفو خدا کم بود از طاعت تو
دوزخ ز من و بهشت از حضرت تو
گفتم چو رسد کوکبهٔ دولت تو
بیش از همه بندم کمر خدمت تو
بیطالعیم لباس صحت بدرید
تا زود نیابم شرف صحبت تو
هرچند که بهر پاس جمیعت تو
هستند هزار بنده در خدمت تو
یک بنده بیریاست کز ادعیه است
مشغول به پاسبانی دولت تو
لی شیر فلک اسیر صیادی تو
در وادی دین شیر خدا هادی تو
ادراک به میزان خرد میسنجد
با خسروی ملوک فرهادی تو
این کوثر فیض بخش کز خجلت او
آب چه زمزم به زمین رفته فرو
گر جوشد و بیرون رود از سرچه عجب
کز عکس رخ تو آتش افتاده درو
دارد ز خدا خواهش جنات نعیم
زاهد به ثواب و من به امید عظیم
من دست تهی میروم او تحفه به دست
تا زین دو کدام خوش کند طبع کریم
گیرم که به چشم خلق پوید دشمن
با من ره غالبیت اندر همه فن
با این چه کند که خود یقین میداند
کو مغلوبست و غالب مطلق من
در کعبه قدم نهادهام وای به من
دور از ره دین فتادهام وای به من
از وسوسهٔ عشق مسلمان سوزی
اسلام ز دست دادهام وای به من
گوئی ز ته بستر آن حجله نشین
تا ناف پر است از نافهٔچین
چادر شب بسترش اگر افشانند
تا حشر هوا عبیر بارد به زمین
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
از عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز...
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...