چنين گفت پيري پسنديده دوش
چنين گفت پيري پسنديده دوش شاعر : سعدي خوش آيد سخنهاي پيران به گوش چنين گفت پيري پسنديده دوش چه ديدم؟ پليدي سياهي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي پيش داود طائي نشست
يکي پيش داود طائي نشست شاعر : سعدي که ديدم فلان صوفي افتاده مست يکي پيش داود طائي نشست گروهي سگان حلقه پيرامنش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بد اندر حق مردم نيک و بد
بد اندر حق مردم نيک و بد شاعر : سعدي مگوي اي جوانمرد صاحبت خرد بد اندر حق مردم نيک و بد وگر نيکمردست بد مي‌کني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرا در نظاميه ادرار بود
مرا در نظاميه ادرار بود شاعر : سعدي شب و روز تلقين و تکرار بود مرا در نظاميه ادرار بود فلان يار بر من حسد مي‌برد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کسي گفت حجاج خون‌خواره‌اي است
کسي گفت حجاج خون‌خواره‌اي است شاعر : سعدي دلش همچو سنگ سيه پاره‌اي است کسي گفت حجاج خون‌خواره‌اي است خدايا تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شنيدم که از پارسايان يکي
شنيدم که از پارسايان يکي شاعر : سعدي به طيبت بخنديد با کودکي شنيدم که از پارسايان يکي به عيبش فتادند در پوستين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به طفلي درم رغبت روزه خاست
به طفلي درم رغبت روزه خاست شاعر : سعدي ندانستمي چپ کدام است و راست به طفلي درم رغبت روزه خاست همي شستن آموختم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
طريقت شناسان ثابت قدم
طريقت شناسان ثابت قدم شاعر : سعدي به خلوت نشستند چندي به هم طريقت شناسان ثابت قدم در ذکر بيچاره‌اي باز کرد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سه کس را شنيدم که غيبت رواست
سه کس را شنيدم که غيبت رواست شاعر : سعدي وز اين درگذشتي چهارم خطاست سه کس را شنيدم که غيبت رواست کز او بر دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شنيدم که دزدي درآمد ز دشت
شنيدم که دزدي درآمد ز دشت شاعر : سعدي به دروازه‌ي سيستان برگذشت شنيدم که دزدي درآمد ز دشت برآورد دزد سيهکار بانگ:...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي گفت با صوفيي در صفا
يکي گفت با صوفيي در صفا شاعر : سعدي نداني فلانت چه گفت از قفا؟ يکي گفت با صوفيي در صفا ندانسته بهتر که دشمن چه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
فريدون وزيري پسنديده داشت
فريدون وزيري پسنديده داشت شاعر : سعدي که روشن دل و دوربين ديده داشت فريدون وزيري پسنديده داشت دگر پاس فرمان شه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زن خوب فرمانبر پارسا
زن خوب فرمانبر پارسا شاعر : سعدي کند مرد درويش را پادشا زن خوب فرمانبر پارسا چو ياري موافق بود در برت برو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جواني ز ناسازگاري جفت
جواني ز ناسازگاري جفت شاعر : سعدي بر پيرمردي بناليد و گفت جواني ز ناسازگاري جفت چنان مي‌برم کسيا سنگ زير گران...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پسر چون زده بر گذشتش سنين
پسر چون زده بر گذشتش سنين شاعر : سعدي ز نامحرمان گو فراتر نشين پسر چون زده بر گذشتش سنين که تا چشم بر هم زني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شبي دعوتي بود در کوي من
شبي دعوتي بود در کوي من شاعر : سعدي ز هر جنس مردم در او انجمن شبي دعوتي بود در کوي من به گردون شد از عاشقان هاي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خرابت کند شاهد خانه کن
خرابت کند شاهد خانه کن شاعر : سعدي برو خانه آباد گردان به زن خرابت کند شاهد خانه کن که هر بامدادش بود بلبلي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در اين شهرباري به سمعم رسيد
در اين شهرباري به سمعم رسيد شاعر : سعدي که بازارگاني غلامي خريد در اين شهرباري به سمعم رسيد ببر درکشيدش به ناز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يکي صورتي ديد صاحب جمال
يکي صورتي ديد صاحب جمال شاعر : سعدي بگرديدش از شورش عشق حال يکي صورتي ديد صاحب جمال که شبنم بر ارديبهشتي ورق...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اگر در جهان از جهان رسته‌اي است،
اگر در جهان از جهان رسته‌اي است، شاعر : سعدي در از خلق بر خويشتن بسته‌اي است اگر در جهان از جهان رسته‌اي است، ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390