0
مسیر جاری :
اي مسلمانان خلايق حال ديگر کرده‌اند سنایی غزنوی

اي مسلمانان خلايق حال ديگر کرده‌اند

اي مسلمانان خلايق حال ديگر کرده‌اند شاعر : سنايي غزنوي از سر بي‌حرمتي معروف منکر کرده‌اند اي مسلمانان خلايق حال ديگر کرده‌اند چشم عبرت کور و گوش زيرکي کر کرده‌اند در...
عقل کل در نقش روي دلبرم حيران بماند سنایی غزنوی

عقل کل در نقش روي دلبرم حيران بماند

عقل کل در نقش روي دلبرم حيران بماند شاعر : سنايي غزنوي جان ز جاني توبه کرد آنک بر جانان بماند عقل کل در نقش روي دلبرم حيران بماند جان پيونديش رفت و جان جاويدان بماند ...
عاشقانت سوي تو تحفه اگر جان آرند سنایی غزنوی

عاشقانت سوي تو تحفه اگر جان آرند

عاشقانت سوي تو تحفه اگر جان آرند شاعر : سنايي غزنوي به سر تو که همي زيره به کرمان آرند عاشقانت سوي تو تحفه اگر جان آرند عرق سنگ سوي چشمه‌ي حيوان آرند ور خرد بر تو فشانند...
خورشيد چو از حوت به برج حمل آمد سنایی غزنوی

خورشيد چو از حوت به برج حمل آمد

خورشيد چو از حوت به برج حمل آمد شاعر : سنايي غزنوي گويند ز سر باز جهان در عمل آمد خورشيد چو از حوت به برج حمل آمد اکنون به بدل باز حلي و حلل آمد در باغ خلل يافته و گلبن...
وجود عشق عاشق را وجود اندر عدم سازد سنایی غزنوی

وجود عشق عاشق را وجود اندر عدم سازد

وجود عشق عاشق را وجود اندر عدم سازد شاعر : سنايي غزنوي حقيقت نيست آن عشقي که بر هستي رقم سازد وجود عشق عاشق را وجود اندر عدم سازد که رنگ عشق بي‌رنگي وجود اندر عدم سازد ...
روزي که جان من ز فراقش بلا کشد سنایی غزنوی

روزي که جان من ز فراقش بلا کشد

روزي که جان من ز فراقش بلا کشد شاعر : سنايي غزنوي آنروز عرش غاشيه‌ي کبريا شد روزي که جان من ز فراقش بلا کشد اين غم نه کار ماست که اين غم کيا کشد ما را يکيست وصل و فراقش...
مبارز او بود کاول غزا با جان و تن گيرد سنایی غزنوی

مبارز او بود کاول غزا با جان و تن گيرد

مبارز او بود کاول غزا با جان و تن گيرد شاعر : سنايي غزنوي ز کوي تن برون آيد به شهر دل وطن گيرد مبارز او بود کاول غزا با جان و تن گيرد نه جرم بوالحکم خواهد نه جاي بوالحسن...
باز جانها شکار خواهد کرد سنایی غزنوی

باز جانها شکار خواهد کرد

باز جانها شکار خواهد کرد شاعر : سنايي غزنوي گر جمال آشکار خواهد کرد باز جانها شکار خواهد کرد جان به شکل شکار خواهد کرد جاي شکرست خلق راکان بت ماه را در حصار خواهد...
دي دل ما فگار خواهد کرد سنایی غزنوی

دي دل ما فگار خواهد کرد

دي دل ما فگار خواهد کرد شاعر : سنايي غزنوي وز ستم سوگوار خواهد کرد دي دل ما فگار خواهد کرد باز عهد استوار خواهد کرد سده بهر نويد فصل بهار به اميد بهار خواهد کرد ...
تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد سنایی غزنوی

تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد

تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد شاعر : سنايي غزنوي بلبل به سر گلبن و بر شاخ ندا کرد تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد چون برگ پديد آمد پس راي نوا کرد بي برگ نوايي نزد...