کاروان اربعین آمده است تا قصه در به دری‌اش را همدوش باد، در گوش زمان نجوا کند.

کاروان اربعین آمده است تا در رد پای سنگ، آیینه‌های شکسته را جست‌‎وجو کند. غربت کاروان، باران می‌شود بر خاک، و بار دیگر شعله می‌کشد تمام خاطره‌های...

اربعین، یعنی اربعین... یعنی حسینی شدن... زینبی شدن... .

خورشید بر سر خاک، آتش می‌ریزد... امروز اربعین است.

امروز کاروان خیمه‌های سوخته، در چهلمین روز خزان بازگشته‌اند!

امروز در کربلا قرار است به دنبال لاله‌های پرپرشده بگردند؛ به دنبال ردپایی از مظلومیت در خاک خفته!

گدازه‌های آتش، در جام حسرت می‌سوزند و فرات، عطش خاک را در خود حل کرده است؛ با موج‌هایی که از داغ آن حماسه، سر به ساحل می‌زنند.

اربعین، یعنی حرکتی دوباره به سوی عاشورایی شدن.

اربعین، یعنی با شهدا زیستن و با شهادت باقی ماندن.

اربعین، یعنی عاشورا، و عاشورا یعنی اربعین؛ چراکه خون و پیام دو عنصر ناگسستنی برای دوام و بقای نهضت اسلامی است.