پيکان 57 ، پرايد 75
چشمام که وا شد، فقط چشماي اون بود توي چشمام؛ فتانه. بدجوري ترسيده بود انگاري. فکر کرد نفهميدم، ولي من که فهميدم. گره کج و کوله روسري اش داد مي...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
چند بار « يا حسين » گفت و به کما رفت
مدت کوتاهي بود که با جانباز عزيز، جناب کلهر آشنا شده بوديم و قصد داشتيم براي شنيدن خاطراتش از جنگ به سراغش برويم که خبر رسيد که حالشان خراب شده...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
گلوله هايي که به هدف خوردند
روزهاي اول جنگ، وضع بسيج و سپاه زياد خوب نبود. چون امکانات خاصي در اختيار نداشتند. کل سپاه خراسان در آن ابتدا در دو گردان ابوذر و حر خلاصه مي...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
شهادت با سرب مذاب
شهيد « مرتضي توپ چي » معلم ما بود . من تحت تأثير اين معلم بزرگوار در مسير انقلاب قرار گرفتم. تقريباً دو سال قبل از پيروزي انقلاب ،از سن سيزده...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
من و چاخان چي هاي محله
آقا جان ترش کرد و گفت: رو حرف من حرف نيار . بچه هم بچه هاي قديم. مي بيني حاج خانم؟ مادرم که از سر صبح درحال اشک ريختن و آبغوره گيري بود، يک...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
جراحت در اسارت
ياري دهنده روح و روان دوستان بود . خنده بر لبان بچه ها مي نشاند. اسمش ناصر بود و از بچه هاي لشکر 27 که در محل هاشمي تهران سکونت داشت. حاضر جواب...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
تصوير تاريک و گل هاي آفتابگردان
پاسخ سردار سعيد قاسمي درباره واقعه اعزام قواي محمد رسول الله (ص) به لبنان فبشر عبادالذين يستمعون القول و يبتعون احسنه؛ پس بشارت ده به بندگاني...
سه‌شنبه، 29 دی 1388
سالروز عاشقي
ايرانيان در تاريخ دراز و پر نشيب و فراز خود جنگ هاي بسياري را تجربه کرده اند. دور از واقع نيست اگر بگوييم بيش از نيمي از تاريخ اين سرزمين به...
دوشنبه، 28 دی 1388
اسلحه ي سري !
فرمانده اردوگاه اسراي ايراني، با بهت و حيرت به تکه کاغذي که يکي از سربازهايش جلوي چشمان او گرفته بود خيره شده بود و لام تا کام حرفي نمي زد. سرباز...
يکشنبه، 27 دی 1388
دروغ شاخدار
هميشه دلش مي خواست مثل دايي احمد منتظر آمدنش باشند. هر جا مي رفت حوصله ي همه را سر مي برد. يعني دلش مي خواست اين طوري شود اما... عمه، خاله، مادربزرگ...
يکشنبه، 27 دی 1388
داستانک (3)؛ قانون
دل توي دلم نبود. بيشتر از يک ماه بود که از خانواده هايمان دور بوديم. رفتيم پيش فرمانده صحبت کرديم و از او اجازه گرفتيم که يک سري به خانواده هايمان...
يکشنبه، 27 دی 1388
داستانک ( 4 )؛ تانک
يکدفعه ديديم يک تانک عراقي از دور چرخيد و دور زد و يک راست آمد طرف ما. هر کسي به سويي دويد. آماده شديم که تانک را بزنيم. تانک، وقتي که به نزديکي...
يکشنبه، 27 دی 1388
داستانک (2)؛ پوتين
روبه رو،يک ميدان مين بود . رزمنده ها بايد عبور مي کردند. فرصتي نبود.چند نفر داوطلب شدند که راه را بازکنند. در ميان داوطلب هاي رزمنده ي بسيجي،يک...
يکشنبه، 27 دی 1388
داستانک (1)نگهباني با کلوخ !
شب ،توي سنگر نشسته بوديم و چرت مي زديم. آن شب، مهتاب عجيبي بود. فرمانده آمد داخل سنگر،گفت:« اين قدر چرت نزنيد. تنبل مي شويد. به جاي اين کار برويد...
يکشنبه، 27 دی 1388
آيت الله خميني (ره) و جهان معاصر
تاريخ كهن و معاصر جهان با نام‌هاي بسياري از دانشمندان، ادبا و فلاسفه ارزشمند عصر و آثار پربهايي كه هر يك از آنها بر جاي نهاده‌اند و يا خدمات...
يکشنبه، 27 دی 1388
سخنرانى مقام معظم رهبرى در جمع رزمندگان اسلام
جهاد فى‏سبيل‏الله كه اين همه داراى فضيلت است شرط اصلى‏اش اين است كه در راه خدا باشد. اگر تلاشى انجام بگيرد و اين تلاش با فداكارى توام باشد؛ اما...
يکشنبه، 27 دی 1388
جنگ ؛ سيم ارتباطي امام با تك‌تك مسلمانان دنيا
در تابستان سال 1370، مصادف با يازدهمين هفته دفاع مقدس، يادگار حضرت امام ، مرحوم حاج سيد احمد خميني در گفتگويي با روزنامه جمهوري اسلامي به ذكر...
يکشنبه، 27 دی 1388
خداوندا ! نجاتم بده از دوري شهدا
خداوندا فقط مي‌خواهم شهيد شوم شهيد در راه تو، خدايا مرا بپذير و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزي شهادت مي‌خواهم كه از همه چيز خبري هست الا...
يکشنبه، 27 دی 1388
وصيت نامه شهيدي كه تربتش بوي مشك مي‌دهد
مزار شهيد سيد احمد پلارك در ميان سي هزار شهيد آرميده در اين گلزار شهدا از ويژگي بارزي برخوردار است كه باعث ازدحام هميشگي زائران مشتاق بر گرد...
يکشنبه، 27 دی 1388
شهيد صياد شيرازي به روايت خواهرش
نسبت‌ به‌ ايشان‌ يك‌ نوع‌ دوست‌ داشتن‌ توأم‌ با احترام‌ و محبت‌ داشتيم‌،به‌ زباني‌ ديگر،اين شهيد يك‌ جذبه‌ خاصي‌ داشت و براي‌خواهر و برادرها...
يکشنبه، 27 دی 1388