دوست مي‌دارم من اين ناليدن دلسوز را
دوست مي‌دارم من اين ناليدن دلسوز را شاعر : سعدي تا به هر نوعي که باشد بگذرانم روز را دوست مي‌دارم من اين ناليدن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
وه که گر من بازبينم روي يار خويش را
وه که گر من بازبينم روي يار خويش را شاعر : سعدي تا قيامت شکر گويم کردگار خويش را وه که گر من بازبينم روي يار خويش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
امشب سبکتر مي‌زنند اين طبل بي‌هنگام را
امشب سبکتر مي‌زنند اين طبل بي‌هنگام را شاعر : سعدي يا وقت بيداري غلط بودست مرغ بام را امشب سبکتر مي‌زنند اين طبل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
برخيز تا يک سو نهيم اين دلق ازرق فام را
برخيز تا يک سو نهيم اين دلق ازرق فام را شاعر : سعدي بر باد قلاشي دهيم اين شرک تقوا نام را برخيز تا يک سو نهيم اين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا بود بار غمت بر دل بي‌هوش مرا
تا بود بار غمت بر دل بي‌هوش مرا شاعر : سعدي سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا تا بود بار غمت بر دل بي‌هوش مرا تا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر چه خواهي کن که ما را با تو روي جنگ نيست
هر چه خواهي کن که ما را با تو روي جنگ نيست شاعر : سعدي پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نيست هر چه خواهي کن که ما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خبرت هست که بي روي تو آرامم نيست
خبرت هست که بي روي تو آرامم نيست شاعر : سعدي طاقت بار فراق اين همه ايامم نيست خبرت هست که بي روي تو آرامم نيست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
با فراقت چند سازم برگ تنهاييم نيست
با فراقت چند سازم برگ تنهاييم نيست شاعر : سعدي دستگاه صبر و پاياب شکيباييم نيست با فراقت چند سازم برگ تنهاييم نيست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند شاعر : سعدي هزار فتنه به هر گوشه‌اي برانگيزند دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
روندگان مقيم از بلا نپرهيزند
روندگان مقيم از بلا نپرهيزند شاعر : سعدي گرفتگان ارادت به جور نگريزند روندگان مقيم از بلا نپرهيزند اگر فروگسلانند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آفتاب از کوه سر بر مي‌زند
آفتاب از کوه سر بر مي‌زند شاعر : سعدي ماه روي انگشت بر در مي‌زند آفتاب از کوه سر بر مي‌زند هر زماني صيد ديگر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند
بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند شاعر : سعدي بادپيمايي هوايي مي‌زند بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند و اندرونم مرحبايي مي‌زند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دو هفته مي‌گذرد کان مه دوهفته نديدم
دو هفته مي‌گذرد کان مه دوهفته نديدم شاعر : سعدي به جان رسيدم از آن تا به خدمتش نرسيدم دو هفته مي‌گذرد کان مه دوهفته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
من چون تو به دلبري نديدم
من چون تو به دلبري نديدم شاعر : سعدي گلبرگ چنين طري نديدم من چون تو به دلبري نديدم ممکن نبود پري نديدم مانند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شنيدم که مردي غم خانه خورد
شنيدم که مردي غم خانه خورد شاعر : سعدي که زنبور بر سقف او لانه کرد شنيدم که مردي غم خانه خورد که مسکين پريشان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خوشا وقت شوريدگان غمش
خوشا وقت شوريدگان غمش شاعر : سعدي اگر زخم بينند و گر مرهمش خوشا وقت شوريدگان غمش به اميدش اندر گدايي صبور ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تو را عشق همچون خودي ز آب و گل
تو را عشق همچون خودي ز آب و گل شاعر : سعدي ربايد همي صبر و آرام دل تو را عشق همچون خودي ز آب و گل به خواب اندرش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما اعتماد بر کرم مستعان کنيم
ما اعتماد بر کرم مستعان کنيم شاعر : سعدي کان تکيه باد بود که بر مستعار کرد ما اعتماد بر کرم مستعان کنيم بي‌دولت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بناز اي خداوند اقبال سرمد
بناز اي خداوند اقبال سرمد شاعر : سعدي به بخت همايون و تخت ممهد بناز اي خداوند اقبال سرمد گزين احد ياور دين احمد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
فلک را اين همه تمکين نباشد
فلک را اين همه تمکين نباشد شاعر : سعدي فروغ مهر و مه چندين نباشد فلک را اين همه تمکين نباشد عجب گر دامنش مشکين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390