از اسکندر پرسیدند: از خصلت‌ها کدام ستوده‌تر است؟ گفت: پیوستن به خدای عزّوجل.

از حکیمی پرسیدند: تواضع چیست؟ پاسخ داد: دامی است که با آن شرف صید می‌کنند.

«سلطان محمود غزنوی» برای خود قبری ساخت و به یکی از نوکران گفت: آیه‌ای مناسب پیدا کن تا روی سنگِ قبر حک کنیم. نوکر گفت: قربان! بنویسید: «هذِهِ...

از حکیمی پرسیدند: حسد چیست؟ گفت: اندوهی که از نعمت دیگری به دل آدمی افتد.

از بزرگی پرسیدند: شکر چیست؟ گفت: گزاردن حق به گفتار نیکو. شکر به معنی ادای حق از طریق گفتار نیک و پسندیده است.

گویند شخصی گربه‌ای داشت که هر روز تکه‌ای گوشت به گربه خود می‌داد. روزی گربه به آشیانه کبوتر شخصی رفت و کبوتری را گرفت. صاحب کبوتر گربه را کشت...

آورده‌اند که شخصی از بزرگی پرسید که کدام عمل فاضل‌تر است؟ آن بزرگوار انگشت بر روی زبان و دهان نهاد یعنی: خاموشی.

از بزرگی پرسیدند: کدام کس اندوهش بیشتر است؟ گفت: هر که را بدخویی زیاده است!

گویند مرد عابدی چهارصد سال از خلق کناره گرفت و به عبادت حق پرداخت. در خانه‌اش درخت بزرگی بود؛ مرغی در آن درخت آشیانه گرفت؛ با لحن خوش و آواز...

گویند عارفی مهمان مردی خردمند شد. میزبان برای پذیرایی از میهمان خود برخاست و سفره‌ای گسترد که مانند سفره کریمان به انواع غذاها و میوه‌ها آراسته...