واژه‌ی غمره در قرآن
«غمره» برگرفته از «غَمر» به معناي تنگنايي و سختي، وارد شدن در باطل، و سختي‌هاي مرگ است. جمع آن «غمرات» است
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی غاشيه در قرآن
«غاشيه» برگرفته از ماده «غشي» در اصل به معناي پوشاندن و فراگرفتن است. يکي از اسماي قيامت غاشيه است؛ چون سختي‌هاي آن، خلايق را فرامي‌گيرد.
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی غرفه در قرآن
«غرفه» در لغت به معناي برداشتن آب با مشت است و نيز به معناي طبقه بالاست. جمع آن «غُرَف» و جمع‌الجمع آن «غرفات» به فتح و ضمّ راء است
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عين در قرآن
«عين» در معاني مختلفي به کار رفته است، همانند چشم، چشمه، نهر، ديده‌بان، خود، ذات و شخص، دينارهاي مسکوک، نقدهاي رايج طلا و نقره در معامله، شريف...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عفو در قرآن
«عفو» در لغت به معناي کهنه شدن، بخشيدن و محو گناهان، اسقاط حق، کثرت افراد، زياده از يک شيء است و «استعفي الخروج» به معناي درخواست ترک خارج شدن...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عقيم در قرآن
«عقيم» فردي است که فرزندي به دنيا نمي‌آورد. اين کلمه بر مرد و زن اطلاق مي‌شود. اسم مصدر آن «عُقم» است و «عقل عقيم» آن عقلي است که صاحبش را نفعي...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عزم در قرآن
«عزم» در لغت، تصميم قلبي بر انجام کاري است، همچنين به معناي تلاش و جديت در کار است. «و عزيمة الله» به معناي واجبات الهي است
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عزت در قرآن
«عزة» برگرفته از ماده «عزز» اسم مصدر است و جمع آن «اعزّه» است. در لغت در معاني مختلفي همانند شدت، قوت، غلبه و از اضداد به معناي ضعف و کمياب شدن...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عدل در قرآن
«عدل» در لغت در اين معاني به کار رفته است: 1. ميانه‌روي و اعتدال در امور، مقابل جور؛ 2. متمايل شدن و منصرف شدن در صورت تعديه با کلمه «عن» همانند:...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی عرش در قرآن
«عرش» در لغت به معناي تخت پادشاه، قوام امور، سايبان و سقف خانه است و اصل در معناي آن چيزي است که بر بالاي سر گسترانده شود، در مقابل فرش. اين...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی ظلمات در قرآن
«ظلمت» در مقابل نور است و جمع آن ظُلَم و ظلمات است. ظلام اول شب است و از جهل و شرک و فسق نيز تعبير به ظلمت شده است، چنان‌که به علم و توحيد و...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی ظلم در قرآن
«ظلم» اسم مصدر است در لغت به معناي قرار دادن شيء در غير جايگاه اصلي‌اش با افزودن يا کم کردن از آن يا عدم استفاده از آن در زمان و مکان خاص خودش...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی طيب در قرآن
«طيب» در مقابل خبيث برگرفته از کلمه‌ي «طاب» به معناي لذيذ و حلال است. «طابت نفسه» يعني جانش انبساط و گسترش يافت و «استطابه» به معناي پاکيزه کردن...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی طَرَف در قرآن
«طرْف» به سکون «را» به معناي نگاه کردن و به فتح «را» به معناي ناحيه و جانب است و جمع آن اطراف است. اين کلمه در هر يک از اجسام و اوقات و غير اين...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی طغي در قرآن
به هر چيزي که از اندازه و مقدار خود بگذرد، گفته مي‌شود طغيان کرد، همانند طغيان آب بر قوم نوح و طغيان صيحه بر قوم ثمود، چنان‌که به کسي که معصيت...
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1396
واژه‌ی ضرب در قرآن
«ضرب» در لغت به معناي زدن، مسافرت، شتاب در حرکت، وصف و بيان، اعراض و رويگرداني، غلبه و فرستادن، مقرر کردن ماليات، ممانعت و به‌هم‌زدن کار ديگري...
چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1396
واژه‌ی طائِر در قرآن
«طائر» به معناي پرنده است و جمع آن طَير - مثل صاحب و صَحب - و جمع الجمع آن طيور و اطيار است. طائر انسان عمل اوست که گريبان‌گيرش مي‌شود.
چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1396
واژه‌ی صِرّ در قرآن
«صِرّ» - به کسر صاد - به معناي سرد بودن و «صَرّه» به معناي فرياد کشيدن است. «صرار» پارچه‌اي است که بر پستان شتر مي‌بندند تا بچه‌اش از آن شير...
چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1396
واژه‌ی صلات در قرآن
«صلات» جمع آن صلوات است، به معناي دعا، نماز و نيز به معناي مصلّاي يهوديان است. بازگشت اصلي اين کلمه به دو معناست:
چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1396
واژه‌ی صَدّ - صُدود در قرآن
«صَدّ يصُدّ» به معناي اعراض و رويگرداني و نيز به معناي منع و بازداشتن است. هنگامي که گفته مي‌شود «صددتُه عن کذا» يعني او را از آن کار بازداشتم...
چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1396