مترجمان: محمدتقی ایمانپور، کیومرث علیزاده
شواهد مربوط به گسترهی تمدن ایلامی بالغ بر سه هزاره است. اما در این بین چندین شکاف مهم قرار دارد. دورهی اول تاریخ ایلام نو (در حدود 743 تا 1000 پ.م) با این چنین شکافی آغاز میشود که تا اواسط قرن هشتم پ.م منابع اکدی و ایلامی اطلاعات مهمی راجع به وضعیت سیاسی ایلام به دست نمیدهند. این منابع گوناگون عبارتاند از کتیبههای سلطنتی، رویدادنامهها، نامهها، پرسشهای پیشگویی، اسناد حقوقی و اداری و چندین متن که با این عناوین کلی قرار نمیگیرند. بررسی جامع و انتقادی هر یک از این منابع همراه با کاربرد و خصوصیتهای آنها خارج از حوصلهی این کتاب است. در این جا فقط به بررسی اجمالی این منابع نوشتاری میپردازیم. (1)
کتیبههای سلطنتی
کتیبههای سلطنتی آشور – متعلق به اواخر قرن هشتم و نیمهی اول قرن هفتم پ.م و اساساً مربوط به دوران سلطنت سارگون دوم (705-721 پ.م) تا آشوربانیپال (627-668 پ.م) – حاوی بهترین اطلاعات راجع به تاریخ ایلام نو میباشند. در میان کتیبههای سلطنتی، عناوین نقشبرجستهها، کتیبههای پیِ بنا، کتیبههای بنا و چاپهای جدید مختلف از سال نامهها جای دارد. ویرایشهای جدید که در این اثر از آنها استفاده شده است عبارت اند از:1. A. Fuchs, Die lnschriften Sargons ll. aus Khorsabad (Göttingen, 1994).
2. D. Luckenbill, The Annals of Sennacherib (Chicago, 1924).
3. E. Frahm. Einleitung indie Sanherib – lnschriften (Wein, 1997).
4. R. Borger, Die lnschriften Asarhaddons Königs von Assyrien (Graz, 1956).
5. A. C. Piepkorn, Historical Prism lnscription of Asurbanipal, volume 1: Editions E,
6. , D and k (Chicago, 1993).
7. M. Aynard, Le Prisme du Louvre (AO 190.939) (Paris 1957).
8. M. Streck, Assurbanipal and die letzten assyrichen König biszum Untergange Nineveh"s (Leipzig 1916).
9. T. Bauer, Das lnschriften werk Assurbanipals (Leipzig, 1933).
10. R. Borger, Beiträge zum lnschriften werk Assurbanipals (Wiesbaden, 1996). (2)
کتیبههای سلطنتی اهداف تبلیغاتی و دینی متنوعی دارند و این دسته از منابع خالی از تعصب نیستند. (3) این کتیبهها جنبهی مربوط به ایلام نو را با نگاه خصومتآمیز نشان میدهند. در مورد آن دسته از موارد اندکی که منابع غیرآشوری در باب حادثهای مشابه روایت میکنند تصویری متفاوت نمایان میشود. نمونههای جنگهای دِر و خلوله بهترین مثال در این زمینهاند که در آن طرفهای دعوا هر کدام مدعی پیروزیاند. (4)
کتیبههای سلطنتی آشوری تصویری واضح از پیچیدگی دولت ایلام و سیاستهای آن را بدون هیچ غرضی فراهم نمیکنند. همانطور که در این اثر به آن برخورد خواهیم کرد نمونههایی یافت میشود که در یک زمان بیش از یک پادشاه در ایلام حکومت میکنند. بهترین نمونه را میتوان در گزارش آشوربانیپال از حملهاش به تئومّن یافت. ویرایش B سالنامهها تصادفاً به شکست و اسارت ایشترنندی شاه هیدلو مربوط میشود که احتمالاً همزمان با تئومّن حکومت کرده است. متون آشوری هیچگونه اطلاعاتی راجع به ارتباط سیاسی میان این دو پادشاه فراهم نمیکنند. از این رو مورخ که با محدویت اطلاعات مواجه است میبایست تلاش کند تا این گزارش پیچیده و اهمیت آن برای تاریخ ایلام نو را تفسیر کند.
کتیبههای سلطنتی ایلامی تصویر بسیار ناچیزی از این مسائل را نشان میدهند و اینها اغلب مسائل را پیچیدهتر میکنند. بیشتر این کتیبهها جنبهی خصوصی دارند و به ندرت اطلاعاتی دربارهی اقدامات نظامی پادشاه ارائه میکنند. حتی هنگامی که اینگونه اقدامات (نظامی) نیز در کتیبهها ذکر میشود پیوند آنها با هر گونه فعالیت سیاسی و نظامی ثبت شده در کتیبههای شاهان آشوری امری غیرممکن است. در واقع هیچ روایت ایلامی درخور مقایسهای با سالنامههای آشوری در دست نیست. تعداد کتیبههای سلطنتی ایلامی نسبتاً کم و در مقایسه با کتیبههای رقبای اکدیشان که در میانرودان کشف شده اند بسیار ناچیز است.
کتیبههای سلطنتی بابل نو راجع به تاریخ ایلام نو اطلاعات زیادی را ارائه نمیکنند. (5) این کتیبهها اغلب فعالیتهای ساختمانی پادشاهان را بیشتر از اقدامات سیاسی آنها نقل میکنند. البته در این بین استثنائاتی هم وجود دارد، به ویژه برخی کتیبههای نبونید (539-556 پ.م) که در آنها از کوروش بزرگ نام میبرد. اما این موارد برای این کتاب، که در واقع به نخستین شاهان پارسی نمیپردازد، به کار نمیآید.
رویدادنامهها
مجموعه رویدادنامههای بابلی یکی از مهمترین منابع برای سالشماری شرق نزدیک باستان در هزارهی اول پ.م است. این مجموعه از زمان سلطنت نبو – ناصیر (734-747 پ.م) تا سال دوم سلطنت سلوکوس دوم (224 پ.م) را در بر میگیرد. (6) در طی این دوره به دلیل مفقودشان و فساد لوحهها، شکافهای خاصی در رویدادنامهها پدید آمده است. مجموعه رویدادنامههای بابلی (7-1) تواریخ سلطنتی ویژهای همراه با روابط میان شاهان ایلامی و میانرودان و همچنین اطلاعاتی مهمی راجع به شجرهشناسی سلطنتی و فعالیتهای سیاسی – نظامی آنها را فراهم میکنند. در رابطه با موضوع ایلام رویدادنامهی 1 (که در این جا رویدادنامهی بابلی خوانده میشود) منبع اصلی سالشماری است.دربارهی تاریخ ایلام رویدادنامهی بابلی به وسیلهی رویدادنامهی اسرحدّون (رویدادنامهی شمارهی 14) و شمش – شوم – اوکین (رویدادنامهی شمارهی 15) تکمیل میشود. رویدادنامهی اسرحدّون شامل مدخلهایی از ابتدای سلطنت اسرحدّون تا سال اول سلطنت شمش – شوم – اوکین (667 پ.م) است. رویدادنامهی شمش – شوم – اوکین نیز شامل مدخلهایی برای سالهای 664 و 650-654 پ.م و همچنین مدخلهایی برای دو شاه متأخر بابلی در انتهای لوحه است. این سه رویدادنامه با یکدیگر همپوشانی دارند و تفاوتهای اندکی میان آنهاست. (7) برخی از اطلاعات رویدادنامهها، حداقل آنهایی که در رابطه با ایلاماند، از سوی شواهد مستقل مورد پرسش قرار میگیرند. این موارد را در جای خود بررسی میکنیم.
نامهها
مکاتبات رسمی شاهان سارگنی شامل چند صد نامه به گویشهای بابلی نو و آشوری نو، که مربوط به سلطنت سارگن دوم تا آشوربانیپال است. در بایگانیهای سلطنتی نینوا (Kuyunjik) یافت شده است. (8) نامههای پیدا شده از جاهای دیگر (مثلاً نمرود) آن جا که مرتبط با موضوع باشند مدنظر قرار خواهند گرفت. فقط بخشهایی از نوشتههای نینوا به ایلام یا مسائل مربوط به ایلام میپردازند. اما همین بخش به طور کلی از منابع ارزشمند تاریخ ایلام نو به حساب میآیند.مکاتبات سارگنی حجم وسیعی از موضوعات مانند (اما نه محدود به) سیاست، نظامیگری، حقوق، اقتصاد، آیین و مسائل علمی را شامل میشود. بنابراین نامهها اغلب به منزلهی منابعی موثقتر از کتیبههای سلطنتی و دیگرِ اسناد عمومی در نظر گرفته میشوند. از آن جایی که اینها اسنادی خصوصیاند اغلب اینگونه تصور میشود که این منابع بیطرفاند. اما به هر حال از آن جایی که این نامهها مستقیماً به خود شاه نوشته میشدند و یا این که مربوط به شاه بودند، لذا این ملاحظات سبب میشد که در مواردی به دلیل منافع شخصی مؤلفان حقیقت را تحریف کنند. (9) این هشدار عمومی دربارهی مکاتبات میان کارمندان شاه و دیگر اشخاص نیز وجود داشت.
وضعیت مشوش بسیاری از این لوحهها که مربوط به حوادث ناشناختهایاند (که مؤلفان پنداشته اند دریافت کنندگان آنها از آن اطلاع دارند) و استفاده از اصطلاحات نامفهوم، مباحث تفسیر و سالشماری را به ویژه مشکل میکنند. تعدادی از این لوحهها تاریخهای دقیق دارند، اما اینگونه موارد نسبتاً اندکند. دیگر نامهها به طور تقریبی از طریق محتوایشان تاریخگذاری میشوند، اما اینگونه تلاشها پیوسته غیرقطعیاند. در سایهی روابط خصمانه میان ایلام و آشور، تاریخگذاری آن دسته از نامههایی که روابط اینها را مدنظر قرار میدهند بدون اشارهی صریح به شاهان یا اشخاصی که به راحتی قابل تشخیص باشند (ارجاعاتی که معمولاً وجود ندارد) دشوار است. در واقع حوادثی که در این نامهها شرح داده میشوند احتمالاً به بیشتر از یک حادثه در سلطنت شاه مشابه آشوری نسبت داده میشود. حتی تعیین توالیای کلی از این نامهها نیز دشوار است.
تفسیر مجموعهی کوچکی از متون ایلام نو معروف به نامههای نینوا (یک گروه تقریباً 24تایی از نامههایی که بیشتر آنها آسیب دیده اند) بسیار دشوار است. بسیاری از عناصر این نامهها شامل منشأ پیدایش، زبان و محتوای تاریخی آنها همچنان مسئلهآمیز باقی مانده است.
سایر منابع
این عنوان شامل بسیاری منابعِ مرتبط با تاریخ ایلام نو است که جدا از موارد پیشین بوده است که دربارهی آنها بحث شد. این دسته از منابع شامل تعداد کثیری اطلاعات نوشتاری شامل (اما نه محدود به) متون ادبی اکدی، نوشتههای حقوقی و اداری (ایلامی و اکدی) و پرسشهای پیشگویانه (نوشته شده به اکدی و فقط با یک استثنا)، نوشتههای روی مهرههای ایلام نو و دیگر گونههای متنوع منابع که به راحتی با این عناوین منطبق نیستند است. تودهی منابع ایلامی در این گروه تا اواخر دورهی ایلام نو حضور دارند و معمولاً آنها را در صد سال بین غارت شوش به دست آشوربانیپال (646 پ.م) تا به قدرت رسیدن کوروش برگ (اواسط قرن ششم پ.م) تاریخگذاری میکنند. (10) از آنجایی که دادههای منابع میانرودان برای ایلام این دوره بعد از دههی 640 پ.م به طور شتابناکی کاهش مییابد، این متون تأمین کنندهی بیشترین اطلاعات برای این دوره میباشند. نوشتههای مربوط به منابع میانرودان در این گروه وسیع بسیار زیاد است. (11)پینوشتها
1. برای نظرات بیشتر دربارهی منابع میانرودان بنگرید به:
Brinkman, Prelude, 113-22, Frame, Baby lonia, 5-26.
2. به جز این موارد میتوان اشاره کرد به ویرایش متون توسط:
R. C. Thompson, E. weidner, H. Tadmor.
دربارهی کارهای جانبی در رابطه با کتیبههای سلطنتی آشوری کتابشناسی جامعی وجود دارد ضمن این که مسائل مرتبط با ملاحظات ویژه در سراسر این اثر جای داده خواهد شد. برای بازنگری کلی کتیبههای آشوری و بابلی بنگرید به:
A. K. Groys, "Assyria and babylonia." Or. 49 (1980), 149-71.
3. برای مطالعهی این کتبهها فارغ از محتوای تاریخیشان بنگرید به:
Conrributions and references in Assrian Royal Inscriptions: New Horizonin Literary, Ideological and Historical Analysis (Heeafter abbreviate ARINH), ed. F. M. Fales (Roma, 1981).
4. بنگرید به ادامه، صفحات 14-13 (Der) و صفحات 36-34 (Halule)
5. بنگرید به:
Grayson, "Assyria and babylonia, "159-63. Neo-Babylonian royal Inscriptions are Published in G. Frame, Rulers of Babylonia: From these cond Dynasty of Isin of Babylonia to the end of the Assyrian domination (1157-612 B. C) RIM Babylonian Perids, vol. 2, (Toronto, 1995) and S. Lang don, Die neubabylonischen königisnschriften, VAB 4 (Leipzig, 1912)
6. برای نگاه کلی، که این ملاحظات مقدماتی را مدیون آنهاییم، بنگرید به:
A. K. Grayson, "Königsli sten and chroniken, B. Akkadisch, "RLA 8, 86-135. A.K. Grayson, "Assyrian and Babylonian chronicles (Locust Valley, New York: 1975).
اثر اخیر شامل متون نویسهردانی شدهی رویدادنامههاست که در این اثر به صورت اسامی از آن استفاده شده است. یک اثر نویسهگردانی جدیدتر عبارت است از:
J. Glassner, Chroniques mésopotamiennes (Paris. 1993).
7. بنگرید به:
J. Brinkman, "The Babyloman chronicle Revisited, "in Lingering over words: studies in Ancient Near Eastern Literature in honor of William L. Moran, ed. T. Abusch, J. Huehnergard, and P. Steinkeller (Atlanta, 1990), 73-104 and Glassner, chroniques mésopptaminnes, 95-108.
8. در این قالب زمانی بیشتر نامهها مربوط به سالهای پایانی سطنت اسر حدوّن تا نیمهی اول سلطنت آشوربانیپال یعنی اواسط قرن هفتم پ.م. است. این نامهها در یک جلد چاپ شدهاند:
R. Harp er, Assyrian and Bobylonian Letters, Parts I-XIV, 1892-1914.
ترجمه و نویسهگردانی آنها را واترمن انجام داده است:
L. Waterman, Royal correspondence of the Assyrion Empire, 1930.
9. بنگرید به: Frame, Babylonia, 15
10. بخش هفتم به این نتایج اختصاص داده شده است. در این جا تاریخ غارت شوش 646 پ.م. در نظر گرفته شده است. بنگرید به پیوست سه.
11. برای بحث و کتابشناسی بنگرید به: Frame, Babylonia, 11-18
واترز، متیو و.؛ (1394)، جستاری در تاریخ ایلام نو، برگردان: محمدتقی ایمانپور و کیومرث علیزاده، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول