به روي چشم امشب مي آيم
يکي از برادران سپاه نقل مي کند: شهيد اسماعيل دقايقي فرمانده دلاور لشکر بدر شب ها با استفاده از تاريکي به چادرهاي بسيجي سر مي زد و آن را نظافت...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
صفاي معصومه (س) تا مروه جبهه
شب هاي جمعه حسينيه اي کوچک در چهارراه سجاديه خيابان چهار مردان قم، پذيراي کساني بود که به نماز و درس اخلاق آيت الله بهاءالديني مي آمدند. اين...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
حالتي رفت که محراب به فرياد آمد
در ميان گرد و خاک روستا خط اتوي لباس و واکس کفش هايش چشمگير بود. ماه رمضان که مي شد مسجد پاتوق بسيار خوبي بود. از هر محله چند تا جوان بودند ....
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
سردار شهيد حسن باقري ؛ نابغه‌اي در پايدراي
«انقلاب ما همچون تير زهرآگيني براي همه مستكبرين در آمده است و ياوري براي همه مستضعفين جهان. ... در اين موقعيت زماني و مكاني، جنگ ما جنگ اسلام...
يکشنبه، 8 شهريور 1388
بهترین عیدی اسارت ؛ یک لیوان آب یخ
گفتگویی خواندنی با شهید سرلشکر خلبان آزاده حسین لشگری سرتیپ خلبان حسین لشگری نخستین اسیر ایرانی دفاع مقدس و آخرین آزاده ای که به میهن بازگشت....
چهارشنبه، 21 مرداد 1388
زندگی نامه و خاطراتی از سیّد الاسرای ایران (3)
هر روز صبح ساعت 7 در سلول ها باز می شد ولی آن روز به خصوص تا ساعت 5/8 در سلول ها باز نشد. هر چه اسیران نگهبانان را صدا می زدند خبری نبود تا این...
چهارشنبه، 21 مرداد 1388
زندگی نامه و خاطراتی از سیّد الاسرای ایران (2)
16 آذر 1359 چهل نفر از اسرا را که سرتیپ لشگری نیز جزء آنها بود، به زندان ابوغریب منتقل کردند. آنها را به سالنی بردند که حدود 40 یا 50 متر بود...
چهارشنبه، 21 مرداد 1388
زندگی نامه و خاطراتی از سیّد الاسرای ایران (1)
در 20 اسفند 1331 در روستای ضیاآباد قزوین، خداوند پسری به خانواده لشگری اهدا کرد که نام او را حسین گذاشتند. او دوره تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش...
چهارشنبه، 21 مرداد 1388
خلاصه خوبيها؛ شهيد احمد مسيبي
پدر، امسال تنهايي هفتسين انداخته بود. نشسته بود كنار سبزه و آينه و قرآن و حوّل حالنا را زمزمه ميكرد. در دل براي همسرش و پسر نيامدهاش دعا كرد...
چهارشنبه، 7 مرداد 1388
روشنتر از عقيق
فكر ميكنم ديگر جايي نمانده كه براي كامل كردن اطلاعاتم از «حماسه دارخوين» سر نزده باشم. از جستجو در اينترنت گرفته تا پرس و جو از آنهايي كه ميدانستم...
چهارشنبه، 7 مرداد 1388
آن مجاهد مهربان
سال 1318 اولين سالي بود كه مسئله سربازي در ايران مطرح شد. حاج سيد عباس ابوترابي به دنبال چارهاي بود تا شايد بتواند پسرش را از سربازي معاف كند....
چهارشنبه، 7 مرداد 1388
از كدامين سنخ؟
1. آيا تمامي اتفاق به 31 خرداد 1360 هجري خورشيدي برمي‌گردد؟ به مكاني به نام دهلاويه؟ به يك تركش خاص؟ يا به فردي كه دكتراي فيزيك پلاسما داشته...
چهارشنبه، 7 مرداد 1388
تكه‌اي از آسمان
اسمش محمد بود، مادرش او را ميرزا صدا مي‌زند. او در سال 1433 در روستاي دره گرگ به دنيا آمد. دره گرگ روستاي كوچكي است در اطراف شهرستان بروجرد....
چهارشنبه، 7 مرداد 1388
حماسه هويزه
در سال 1353 زماني كه حسين علم الهدي سيزده، چهارده ساله بود، مردم اهواز شاهد حركتي تحت عنوان سينه‌زني و مرثيه‌خواني در ميدان اصلي شهر بودند كه...
سه‌شنبه، 6 مرداد 1388
سردار مهربان
زمستان سال پنجاه و نه وقتي كه پاي به جبهه شوش گذاشتم در خط مقدم نبرد برادري كه موها و ريشي بلند داشت، توجّهم را به خود جلب نمود. فردي آرام، خوش‌اخلاق،...
سه‌شنبه، 6 مرداد 1388
ذبيح‌الله؛ لشكر ثارالله يادگار تمام يادگاري‌ها
بعد از دو سال تحقيق و پژوهش پيرامون زندگي‌نامه‌ي سرداران شهيد لشكر 41 ثارالله و مصاحبه با فرمانده وقت لشكر، خانواده‌هاي شهدا و همرزمان آن عزيزان...
سه‌شنبه، 6 مرداد 1388
استاد زاده شهيد
نام شهيد شاه آبادي را که بياوري همه در جوابت مي گويند:«استاد امام (ره)را مي گويي ديگر؛ ايشان که شهيد نشده اند؟!» حالا بايد توضيح دهي که پسر استاد...
شنبه، 27 تير 1388
پرواز در بازي دراز
جلد قديمي و تقريباً پوسيده ي کتاب را ورق زد. روي اولين صفحه از کتاب با خط درشت نام کتاب نوشته شده بود: همه با هم برابرند. چشم هايش تا انتهاي...
شنبه، 27 تير 1388
شهيد امير دباغ زاده
در آخرين روز بهار سال چهل و سه، حاج حسين آقا دباغ زاده و مريم خاتون صاحب پسري شدند که مثل بهار لطيف بود و خوش بو.امير، گل پسرخانه بود؛ بعد از...
شنبه، 27 تير 1388
عاشق واصل
«نمي دانم چطور اين قدر به آنها نزديک شده بوديم .صورت هاي خشمگين و سيه چرده شان را به وضوح مي ديدم که براي کشتن مان لحظه شماري مي کردند . دستور...
يکشنبه، 7 تير 1388