مسیر جاری :
به تنگنای قفس میزبانی اش کردند
به تنگنای قفس میزبانی اش کردند
فراق و زخم زبان مهربانی اش کردند
جواد بود و تلافی جود و احسانش
به سوز زهر و عطش قدر دانی اش کردند
شهادت امام...
هر چند که بر روی زمین افتادی
هر چند که بر روی زمین افتادی
با این که غریب و تشنه لب جان دادی
از این که به احترام شد دفن تنت
ممنون خداییم و امام هادی
شهادت امام جواد علیه...
ای جود خدا سلام بر احسانت
ای جود خدا سلام بر احسانت
ای جان رضا دست من و دامانت
در روز شهادتت براتی بفرست
زانو بزنم کنار آن ایوانت
شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت...
اول راه، غزل داغ و پریشان بشود
اول راه، غزل داغ و پریشان بشود…!!
بیت بیت غزل از داغ تو بی جان بشود
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا بیت خودت، بهر تو زندان بشود؟
...
اثر زهر همین است بسوزاند و بس
اثر زهر همین است بسوزاند و بس
آه در حجره ی در بسته که بارانی نیست
اصلا انگار بنا نیست که آبت بدهند
اصلا انگار دراین غمکده انسانی نیست
شهادت...
نفس سوخته را مرهم و درمانی نیست
نفس سوخته را مرهم و درمانی نیست
حال و روز تو یقین غیر پریشانی نیست
العطش العطش اینقدر مگو از جگرت
که ازین ظالمه امید به احسانی نیست
شهادت...
در ازدحام و هلهله ی نا نجیب ها
در ازدحام و هلهله ی نا نجیب ها
فریاد استغاثه ی او بی جواب بود
یک جرعه آب نذر امامش کسی نکرد
هر چند آب دادن تشنه ثواب بود
شهادت امام جواد...
لب تشنه بود، تشنه ی یک جرعه آب بود
لب تشنه بود، تشنه ی یک جرعه آب بود
مردی که درد های دلش بی حساب بود
پا می کشید گوشه ی حجره به روی خاک
پروانه وار غرق تب و التهاب بود
شهادت...
جان هر دو عالم فدای روی تو
جان هر دو عالم فدای روی تو
تو جوادی و من سائل کوی تو
قبله ی دلهای عاشقان سوی تو
هر گلشن خشبو از شمیم و بوی تو
شهادت امام جواد علیه السلام...
دل سوزان و لب عطشان، سوز و آه و شور و نوایی
دل سوزان و لب عطشان، سوز و آه و شور و نوایی
میشه جاری اشک عاشق از نوحه های کرببلایی
یکی اینجا بین حجره، شده لب تشنه فدایی
یکی روی خاک گودال،...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشك به بارگاه او پل بزنید
فرمود كه...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق...
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»