مسیر جاری :
نه باده نه جام باده ماند باقی
نه ساده نه نام ساده ماند باقی
ما زادهٔ مام روزگاریم ولی
نه زاده نه مامزاده ماند باقی
تو مردمک چشم من مهجوری
زان با همه نزدیکیت از من دوری
نی نی غلطم تو جان شیرین منی
زان با منی و ز چشم من مستوری
صدرا دیشب به باغ نواب شدم
امروز به حضرتت شرفیاب شدم
آن باغ چو روی ناکسان آب نداشت
از خجلت بیآبی او آب شدم
گاهی هوس بادهٔ رنگین دارم
گاه آرزوی وصل نگارین دارم
گه سبحه به دست و گاه زنار به دوش
یارب چه کسم کیم چه آیین دارم
بگذار که خویش را به خواری بکشم
مپسند که بار شرمساری بکشم
چون دوست به مرگ من به هر حال خوشست
من نیز به مرگ خود به هر حال خوشم
تا دست ارادت به تو دادست دلم
دامان طرب زکف نهادست دلم
ره یافته در زلف دلاویز کجت
القصه به راه کج فتادست دلم
بر روز ستاره تا کی افشانی بس
در روز ستاره بالله ار بیند کس
دهرت ز مراد خویش دارد محروم
یا دست جهان ببند یا پای هوس
تا دل به هوای وصل جانان دادم
لب بر لب او نهادم و جان دادم
خضر ار ز لب چشمهٔ حیوان جان یافت
من جان به لب چشمهٔ حیوان دادم
یک عمر شهان تربیت جیش کنند
تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند
نازم به جهان همت درویشان را
کایشان به یکی لقمه دوصد عیش کنند
آشفته سخن چو زلف جانان خوشتر
چون کار جهان بی سر و سامان خوش تر
مجموعهٔ عاشقان بود دفتر من
مجموعهٔ عاشقان پریشان خوشتر
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
سرش را پيراهن هم نميدونه ! «ضرب المثل ايراني»
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
طمع را نبايد كه چندان كني --- كه صاحب كرم را پشيمان كني !«ضرب المثل فارسی»