تفاوتي نکند قدر پادشايي را
تفاوتي نکند قدر پادشايي را شاعر : سعدي که التفات کند کمترين گدايي را تفاوتي نکند قدر پادشايي را که در به روي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نه خود اندر زمين نظير تو نيست
نه خود اندر زمين نظير تو نيست شاعر : سعدي که قمر چون رخ منير تو نيست نه خود اندر زمين نظير تو نيست که چو بالاي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چه کند بنده که بر جور تحمل نکند
چه کند بنده که بر جور تحمل نکند شاعر : سعدي دل اگر تنگ شود مهر تبدل نکند چه کند بنده که بر جور تحمل نکند سر و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ميل بين کان سروبالا مي‌کند
ميل بين کان سروبالا مي‌کند شاعر : سعدي سرو بين کاهنگ صحرا مي‌کند ميل بين کان سروبالا مي‌کند ناخوش آن ميلست کز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سرو بلند بين که چه رفتار مي‌کند
سرو بلند بين که چه رفتار مي‌کند شاعر : سعدي وان ماه محتشم که چه گفتار مي‌کند سرو بلند بين که چه رفتار مي‌کند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زلف او بر رخ چو جولان مي‌کند
زلف او بر رخ چو جولان مي‌کند شاعر : سعدي مشک را در شهر ارزان مي‌کند زلف او بر رخ چو جولان مي‌کند قيمت لعلش به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يار با ما بي‌وفايي مي‌کند
يار با ما بي‌وفايي مي‌کند شاعر : سعدي بي‌گناه از من جدايي مي‌کند يار با ما بي‌وفايي مي‌کند جاي ديگر روشنايي مي‌کند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
منم اين بي تو که پرواي تماشا دارم
منم اين بي تو که پرواي تماشا دارم شاعر : سعدي کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم منم اين بي تو که پرواي تماشا دارم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
باز از شراب دوشين در سر خمار دارم
باز از شراب دوشين در سر خمار دارم شاعر : سعدي وز باغ وصل جانان گل در کنار دارم باز از شراب دوشين در سر خمار دارم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شنيدم که وقتي گدا زاده‌اي
شنيدم که وقتي گدا زاده‌اي شاعر : سعدي نظر داشت با پادشا زاده‌اي شنيدم که وقتي گدا زاده‌اي خيالش فرو برده دندان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شنيدم که بر لحن خنياگري
شنيدم که بر لحن خنياگري شاعر : سعدي به رقص اندر آمد پري پيکري شنيدم که بر لحن خنياگري گرفت آتش شمع در دامنش ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چنين نقل دارم ز مردان راه
چنين نقل دارم ز مردان راه شاعر : سعدي فقيران منعم، گدايان شاه چنين نقل دارم ز مردان راه در مسجدي ديد و آواز داد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شنيدم که پيري شبي زنده داشت
شنيدم که پيري شبي زنده داشت شاعر : سعدي سحر دست حاجت به حق برفراشت شنيدم که پيري شبي زنده داشت که بي حاصلي، رو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي در نشابور داني چه گفت
يکي در نشابور داني چه گفت شاعر : سعدي چو فرزندش از فرض خفتن بخفت؟ يکي در نشابور داني چه گفت که بي سعي هرگز به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شکايت کند نوعروسي جوان
شکايت کند نوعروسي جوان شاعر : سعدي به پيري ز داماد نامهربان شکايت کند نوعروسي جوان به تلخي رود روزگارم بسر ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي پنجه‌ي آهنين راست کرد
يکي پنجه‌ي آهنين راست کرد شاعر : سعدي که با شير زورآوري خواست کرد يکي پنجه‌ي آهنين راست کرد دگر زور در پنجه در...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ميان دوعم زاده وصلت فتاد
ميان دوعم زاده وصلت فتاد شاعر : سعدي دو خورشيد سيماي مهتر نژاد ميان دوعم زاده وصلت فتاد دگر نافر و سرکش افتاده...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سعدي اينک به قدم رفت و به سر باز آمد
سعدي اينک به قدم رفت و به سر باز آمد شاعر : سعدي مفتي ملت اصحاب نظر باز آمد سعدي اينک به قدم رفت و به سر باز آمد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ماه فروماند از جمال محمد
ماه فروماند از جمال محمد شاعر : سعدي سرو نباشد به اعتدال محمد ماه فروماند از جمال محمد در نظر قدر با کمال محمد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بسا نفس خردمندان که در بند هوا ماند
بسا نفس خردمندان که در بند هوا ماند شاعر : سعدي در آن صورت که عشق آيد خردمندي کجا ماند؟ بسا نفس خردمندان که در بند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390