مسیر جاری :
من نه آنم که تراوش کند از من گلهای
میدهد خون جگر رنگ به بیرون، چه کنم؟
دردها کم شود از گفتن و دردی که مراست
از تهی کردن دل میشود افزون، چه کنم؟
بر فقیران پیشدستی کردن از انصاف نیست
میوه چون در شهر شد بسیار، نوبر میکنم
از بس نشان دوری این ره شنیدهام
انجام را تصور آغاز میکنم
ابرام در شکستن من اینقدر چرا؟
آخر نه من به بال تو پرواز میکنم؟
گوشهای کو، که دل از فکر سفر جمع کنم
پا به دامان صدف همچو گهر جمع کنم
من که نتوانم گلیم خود برآوردن ز آب
دیگری را از رفیقان دستگیری چون کنم؟
دعوی گردن فرازی با اسیری چو کنم؟
در صف آزادمردان این دلیری چون کنم؟
روشندلی نمانده درین باغ و بوستان
با خود مگر چو آب روان گفتگو کنم
چگونه پیش رخ نازک تو آه کنم؟
دلم نمیدهد این صفحه را سیاه کنم
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»