ولایت مطلقه یا مقیده

منظور از خاتم ولایت مطلقه و مقیده درباره حضرت على علیه السلام به این صورت است که ایشان به اعتبار وسعت دایره ولایتشان در میان سایر اوصیای محمدی، دارای مقام خاتم ولایت مطلقه است.
پنجشنبه، 21 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ولایت مطلقه یا مقیده
استاد آشتیانی مباحث مصداق خاتم ولایت را به نحو عالی بیان نموده اند. ایشان ولایت را دارای اقسام و مراتب مختلف میدانند. که هریک از اوصیاء و اولیاء و حتى علمای امت حضرت ختمی می توانند، خاتم ولایت باشند. اما هریک به فراخور مقام خویش، خاتم در رتبه خاصی هستند.
 
ایشان در شرح مقدمه قیصری می فرمایند که ولایت یا مطلقه است یا مقیده. در رتبه ولایت مقیده حتی ممکن است عالمی از علمای امت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به مقام خاتمیت برسد. در مقام ولایت مطلقه نیز وصیی از اوصیای پیامبر خاتم ولایت است. اوصیای حضرت ختمی مرتبت ان به حسب باطن با این حضرت متحد می باشند. به عبارت دیگر خاتم ولایت مقیده کسی است که افضل از او در امت اسلامی نباشد. اگرچه اوصیای محمدی افضل از او باشند. خاتم ولایت مطلقه در میان ائمه علی به کسی اطلاق می شود که در بین ایشان کسی از او افضل نباشد، مانند حضرت امیر علیه السلام در بیانی دیگر ولایت را به عامه و خاصه تقسیم می کنند که ولایت عامه همان ولایت مطلقه است و ولایت خاصه عین ولایت مقیده می باشد. در این میان ممکن است یکی از علمای اهل کشف و شهود خاتم ولایت خاصه باشد. اما آنچه مسلم است، خاتم ولایت خاصه و مقیده تابع و پیرو ولایت مطلقه و عامه است. اگر ابن عربی خود را خاتم ولایت محمدیه می داند، منظورش ختم ولایت خاصه و مقیده در امت محمدی است که تابع ولایت مطلقه و اوصیاء محمدیین می باشد.
 
منظور از خاتم ولایت مطلقه و مقیده درباره حضرت على علیه السلام به این صورت است که ایشان به اعتبار وسعت دایره ولایتشان در میان سایر اوصیای محمدی، دارای مقام خاتم ولایت مطلقه است. از حضرت على (علیه السلام) به سر الأنبیاء أجمعین و امام العالم و اقرب الناس إلى رسول الله ان تعبیر نموده است. به همین مناسبت به اعتباری، علی (علیه السلام) خاتم ولایت مطلقه محمدیه است، یعنی افضل اولیا و وارث فرد حضرت ختمی مقام است. از جهتی چون حضرت در بدنی خاص و وجودی جزئی در عالم ماده ظهور یافته اند، حافظ مراتب جزئیه و مقیده حضرت ختمی است.
 
مرحوم آشتیانی در ادامه خاتم ولایت بودن حضرت عیسی(علیه السلام) را این گونه توضیح می دهد که خاتم ولایت عامه اولیاء قبل از حضرت ختمی است. و حضرت مهدی العة خاتم ولایت مطلقه است به اعتبار احاطه و سریان در اولیاء بعد از خود. ایشان در جایی دیگر از همین کتاب نیز در باره حضرت مهدی می نویسد: مراد از خاتم الاولیا حضرت مهدی است که بر اعیان و استعدادات اعیان و اسرار قضا و قدر واقف است. صاحب مقام به مقام احدیت جمع و أو أدنى متصل است. لسان این مقام ما رمیت إذ رمیت است. این تقریر از خاتم از تشویش و تشتت بحث می کاهد، هر چند هنوز جای بحث آن باقی است.
 
حضرت امام خمینی(رحمه الله) در بیان ویژگی‌های انسان کامل عبارات گوناگونی را در کتب مختلف شان به رشته تحریر درآورده اند؛ زیرا آن که بهره ای از موهبت کمال دارد و مراتب حقیقت را به چشم خویش مشاهده کرده و به حق آن را درک نموده است، در شرح کمال و کامل تواناتر و بیانی گویاتر خواهد داشت.
 
دین اسلام کامل ترین ادیان الهی است و پیشوایان آن نیز در اعلى درجه از کمال اند. شناخت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه طاهرین غلیظ و بیان ویژگی ها و خصوصیات ایشان، شناخت انسان کامل و سخن از حقیقت او است. انسان کامل مظهر اسم الله اعظم تمامی اسماء الله دارای مظهر خاص خود می باشند و عین ثابت هر یک معین و مشخص است. در این میان اولین ویژگی انسان کامل به حسب مراتب وجودی، مظهریت او برای اسم الله اعظم میباشد که عین ثابت او در میان تمامی اعیان ثابته عالم وجود، برای این امر برگزیده شده و این شایستگی به او اعطا شده است.
 
آدم مظهر تام الهی و اسم اعظم: حق جل و علاست..... اول اسمی که به تجلی احدیت و فیض اقدس در حضرت علمیة واحده ظهور یابد و مرآت آن تجلی گردد، اسم اعظم جامع الهی... است. بنابراین انسان کامل هم مظهر اسم تامه خداوند و هم اولین مظهر است. اسم اعظم الله، امام و ائمه سایر اسماء می باشد و نسبت به آنان در مقام و مرتبه اعلا قرار دارد. عین ثابت انسان کامل مظهر چنین اسمی است. به همین دلیل اعیان دیگر موجودات جهان خلقت در ظل و تحت عین انسان کامل قرار می گیرند. این سروری هم در عالم اعیان و هم در عالم خارج نسبت به دیگر اعیان وجود دارد. همه موجودات دایره هستی، مظاهر جلال و جمال انسان کامل هستند.
 
انسان کامل چنان به قرب و مقام ذات نزدیک است که بین او و اسم جامع الله هیچ واسطه ای نمی باشد ذات اقدس الهی بدون واسطه قرار دادن اسم یا صفتی بر او متجلی می شود. این یکی از اسرار الهی و رموز عظیم عالم ملکوت است که انسان را در جایگاهی قرار داد که شایسته سجده ملائکه شد.
 
در تجلی عینی نیز تجلی بر انسان کامل با اسم الله بود، بدون آن که اسمی از اسماء و یا صفتی از صفات واسطه باشد، و تجلی بر دیگر موجودات به توسط اسماء بود. و این بود از جمله اسرار آنکه خدای تعالی امر کرد که ملائکه بر آدم سجده کنند گرچه شیطان لعین به خاطر قصورش نتوانست این حقیقت را درک کند. خداوند متعال که رب تمام هستی است، انسان کامل را به اسم جامع تربیت نموده و به او کمالی اعطا کرده است که هیچ یک از اسماء و مظاهر آنان توانایی غلبه و تصرف در او را ندارند. این جامعیت او را از انحراف به چپ و راست حفظ نموده و در راه وسط و طریقه مستقیمه نگه میدارد و به عبارتی تعادل و مقام عدالت در میان اسماء مخصوص به اوست. در دیگر موجودات گاه یک اسم حکومت کرده و اسم دیگر مغلوب او می شود، اما در انسان کامل این گونه نیست.
 
این یکی از خصوصیات مهم انسان کامل است که او را در هستی ممتاز نموده و شایستگی رهبری و به مقصد رساندن مخلوقات را به او داده است. چه در عالم اعیان علمی و چه در عالم اعیان خارجی، همه باید به این ریسمان الهی متصل شوند، تا از گمراهی در بی راهه ها مصون مانده و به سر منزل مقصود راه یابند.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص135-127، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.