در حلقه‌ي فقيران قيصر چه کار دارد؟
در حلقه‌ي فقيران قيصر چه کار دارد؟ شاعر : فخرالدين عراقي در دست بحر نوشان ساغر چه کار دارد؟ در حلقه‌ي فقيران قيصر...
شنبه، 6 فروردين 1390
با پرتو جمالت برهان چه کار دارد؟
با پرتو جمالت برهان چه کار دارد؟ شاعر : فخرالدين عراقي با عشق زلف و خالت ايمان چه کار دارد؟ با پرتو جمالت برهان...
شنبه، 6 فروردين 1390
با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟
با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟ شاعر : فخرالدين عراقي با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟ با درد خستگانت درمان چه...
شنبه، 6 فروردين 1390
با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟
با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟ شاعر : فخرالدين عراقي با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟ با درد خستگانت درمان چه...
شنبه، 6 فروردين 1390
خرم تن آن کس که دل ريش ندارد
خرم تن آن کس که دل ريش ندارد شاعر : فخرالدين عراقي و انديشه‌ي يار ستم‌انديش ندارد خرم تن آن کس که دل ريش ندارد ...
شنبه، 6 فروردين 1390
بيا، کاين دل سر هجران ندارد
بيا، کاين دل سر هجران ندارد شاعر : فخرالدين عراقي بجز وصلت دگر درمان ندارد بيا، کاين دل سر هجران ندارد که خسته...
شنبه، 6 فروردين 1390
دل، دولت خرمي ندارد
دل، دولت خرمي ندارد شاعر : فخرالدين عراقي جان، راحت بي‌غمي ندارد دل، دولت خرمي ندارد آسايش و خرمي ندارد دردا!...
شنبه، 6 فروردين 1390
راحت سر مردمي ندارد
راحت سر مردمي ندارد شاعر : فخرالدين عراقي دولت دل همدمي ندارد راحت سر مردمي ندارد کو ديده‌ي مردمي ندارد ز...
شنبه، 6 فروردين 1390
نگارا، بي‌تو برگ جان که دارد؟
نگارا، بي‌تو برگ جان که دارد؟ شاعر : فخرالدين عراقي دل شاد و لب خندان که دارد؟ نگارا، بي‌تو برگ جان که دارد؟ ...
شنبه، 6 فروردين 1390
نگارا، بي تو برگ جان که دارد؟
نگارا، بي تو برگ جان که دارد؟ شاعر : فخرالدين عراقي سر کفر و غم ايمان که دارد؟ نگارا، بي تو برگ جان که دارد؟ ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تا کي کشم جفاي تو؟ اين نيز بگذرد
تا کي کشم جفاي تو؟ اين نيز بگذرد شاعر : فخرالدين عراقي بسيار شد بلاي تو، اين نيز بگذرد تا کي کشم جفاي تو؟ اين نيز...
شنبه، 6 فروردين 1390
بيا بيا، که نسيم بهار مي‌گذرد
بيا بيا، که نسيم بهار مي‌گذرد شاعر : فخرالدين عراقي بيا، که گل ز رخت شرمسار مي‌گذرد بيا بيا، که نسيم بهار مي‌گذرد...
شنبه، 6 فروردين 1390
بيا، که عمر من خاکسار مي‌گذرد
بيا، که عمر من خاکسار مي‌گذرد شاعر : فخرالدين عراقي مدار منتظرم، روزگار مي‌گذرد بيا، که عمر من خاکسار مي‌گذرد ...
شنبه، 6 فروردين 1390
پشت بر روزگار بايد کرد
پشت بر روزگار بايد کرد شاعر : فخرالدين عراقي روي در روي يار بايد کرد پشت بر روزگار بايد کرد در دمش جان نثار بايد...
شنبه، 6 فروردين 1390
ياد آن شيرين پسر خواهيم کرد
ياد آن شيرين پسر خواهيم کرد شاعر : فخرالدين عراقي کام جان را پرشکر خواهيم کرد ياد آن شيرين پسر خواهيم کرد سر...
شنبه، 6 فروردين 1390
مي روان کن ساقيا، کين دم روان خواهيم کرد
مي روان کن ساقيا، کين دم روان خواهيم کرد شاعر : فخرالدين عراقي بهر يک جرعه ميت اين دم روان خواهيم کرد مي روان کن...
شنبه، 6 فروردين 1390
روي ننمود يار چتوان کرد
روي ننمود يار چتوان کرد شاعر : فخرالدين عراقي نيست تدبير کار، چتوان کرد؟ روي ننمود يار چتوان کرد نپذيرفت يار،...
شنبه، 6 فروردين 1390
روي ننمود يار چتوان کرد؟
روي ننمود يار چتوان کرد؟ شاعر : فخرالدين عراقي چيست تدبير کار چتوان کرد؟ روي ننمود يار چتوان کرد؟ چون نگيرد قرار...
شنبه، 6 فروردين 1390
من رنجور را يک دم نپرسد يار چتوان کرد؟
من رنجور را يک دم نپرسد يار چتوان کرد؟ شاعر : فخرالدين عراقي نگويد: چون شد آخر آن دل بيمار چتوان کرد؟ من رنجور را...
شنبه، 6 فروردين 1390
از در يار گذر نتوان کرد
از در يار گذر نتوان کرد شاعر : فخرالدين عراقي رخ سوي يار دگر نتوان کرد از در يار گذر نتوان کرد بر سر کوش گذر...
شنبه، 6 فروردين 1390