اربعین، یعنی اشک خشکیده؛ اربعین، یعنی خورشید را بالای نیزه دیدن؛ اربعین، یعنی عدالت در زنجیر بودن؛ اربعین، یعنی یک دنیا تقوا در اسارت...

سوگند بی‌کرانت بانو، قلب عالم را تسخیر کرده است و حیرت جاودان را میهمان همیشگی ادراک صبر؛ که «به خدا قسم غیر از زیبایی چیزی ندیدم»!

وای به حال جهان، اگر حسین علیه السلام و حسینیان، این قدر مهربان و بخشنده نبودند! سنگ بر سنگ بند نمی‌شد و زمین، لحظه‌های اهل خود را تاب نمی‌آورد؛...

شهدای کربلا، روییدن را انتخاب کردند و اسرا، رویاندن را.

زینب علیها السلام، امتدادبخش جریان خون حسین علیه السلام تا ناکجای ابدیت بود.

اربعین، تابلوی بی نهایتی است که خداوند، از خلاصه آفرینش به تصویر کشیده است.

کربلا، گسترده‌ترین جلسه امتحان صبر، در طول آفرینش بوده است.

چهل روز از مرثیه بی‌پایان خدا در خاک می‌گذرد و چهل عمره از بادیه پیمایان عرفات کربلا!

کسی جز پروردگار مهربان از احوال اهل حرم، از راز اشک‌های فروخورده و ناله‌های غریبانه شان خبر ندارد.

خدا می‌داند داغ مردان عاشورا با جگرهای برافروخته زنان و کودکان چه کرده است! خدا می‌داند میراث‌داری زخم عاشقان یعنی چه!