مسیر جاری :
تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين تا...
تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين
عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين
تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش
قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين
تا...
مگر بكرببلا آب قيمت جان بود كه از عطش به فلك ناله يتيمان بود كفن دريغ...
مگر بكرببلا آب قيمت جان بود
كه از عطش به فلك ناله يتيمان بود
كفن دريغ مگر بود بهر شاه شهيد
كه تا سه روز تنش روي خاك عريان بود
درصف کرببلا جان جهان را کشتند سبب خلقت پیدا و نهان را کشتند یک جهان اهرمن...
درصف کرببلا جان جهان را کشتند
سبب خلقت پیدا و نهان را کشتند
یک جهان اهرمن ازکین به هوای زرو سیم
جمع گردیده سلیمان زمان را کشتند
در عزای شه دین کرببلا می لرزد نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد گوئیا...
در عزای شه دین کرببلا می لرزد
نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد
گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش
کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد
حسين ، کشته ديروز و رهبر روز است قيام اوست ، که پيوسته نهضت آموز است تمام...
حسين ، کشته ديروز و رهبر روز است
قيام اوست ، که پيوسته نهضت آموز است
تمام زندگي او ، عقيده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسين ، يک روز است
مه، بارقه اى ست در شبستان حسين شب، حادثه اى ز درد پنهان حسين هر صبح،...
مه، بارقه اى ست در شبستان حسين
شب، حادثه اى ز درد پنهان حسين
هر صبح، ز دامن افق، خون آلود
خورشيد برآيد از گريبان حسين
يادتان باشد لباس مشکیم را تا کنید گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا...
يادتان باشد لباس مشکیم را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید
...
آن حسينى كه شرف يافته دين از شرفش سر و جان داد ز كف تا نرود دين ز كفش هدف...
آن حسينى كه شرف يافته دين از شرفش
سر و جان داد ز كف تا نرود دين ز كفش
هدف تير بلا ساخت على اصغر خويش
تا كه سرمشق بگيرد بشر از اين هدفش
اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است وى كه از خون تو صحراى بلا رنگين...
اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است
وى كه از خون تو صحراى بلا رنگين است
نرود ياد لب تشنه ات از خاطره ها
هر كه را مى نگرم از غم تو غمگين...
هر که مرا به روضه تو راه داده است تاج محبت تو به فرقم نهاده است از...
هر که مرا به روضه تو راه داده است
تاج محبت تو به فرقم نهاده است
از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما
تصویری از عزای محرم فتاده است
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
بسیجی یعنی دل باایمان، مغز متفکّر – دارای آمادگی برای همه میدانهایی که...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...