نويسنده: دکتر علي اکبر ولايتي
اردشير بابکان، بنيان گذار فرمان روايي ساساني، در سال 226 م در استخر پارس، به حکومت رسيد و با تسخير ايالت کرمان، سواحل و بنادر خليج فارس را به قلمرو خود افزود. با توجه به موقعيت و اهميت خليج فارس و به منظور تسلط بر مسير تجاري آن، دستور داد هجده شهر ساخته يا مرمت شود که يازده شهر آن در سواحل خليج فارس قرار داشت. اردشير بابکان، با ساختن اين شهرهاي بندري، قدرت و برتري ايران را در خليج فارس و درياي سرخ و درياي مکران و سواحل افريقا و چين تثبيت و نظارت ايران بر داد و ستدهاي دريايي را در رقابت با دولت روم حفظ کرد.
نام بسياري از اين شهرها از ترکيب نام او شکل گرفته بود. از آن ميان شهرهاي استراباد اردشير يا خاراکس؛ بهمن اردشير يا فرات ميسان؛ وَهِشت اردشير؛ ريواردشير يا ريِشَهر؛ کوچران اردشير، روبروي جزيره ي کيش و به قولي مقابل جزيره ي خارک؛ بِتَن اردشير، مقابل جزيره ي بحرين، تاکنون کشف شده اند ( نوربخش، ص 10- 20 ).
حمزه ي اصفهاني در مورد شهرهاي بندري اي که اردشير ساخته مطالبي نوشته است. در دوران معاصر هم پروفسور هادي حسن و احمد اقتداري و برخي ديگر از تاريخ پژوهان مطالبي نوشته اند که بر پايه ي آن ها مي توان نام و موقعيت اين شهرها را جمع بندي کرد.
شهر کهنه ي هرموز: بنياد شهر هرموز کهنه را که در دهانه ي تنگه ي هرمز قرار داشته و اکنون به جاي آن شهر ميناب ساخته شده است، به اردشير بابکان نسبت داده اند ( نوري زاده ي بوشهري، ص 101؛ اقتداري، 1364 ، ص 57 ).
حمدالله مستوفي قزويني در نزهة القلوب در اين باره مي نويسد: « هرموز ( هرمز ) از اقليم دوم است طولش از جزاير خالدات صب و عرض از خط استوا له بر ساحل بحر فارس افتاده است و به غايت گرميسر اردشير ساخته بود و اکنون از خوف حرامي ملک قطب الدين ( فخرالدين ) آن را بگذاشت و در بحر به جزيره ي جرون شهر ساخت از هرموز کهنه تا آن جا يک فرسنگ [ 6 کيلومتر ] است و در هرموز نخل و نيشکر بسيار است حقوق ديواني اش که بر سبيل خراج بايران مي دهند و داخل کرمان است شش تومان است... » ( ص 141 ).
حمزه ي اصفهاني ( ص 43 ) ساخت اين شهر را به اردشير بابکان نسبت مي دهد: و هَشيِت اردشير، رام اردشير يا ريشهر، رام هرمز اردشير در خوزستان، بوداردشير ( يکي از شهرهاي حومه ي موصل )، بِتَن اردشير در برحين، انشاي اردشير يا کرخِ ميسان ( روي دُوجيَل )، بهمن اردشير يا بَهمَنشير، اردشير خُرَّه يا فيروزآباد در حدود 112 کيلومتري شيرازي، دو شهر مجاور هم يکي به نام هرمز اردشير که محل سکونت اشراف بوده و هُرمشير ناميده مي شده و ديگري محل سکونت بازرگانان که هوجستان واجار نام داشت، و بالاخره دو شهر مجزاي به اردشير يکي در کرمان و ديگري که از شهرهاي پايتخت پادشاهي يا مداين بوده است.
حمزه ي اصفهاني بتَن اردشير را در جوار بحرين و نام آن را مشتق از ديوارهايش قلمداد مي کند. او بر پايه ي افسانه اي که دور از حقيقت به نظر مي رسد، مي گويد که اردشير ديوار شهر را از لايه هاي متناوب آجر و بدن اعراب ساخته است ( همو، ص 44 ).
هادي حسن ( 1371، ص 117- 118 ) به تحقيق در مورد مکان هر کدام از اين شهرها پرداخته و به اين نتيجه رسيده که هوجستان واجار همان اهواز در کنار کارون است و « به اردشير » يا « وه اردشير » باز ساخته ي سوکيه؛ « وَهِشت اردشير» يا «وُهشت آباذ » همان بندر ابولا است، « انشاي اردشير » يا « کرخ ميسان » در مجاورت ابولا، نزديک بصره، قرار دارد. « بهمن اردشير » ( در تلفظ مردم بصره: بهمنشير ) نيز نزديک بصره است. « رام اردشير » يا « ريشهر »، در خليج فارس در 10 کيلومتري جنوب بوشهر امروزي قرار دارد و « بتن اردشير » يا « بيت اردشير » در مقابل ساحل دريا، که بعدها، « خت » ناميده مي شده و رو به روي جزيره ي بحرين قرار داشته است.
اردشير خود شهرهاي « وه اردشير » يا « ويه اردشير » يا « وهي اردشير » و « دستگرداردشير » را در تيسفون ساخت و آن را پايتخت خود قرار داد. دانشمندان علت اين کار را از يک سو نزديکي اين شهر به خليج فارس و از سوي ديگر قرار گرفتنش بر سر راه شوش و ارمنستان مي دانند. اين نمونه اي است که از طريق آن مي توان به اهميت شهرهايي پي برد که اردشير در جهت تحکيم قدرت دريايي و بازرگاني خود و دادو ستد دريايي بنا کرده بود ( اقتداري، 1364، ص 59 ).
منبع مقاله :
ولايتي، علي اکبر، (1391)، خليج فارس پيش از ظهور اسلام، تهران: نشر اميرکبير، چاپ اول