چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را شاعر : سعدي چه کند گوي که عاجز نشود چوگان را چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ساقي بده آن کوزه ياقوت روان را
ساقي بده آن کوزه ياقوت روان را شاعر : سعدي ياقوت چه ارزد بده آن قوت روان را ساقي بده آن کوزه ياقوت روان را تا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کمان سخت که داد آن لطيف بازو را
کمان سخت که داد آن لطيف بازو را شاعر : سعدي که تير غمزه تمامست صيد آهو را کمان سخت که داد آن لطيف بازو را بدين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
لاابالي چه کند دفتر دانايي را
لاابالي چه کند دفتر دانايي را شاعر : سعدي طاقت وعظ نباشد سر سودايي را لاابالي چه کند دفتر دانايي را نتواند که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در من اين هست که صبرم ز نکورويان نيست
در من اين هست که صبرم ز نکورويان نيست شاعر : سعدي زرق نفروشم و زهدي ننمايم کان نيست در من اين هست که صبرم ز نکورويان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در من اين هست که صبرم ز نکورويان نيست
در من اين هست که صبرم ز نکورويان نيست شاعر : سعدي از گل و لاله گزيرست و ز گلرويان نيست در من اين هست که صبرم ز نکورويان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گفت سعدي خيال خيره مبند
گفت سعدي خيال خيره مبند شاعر : سعدي سيب سيمين براي چيدن نيست گفت سعدي خيال خيره مبند شب هجرانم آرميدن نيست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کس ندانم که در اين شهر گرفتار تو نيست
کس ندانم که در اين شهر گرفتار تو نيست شاعر : سعدي هيچ بازار چنين گرم که بازار تو نيست کس ندانم که در اين شهر گرفتار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
توانگران که به جنب سراي درويشند
توانگران که به جنب سراي درويشند شاعر : سعدي مروتست که هر وقت از او بينديشند توانگران که به جنب سراي درويشند خبر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يار بايد که هر چه يار کند
يار بايد که هر چه يار کند شاعر : سعدي بر مراد خود اختيار کند يار بايد که هر چه يار کند پيش بيگانه زينهار کند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند
بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند شاعر : سعدي برقع افکن تا بهشت از حور زيور برکند بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند
کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند شاعر : سعدي ز عشق سير نباشد ز عيش بس نکند کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به قدم رفتم و ناچار به سر بازآيم
به قدم رفتم و ناچار به سر بازآيم شاعر : سعدي گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم به قدم رفتم و ناچار به سر بازآيم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نرفت تا تو برفتي خيالت از نظرم
نرفت تا تو برفتي خيالت از نظرم شاعر : سعدي برفت در همه عالم به بي دلي خبرم نرفت تا تو برفتي خيالت از نظرم نه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يک امشبي که در آغوش شاهد شکرم
يک امشبي که در آغوش شاهد شکرم شاعر : سعدي گرم چو عود بر آتش نهند غم نخورم يک امشبي که در آغوش شاهد شکرم کجاست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شب دراز به اميد صبح بيدارم
شب دراز به اميد صبح بيدارم شاعر : سعدي مگر که بوي تو آرد نسيم اسحارم شب دراز به اميد صبح بيدارم که بر وي اين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
من آن نيم که دل از مهر دوست بردارم
من آن نيم که دل از مهر دوست بردارم شاعر : سعدي و گر ز کينه دشمن به جان رسد کارم من آن نيم که دل از مهر دوست بردارم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چو عشقي که بنياد آن بر هواست
چو عشقي که بنياد آن بر هواست شاعر : سعدي چنين فتنه‌انگيز و فرمانرواست چو عشقي که بنياد آن بر هواست که باشند در...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي شاهدي در سمرقند داشت
يکي شاهدي در سمرقند داشت شاعر : سعدي که گفتي بجاي سمر قند داشت يکي شاهدي در سمرقند داشت ز شوخيش بنياد تقوي خراب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي تشنه مي‌گفت و جان مي‌سپرد
يکي تشنه مي‌گفت و جان مي‌سپرد شاعر : سعدي خنک نيکبختي که در آب مرد يکي تشنه مي‌گفت و جان مي‌سپرد چو مردي چه سيراب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390