تو می‌توانی بالاتر از این باشی

مقاله « تو می­ توانی بالاتر از این باشی» نوشته سیده ­زهره جوادی با معرفی هلن کلر به عنوان یک معلول موفق به موضوع معلولیت پرداخته است.

جمعه، 30 فروردين 1398

شاه ­کلیدی به نام پژوهش

مقاله «شاه ­کلیدی به نام پژوهش» نوشته سیده ­افروز ارزه‌گر از پژوهش به عنوان یک شاه کلید برای رسیدن به موفقیت و جهت دادن به تلاش های دانش آموزان...

جمعه، 30 فروردين 1398

دوچرخه ­سوار

در آموزه­ های دینی و ملّی ما «گذشت» از جایگاه بلندی برخوردار است و صاحبان دل ­های بی­ کینه ستوده شده ­اند. مقاله«دوچرخه ­سوار» نوشته مریم راهی...

جمعه، 30 فروردين 1398

همه­ چیز مثل روز، روشن است

مقاله «همه­ چیز مثل روز، روشن است» نوشته مریم راهی به ضرورت بصیرت و آگاهی قبل از انجام کارها اشاره می کند و با مثال هایی از واقعه کربلا و بصیرت...

جمعه، 30 فروردين 1398

این آدم ­های حسرت­ برانگیز

مقاله «این آدم ­های حسرت­ برانگیز» نوشته سیده ­عذرا موسوی در مورد نوجوانان نمونه ای است که با فداکاری و رشادت، برای دفاع از جان و آبرو و دوستان...

جمعه، 30 فروردين 1398

من یک نوجوانم!

مقاله «من یک نوجوانم! » نوشته سیده ­زهره جوادی به مناسبت روز نوجوان نوشته شده و در آن به ویژگی ها و چالش های این دوره و نیز راهکارهای مناسب برای...

پنجشنبه، 29 فروردين 1398

پیش به سوی آینده، با سرعت علم!

مقاله « پیش به سوی آینده، با سرعت علم!» نوشته سیده افروز ارزه گر بر این موضوع تاکید می کند که باید در دوران نوجوانی به فکر راه‌های افزایش علم...

پنجشنبه، 29 فروردين 1398

تو مثل الماس خوشگلی

مقاله «تو مثل الماس خوشگلی» نوشته منا اسکندری به این موضوع می پردازد که حجاب داشتن و چادر پوشیدن، فرد را به الماسی تبدیل می کند که خدا آفریده...

پنجشنبه، 29 فروردين 1398

چارلی چاپلین هم دنبال حجاب می­ گشت

مقاله «چارلی چاپلین هم دنبال حجاب می­ گشت» نوشته اکرم ­السادات هاشمی ­پور به موضوع حجاب و رابطه آن با کلمات صدف، مروارید، چتر، فانوس و جواهر...

پنجشنبه، 29 فروردين 1398

دنیا عمودی است نه افقی

بیابان شوره ­زار در یک ظهر گرم و سوزان با تمام وجود فریاد می­ کند که دریاست، دریای آب، آن هم آب موّاج؛ درحالی­که از تنها چیزی که خبری نیست آب...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

مثل گردو...

برای شکستن یک گردو، راه ­های بسیاری وجود دارد؛ یک راهش این است که آن را بالا ببری و محکم بر سنگی بکوبی. برای شکستن آدمی هم راه­ های فراوانی وجود...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

مثل لیوان آب

عالَم عمودی است، افقی نیست. مشکل ما آدم­ ها این است که عالم را افقی می­ بینیم. آب یک لیوان وقتی افقی پاشیده شود، حتی قطره­ ای از آن به سمت ما...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

مثل فوتبالیست

لازم نیست یک فوتبالیست بیاید و بگوید من از کدام باشگاه آمده ­ام و با کدام مربّی بوده ­ام یا چند سال پا به توپ زده ­ام.

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

رشد کن، بالا برو، سبز شو

قالی اگر روی قالی پهن شود، راحت نیستی، سُر می­ خوری، زمین می­ خوری؛ اصلا قالی چروک می ­شود، جمع می­ شود.

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

مثل چراغ ­ها

هرجا بیش­تر تاریک باشد، نور و روشنایی بیش­تری احتیاج است. کتاب­ های آسمانی مثل چراغ­ اند؛ همان­طور که انبیا نور هستند.

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

مثل بوته ­ی گل

وقتی به یک بوته ­ی گل آب می ­دهی، ریشه ­های ریز و درشت گل تمام آب را بالا می­ کشند و به ساقه­ ها، گل­ ها، گلبرگ ­ها و برگ­ ها می ­رسانند و همه...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

حاجی! من موجی‌ام؟

- «یاحسین! یاعلی! یاابوالفضل! حاجی را کشتند! حاجی کجایی؟» - «حاجی! چرا کشته شدی؟ ای خدا حاجی را کشتند!» این کلمات را پشت سر هم، صادقی می‌گفت.

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

عجب قصه‌ای شد

-«آهای جغله‌ها! بیایید براتون یه قصه بگم. یکی دیگه از اون قصه‌های شنیدنی، پاشید بیاید این‌جا... بیاید پای یه قصه­ ی دروغ دیگه. می‌خوام یه قصه‌ای...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

رزمنده شیرمرد!

فرمانده ­ی عراقی به ­قدری خندید که نزدیک بود از پُشت بر زمین بیفتد. او به همراه چند درجه‌دار دیگر، سرگرم گفت‌وگو بودند؛ بلندبلند حرف می‌زدند...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398

پیرمرد خوب شهر ما

پیرمرد انگار نه انگار که جنگی بود و شهر زیر بمباران هواپیماهای دشمن بود. خیلی‌ها خرمشهر را تخلیه کرده بودند. توی کوچه فقط او مانده بود که مثل...

سه‌شنبه، 27 فروردين 1398