زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم

زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم شب قدری چه قَدَر ریخته مهمان به سرم رحمت واسعه اش از همه سو می ریزد می روم تا بچکد حضرت باران به سرم

بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را

بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را صداکن خدای سریع الرضا را الهی به حق رسول امینت امانی بده بنده ی بینوا را

شب قدر است زهرا لیله القدر

شب قدر است زهرا لیله القدر که هر چه خواهی از مادر بگیرید بساط روضه امشب گشت بر پا میان خانه‌ی مولا و زهرا

شب قدر است قدر هم بدانید

شب قدر است قدر هم بدانید مدد از ساقی کوثر بگیرید شب قدر است یعنی قدر بشناس نشان قدر از پیغمبر بگیرید

شب‌ قدر است قرآن سر بگیرید

شب‌ قدر است قرآن سر بگیرید به‌ اوج معرفت تا پر بگیرید شب قدر و شب تقدیر امر است برات از حق به چشم تر بگیرید

شب احیا شب راز و نیازست

شب احیا شب راز و نیازست خدا هر بنده را غرق تماشاست مده از دست راحت شام احیا شب احیا شب عشق و تولاست

شب قدر است و مهمان تو هستم

دل از فرط گنه شد سنگ خاره  به رویم بسته گشته راه چاره  شب قدر است و مهمان تو هستم  خداوندا زمن بگذر دوباره

سحرگه میهمان دارد شب قدر

ز محراب علی این ناله برخواست سحرگه میهمان دارد شب قدر  سماوات و زمین سر در عزایند  که خون بر دیدگان دارد شب قدر

شنو از آسمان آوای قدسی

شنو از آسمان آوای قدسی  هزاران نغمه خوان دارد شب قدر  سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ  امیر مومنان دارد شب قدر

نوای حوریان دارد شب قدر

خوشا آنی که در سجاده ی سبز خدای مهربان دارد شب قدر  زمین و آسمان مشهود نور است  نوای حوریان دارد شب قدر