یارب بنمایان رخ قبر رخ زرین را آن‌کس که مداوا کرد درد دل مسکین را اعظم پردل

تکبیر بلال است که در گوش تو مانده این ارث پیمبر به تو شما مادر خورشید حسین سنگری

آفتابی که سرخ می‌تابید خبر از صورت کبودت داشت حسین سنگری

تفسیر تو را درحرم عشق سرودند اندک نظری کن و تو تفسیر ده ما را اعظم پردل

اینجا که کسی پنجه به دیوار کشیدست دستان وفا نقش غم یار کشیدست سید حسن رستگار

دراز باد غم عشق اگر تو معشوقی ببار مادر هستی به خاک خانه ما ضیایی

یافته‌ام گل در گلستانی که معنایش تویی گر بیاید یوسفت دنیا گلستان می‌شود اعظم پردل

واله به رضای حق شد و پر زد و رفت امشب به فضای شعر من سر زد و رفت علی اكبر مقدم

تصمیم دارم تا ابد روضه بخوانم من هر سال فصل فاطمیه در کنار تو حسین سنگری

تو اولین گل پرپر به راه مولایی تا هست جهان شیعه به تو مدیون است زهرا آراسته نیا