جامعه‌ای که گناه بدحجابی را گناه نداند، به سبب رواج زیاد و همگانی شدن آن، سقوط خواهدکرد.

بدحجابی، قبح و زشتی گناه را از بین می‌برد و باعث رواج گناهان دیگر می‌شود.

خودآرایی و جلوه‌گری و ارائه پوشش غیرمتعارف، افکار و حواس افرد را به خود مشغول می‌کند و فشارهای فراوانی را بر روح و روان افراد وارد می‌سازد.

زنی که حجاب و عفت را رعایت نکند هم خود را در معرض تشتت‌های فکری و روحی قرار می‌دهد و هم باعث ایجاد اختلالات و پراکندگی در افکار دیگران می‌شود.

اگر زن از حصار محکم پوشش درآید، در معرض دیده‌های آلوده و قلوب منحرف قرار می‌گیرد و آرامش خود را از دست می‌دهد.

تظاهر به بدحجابی نشانه پای‌بند نبودن و بی‌مبالاتی فرد به احکام و اعتقادات اسلامی است.

بدحجابی علاوه بر اینکه خود یک ناهنجاری اجتماعی به شمار می‌آید و جامعه را به بی‌بندوباری می‌کشد، زمینه‌ساز بسیاری از زشتی‌های اخلاقی نیز هست.

مدپرستی، هواپرستی می‌آورد.

جامعه‌ای که هر روز مد جدیدی را به شکل‌های گوناگون بپذیرد، دچار بسیاری از بیماری‌های اخلاقی چون: غرور، تکبر، عصیان، قساوت قلب و فخرفروشی خواهد...

هرگاه جامعه‌ای به انجام دادن گناه جسارت پیدا کرد و مفاسد رواج پیدا کرد، زشتی گناه از بین می‌رود و این خود گناه بزرگ‌تریست.