اي ز عشقت روح را آزارها
اي ز عشقت روح را آزارها شاعر : سنايي غزنوي بر در تو عشق را بازارها اي ز عشقت روح را آزارها ديده بر گردن دل بارها...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما باز دگر باره برستيم ز غمها
ما باز دگر باره برستيم ز غمها شاعر : سنايي غزنوي در باديه‌ي عشق نهاديم قدمها ما باز دگر باره برستيم ز غمها داديم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شور در شهر فگند آن بت زنارپرست
شور در شهر فگند آن بت زنارپرست شاعر : سنايي غزنوي چون خرامان ز خرابات برون آمد مست شور در شهر فگند آن بت زنارپرست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا نگار من ز محفل پاي در محمل نهاد
تا نگار من ز محفل پاي در محمل نهاد شاعر : سنايي غزنوي داغ حسرت عاشقان را سر به سر بر دل نهاد تا نگار من ز محفل پاي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
از دوست به هر جوري بيزار نبايد شد
از دوست به هر جوري بيزار نبايد شد شاعر : سنايي غزنوي از يار به هر زخمي افگار نبايد شد از دوست به هر جوري بيزار نبايد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ماه مجلس خوانمت يا سرو بستان اي پسر
ماه مجلس خوانمت يا سرو بستان اي پسر شاعر : سنايي غزنوي مير ميران خوانمت يا شاه ميدان اي پسر ماه مجلس خوانمت يا سرو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بامدادان شاه خود را ديده‌ام بر مرکبش
بامدادان شاه خود را ديده‌ام بر مرکبش شاعر : سنايي غزنوي مشک پاشان از دور زلف و بوسه باران از لبش بامدادان شاه خود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
روزي که رخ خوب تو در پيش ندارم
روزي که رخ خوب تو در پيش ندارم شاعر : سنايي غزنوي آن روز دل خلق و سر خويش ندارم روزي که رخ خوب تو در پيش ندارم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم
تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم شاعر : سنايي غزنوي اندر صف دلسوختگان نام گرفتيم تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بند ترکش يک زمان اي ترک زيبا باز کن
بند ترکش يک زمان اي ترک زيبا باز کن شاعر : سنايي غزنوي با رهي يک دم بساز و خرمي را ساز کن بند ترکش يک زمان اي ترک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سنايي سناي خرد را سزاست
سنايي سناي خرد را سزاست شاعر : سنايي غزنوي جمالش جهان را جمال و بهاست سنايي سناي خرد را سزاست پس اخلاق او نور...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خاک را از باد بوي مهرباني آمدست
خاک را از باد بوي مهرباني آمدست شاعر : سنايي غزنوي در ده آن آتش که آب زندگاني آمدست خاک را از باد بوي مهرباني آمدست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا بد و نيک جهان پيش تو يکسان نشود
تا بد و نيک جهان پيش تو يکسان نشود شاعر : سنايي غزنوي کفر در ديده‌ي انصاف تو پنهان نشود تا بد و نيک جهان پيش تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کند بايد به جفا ديده و دندان کسي
کند بايد به جفا ديده و دندان کسي شاعر : سنايي غزنوي چاکر او ز بن سي و دو دندان نشود کند بايد به جفا ديده و دندان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بيخ اقبال که چون شاخ زد از باغ هنر
بيخ اقبال که چون شاخ زد از باغ هنر شاعر : سنايي غزنوي گر چه پژمرده شود باز قبول آرد بر بيخ اقبال که چون شاخ زد از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مقدسي که قديمست از صفات کمال
مقدسي که قديمست از صفات کمال شاعر : سنايي غزنوي منزهي که جليل ست بر نعوت جلال مقدسي که قديمست از صفات کمال بعز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خجسته باد بهاري بهار ارسنجان
خجسته باد بهاري بهار ارسنجان شاعر : سنايي غزنوي بر آن ظريف سخي و جواد و راد و جوان خجسته باد بهاري بهار ارسنجان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين چه بود اي جان که ناگه آتش اندر من زدي
اين چه بود اي جان که ناگه آتش اندر من زدي شاعر : سنايي غزنوي دل ببردي و چو بوبکر ربابي تن زدي اين چه بود اي جان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گنده پيريست تيره روي جهان
گنده پيريست تيره روي جهان شاعر : سنايي غزنوي خرد ما بدو نظر کردست گنده پيريست تيره روي جهان کان سياهي سپيد برکردست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي خرد را جمال و جان را زين
اي خرد را جمال و جان را زين شاعر : سنايي غزنوي ذکر و شعر توام چو دين و چو دين اي خرد را جمال و جان را زين به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390