زندگی‌نامه و فعالیت‌های فرهنگی شهید علم الهدی
سال 1338 «حسین علم الهدی» بزرگ دانشجوی شهید، در خانواده مجاهد مرحوم آیت الله سید مرتضی علم الهدی دیده به جهان گشود. حسین از شش سالگی به آموزش...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
صفاي معصومه (س) تا مروه جبهه
شب هاي جمعه حسينيه اي کوچک در چهارراه سجاديه خيابان چهار مردان قم، پذيراي کساني بود که به نماز و درس اخلاق آيت الله بهاءالديني مي آمدند. اين...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
حالتي رفت که محراب به فرياد آمد
در ميان گرد و خاک روستا خط اتوي لباس و واکس کفش هايش چشمگير بود. ماه رمضان که مي شد مسجد پاتوق بسيار خوبي بود. از هر محله چند تا جوان بودند ....
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
آنچه گذرانديد كمتر از شهادت نيست
مقام معظم رهبري در ديدار حجه الاسلام ابوترابي پس از آزادي ايشان از اسارت فرمودند: ديروز وقتي اين خبر بسيار خوشحال كننده را دادند كه شما (حجت...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (3)
قبل از پرداختن به جزئيات روايت آقاي علي‌هاشمي و بررسي صحت و سقم آن مناسب است مروري بر روايت آقاي محسن هاشمي در اين زمينه داشته باشيم: "بنابر...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (3)
قبل از پرداختن به جزئيات روايت آقاي علي‌هاشمي و بررسي صحت و سقم آن مناسب است مروري بر روايت آقاي محسن هاشمي در اين زمينه داشته باشيم: "بنابر...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (2)
هرچند راوي محترم مشخص نمي‌سازد در اين جلسه چه كساني موافق تجديد رابطه با آمريكا بودند و چه كساني مخالف، اما ساير قرينه‌ها و موضع‌گيري‌ها، جايگاه...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (2)
هرچند راوي محترم مشخص نمي‌سازد در اين جلسه چه كساني موافق تجديد رابطه با آمريكا بودند و چه كساني مخالف، اما ساير قرينه‌ها و موضع‌گيري‌ها، جايگاه...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (1)
دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران در بخش تلخيص و نقد و بررسي كتب تاريخي، نقد كتاب " اوج دفاع "؛ كارنامه و خاطرات هاشمي‌رفسنجاني را كه حاوي يادداشت‌هاي...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (1)
دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران در بخش تلخيص و نقد و بررسي كتب تاريخي، نقد كتاب " اوج دفاع "؛ كارنامه و خاطرات هاشمي‌رفسنجاني را كه حاوي يادداشت‌هاي...
سه‌شنبه، 14 مهر 1388
ضد انقلاب آمبولانس ها را به آتش كشيد
خلاصه حدود ساعت ده و نيم بود و ما هم در انتظار ورود آمبولانسها بوديم كه ناگهان از چندين نقطه شهر صداي تيراندازي و انفجار بلند شد و طي تماسهايي...
دوشنبه، 13 مهر 1388
نترس ! ما از اونها نيستيم كه سر مي‌بُرند
روز 24/7/60، با علي خدابنده لو سوار اتوبوس شدم و راه غرب كشور را پيش گرفتم. باور اينكه دارم به جبهه مي‌روم، برايم مشكل بود. از همان اول صبح كه...
دوشنبه، 13 مهر 1388
تويي كه نمي شناختمت
خون، تمام تنت را گرفته بود لبهايت مثل كويري كه ساليان سال باران نخورده باشد،‌ترك خورده بود. پلكت سنگيني مي‌كرد. چشمهايت به گودي نشسته بود، كبودي...
دوشنبه، 13 مهر 1388
به پرستار گفت : تو حوري هستي؟!
در كنار سنگر بچه‌هاي بسيج، سنگر نيروهاي ارتشي قرار داشت كه خدمه يك دستگاه تانك ام 60 بودند «ولي بك ناصري» از اكراد مومن و باصفاي كرمانشاه فرمانده...
دوشنبه، 13 مهر 1388
درس بخون، كه اگه شهيدم شدي، ديپلم داشته باشي !
روز عاشورا بود. سال 1359، آتش جنگ بالا گرفته بود. "علي "، برادر بزرگترم، در جبهه بود. از جنگ، اخبار جور وا جوري مي‌رسيد. گاهي مي‌گفتند: - مردم...
دوشنبه، 13 مهر 1388
پاسدارها را زنده زنده خاك كردند
روزهاي آخر من خيلي كم حرف شده بودم و بيشتر در خودم بودم. مي‌دانستم بچه‌ها فكر مي‌‌كردند كه من هم نااميد شده‌ام، اما نمي‌توانستند به اين حقيقت...
دوشنبه، 13 مهر 1388
مصطفاي من
شهيد« مصطفي نمازي ‌فر » از جمله دلاوران گردان « حبيب بن مظاهر » جمعي لشكر 27 محمد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود. مصطفي پاسدار بود....
دوشنبه، 13 مهر 1388
كفن را كه از صورتم كنار زدند نوري به چهره‌ام خورد
يك نفر با صداي بلند مي‌گويد : " شهداي خراسان فلان قسمت ، شهداي تهران فلان قسمت… تا گفت شهداي مازندران احساس كردم كه اين نام چقدر براي من آشناست.....
دوشنبه، 13 مهر 1388
مرداني كه غيرت داشتند
آنكه چشمش نيمه شب خونابه ريخت صبح، خونش گرم در « چزابه » ريخت خواب ديدم خواب مردي سرخ پوش مثل موجي خط شكن توفان به دوش آنكه چشمش نيمه شب خونابه...
دوشنبه، 13 مهر 1388
كاروان رفت، بمانيم اگر نامرديم
هر چه گفتند نرو عزم به رفتن كردم به خدايي خداوند اگر بر گردم *هر چه گفتند نرو، عزم به رفتن كردم من خيانت گر و نامردم اگر برگردم مي روم...
دوشنبه، 13 مهر 1388