نه یادی می کنی نه میری از یاد به نیکی باد یادت ای پریزاد مرا کردی تو ای دوست ، فراموش فراموشیست رسم آدمیزاد

دیدم که تو دریا شدی و من رود شدم در وسعت چشمان تو محدود شدم آن روز که در آتش عشق افتادم سرسبز تر از آتش نمرود شدم

راز عشق را در نگاهت باز کن عشق من را در دلت آغاز کن گر هوس کردی مرا در نزد خود تلفن را بر دار از ما یاد کن

آتش عشق تو در سینه نهفتن تا کی ؟ همه شب در غم هجر تو خفتن تا کی ؟ طعنه ز اغیار تو ای یار شنفتن تا کی ؟ روی نادیده و اوصاف تو گفتن تا...

تا دنیا دنیاست بمون کنارم من هیچ کسو غیر تو دوست ندارم تا دنیا دنیاست دل من فداته اول دلی که عاشقه خنده هاته

گلم ، تمام هستی ام فدای مهربانیت امیدوارم که همیشه شاد باشد زندگانیت

قلب من و قلب تو از هم جداست قلب تو گر آهن است ، قلب من آهنرباست

همیشه آتش عشق را اشک خاموش می کند چه راحت معشوق عاشقش را فراموش می کند

زود گذشت لحظه هایی که بودم با تو توی قلبم نمی تونه کسی پر کنه جاتو

در انتظار دیدنت به دشت غم نشسته ام رها نکن دل مرا بیا که دل شکسته ام