مسیر جاری :
شأنش برای دشمنانش نیز پنهان نیست
شأنش برای دشمنانش نیز پنهان نیست
در کفر همجایی برای رد قرآن نیست
فردای محشر دائما سر در گریبان است
هر کس که پای داغ او پاره گریبان نیست
...
تمام عمر زغم های مادرش می سوخت
تمام عمر زغم های مادرش می سوخت
همیشه غربت زهرا برش مجسم بود
چو گفت قاتل زهرا مغیره بود، دلش
ز غصه های علی غرق ماتم و غم بود
شهادت امام صادق...
گلی ز گلشن سرسبز مصطفی چیدند
گلی ز گلشن سرسبز مصطفی چیدند
که باغ عشق از او باصفا و خرّم بود
شبانه خصم ز خانه اگرچه او را بُرد
به پیش دشمن ظالم چو کوه محکم بود
شهادت امام...
چراغ محفل انسش ز اشک شد روشن
کسی که در کف او اختیار عالم بود
دلش زجور زمانه محیط ماتم بود
چراغ محفل انسش ز اشک شد روشن
کسی که وارث علم نبی اکرم بود
شهادت امام صادق علیه...
در بیان و گفتگو شمس خوش الحان است او
آیت الله مسلم، آیت العظمای علم
آیتُ الاسلام نابِ کل دوران است او
صادق است و فاضل است و طاهر است و صابر است
در بیان و گفتگو شمس خوش الحان است...
بهترین استادِ در آرامش جان است او
حوزه علمیه اش عصر بلوغ شیعه است
بهترین استادِ در آرامش جان است او
افقه است و اعلم است و اورع است و ازهد است
شورِ شورانگیز در دیوان ایمان است...
آسمان در آسمان خیرِ فرآوان است او
آسمان در آسمان خیرِ فرآوان است او
از کران تا بی کران رزق است و احسان است او
در کنارش صد چو افلاطون تلمّذ میکنند
در سپهر علم و دانش ماهِ تابان...
تطهیر را با گفتن دشنام می بردند
داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست
تطهیر را با گفتن دشنام می بردند
وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست
یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند
با...
دینِ خدا را عده ای در دام می بردند
دینِ خدا را عده ای در دام می بردند
تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند
با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش
حداقل او را کمی آرام می بردند
...
آن امامی که زده زهر شرر بر جانش
آن امامی که زده زهر شرر بر جانش
شده زرد صورت همچون قمر تابانش
او که احیاگر غمهای لبی عطشان بود
او که از روضه صحرای بلا گریان بود
شهادت امام...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان...