خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن

جفایت با وفایت هر دو نیکوست تو را هرجا که باشی دارمت دوست

در سرای گل فروشان گرچه گل بسیار است چون تو گل پیدا نمودن مشکل و دشوار است

ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم

در اوج دل نشاندمت ، در رهگذر زمانه گر خزان شود ، تویی بهار زندگی .

ساده نوشتن را چون ساده زیستن دوست دارم پس ساده می نویسم دوستت دارم

یافتن میلیون ها دوست معجزه نیست ، معجزه تویی که بین میلیون ها دوست ، تکی!

شکوفه های صورتی فدای مهربونیات یه دل که بیشتر ندارم اونم فدای خوبیهات

اگه یه روز خواستی قلبم رو بشکنی باید مواظب باشم تکه های قلبم دستت رو نبره .

می دونی فرق تو با انار چیه ؟ انار هزار دونه است ولی تو یه دونه ای .