مسیر جاری :
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
نقش ادبیات دینی در خوشنویسی
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
تا درد و محنت است در اين تنگناي خاک
تا درد و محنت است در اين تنگناي خاک شاعر : خاقاني محنت براي مردم و مردم براي خاک تا درد و محنت است در اين تنگناي خاک اي تنگ حوصله چه کني تنگناي خاک جز حادثات حاصل اين...
ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق
ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق شاعر : خاقاني چهار طبع مخالف شدند جفت وفاق ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق رساند آيت رحمت به انفس و آفاق رسيد وقت که پيک امان ز حضرت...
صدري که قدر کان شکند گوهر سخاش
صدري که قدر کان شکند گوهر سخاش شاعر : خاقاني بحري که نزل جان فکند پيکر سخاش صدري که قدر کان شکند گوهر سخاش اين اسم مشتق است هم از مصدر سخاش صدر سخي که لازم افعال اوست...
در پردهي دل آمد دامن کشان خيالش
در پردهي دل آمد دامن کشان خيالش شاعر : خاقاني جان شد خيال بازي در پردهي وصالش در پردهي دل آمد دامن کشان خيالش صبح دو عيد بنمود از سايهي هلالش بود افتاب زردي کان روز...
صبح هزار عيد وجود است جوهرش
صبح هزار عيد وجود است جوهرش شاعر : خاقاني خضر است رايتش، ملک الموت خنجرش صبح هزار عيد وجود است جوهرش شاهي که عيد عصر ملوک است مخبرش اقليم بخش و تاج ستان ملوک عصر کيخسرو...
عيدي است فتنهزا ز هلال معنبرش
عيدي است فتنهزا ز هلال معنبرش شاعر : خاقاني دل کان هلال ديد نشيند برابرش عيدي است فتنهزا ز هلال معنبرش ديوانهي هوا ز هلال معنبرش آري چو فتنه عيد کند شيفته شود هم...
آمد دواسبه عيد و خزان شد علم برش
آمد دواسبه عيد و خزان شد علم برش شاعر : خاقاني زرين عذار شد چمن از گر لشکرش آمد دواسبه عيد و خزان شد علم برش کف بر لب آوريده و آلوده معجرش عيد است و آن عصير عروسي است...
رخسار صبح را نگر از برقع زرش
رخسار صبح را نگر از برقع زرش شاعر : خاقاني کز دست شاه جامهي عيدي است در برش رخسار صبح را نگر از برقع زرش صبح آتش ملمع و شب مشک اذفرش گردون به شکل مجمر عيدي به بزم شاه...
بيحرمتي بود نه حکيمي، که گاه ورد
بيحرمتي بود نه حکيمي، که گاه ورد شاعر : خاقاني زند مجوس خواند و مصحف ببر درش بيحرمتي بود نه حکيمي، که گاه ورد نعتي است زان دلبر و کعبه است دلبرش ني ني بجاي خويش نسيبي...
اينک مواقف عرفات است بنگرش
اينک مواقف عرفات است بنگرش شاعر : خاقاني طولش چو عرض جنت و صد عرض اکبرش اينک مواقف عرفات است بنگرش فراش جبرئيلش و جاروب شهپرش دهليز دار ملک الهي است صحن او حزب الله...