اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست
اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست شاعر : خواجوي کرماني حديث من گل صد برگ گلشن جانست اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پند خويشان نکنم گوش که بي خويشتنم
پند خويشان نکنم گوش که بي خويشتنم شاعر : خواجوي کرماني آشنايان غمت را چه غم از خويشانست پند خويشان نکنم گوش که بي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن جوهر جانست که در گوهر کانست
آن جوهر جانست که در گوهر کانست شاعر : خواجوي کرماني يا مي که درو خاصيت جوهر جانست آن جوهر جانست که در گوهر کانست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلم با مردم چشمت چنانست
دلم با مردم چشمت چنانست شاعر : خواجوي کرماني که پنداري که خونشان در ميانست دلم با مردم چشمت چنانست رخت گلدسته‌ي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرا ياقوت او قوت روانست
مرا ياقوت او قوت روانست شاعر : خواجوي کرماني ولي اشکم چو ياقوت روانست مرا ياقوت او قوت روانست خطش طوطيست يا هندوستانست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ياد باد آن شب که در مجلس خروش چنگ بود
ياد باد آن شب که در مجلس خروش چنگ بود شاعر : خواجوي کرماني مطربانرا عود بر ساز و دف اندر چنگ بود ياد باد آن شب که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دوشم وطن بجز در دير مغان نبود
دوشم وطن بجز در دير مغان نبود شاعر : خواجوي کرماني قوت روان من ز شراب مغانه بود دوشم وطن بجز در دير مغان نبود ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بي گلبن وصلت بگلستان نتوان بود
بي گلبن وصلت بگلستان نتوان بود شاعر : خواجوي کرماني بي شمع جمالت بشبستان نتوان بود بي گلبن وصلت بگلستان نتوان بود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ديشب همه منزل من کوي مغان بود
ديشب همه منزل من کوي مغان بود شاعر : خواجوي کرماني وز ناله‌ي من مرغ صراحي بفغان بود ديشب همه منزل من کوي مغان بود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بي رخ حور بجنت نفسي نتوان بود
بي رخ حور بجنت نفسي نتوان بود شاعر : خواجوي کرماني بر سر آتش سوزنده بسي نتوان بود بي رخ حور بجنت نفسي نتوان بود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رحمتي گر نکند بر دلم آن سنگين دل
رحمتي گر نکند بر دلم آن سنگين دل شاعر : خواجوي کرماني چون تواند که کشد بار غمش چندين دل رحمتي گر نکند بر دلم آن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرا که راه نمايد کنون به خانه‌ي دل
مرا که راه نمايد کنون به خانه‌ي دل شاعر : خواجوي کرماني که خاک راهم اگر دل دهم به خانه‌ي گل مرا که راه نمايد کنون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر گنج طلب داري از مار مترس اي دل
گر گنج طلب داري از مار مترس اي دل شاعر : خواجوي کرماني ور خرمن گل خواهي از خار مترس اي دل گر گنج طلب داري از مار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
قتيل عشق نميرد مگر بغيبت قاتل
قتيل عشق نميرد مگر بغيبت قاتل شاعر : خواجوي کرماني کسي که خاک شود در ميان بحر مودت قتيل عشق نميرد مگر بغيبت قاتل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي کرده تيره شب را بر آفتاب منزل
اي کرده تيره شب را بر آفتاب منزل شاعر : خواجوي کرماني دلرا ز چين زلفت برمشک ناب منزل اي کرده تيره شب را بر آفتاب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
برآمد ماهم از ميدان سواره
برآمد ماهم از ميدان سواره شاعر : خواجوي کرماني ز عنبر طوق و از زر کرده ياره برآمد ماهم از ميدان سواره ولي ما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون توانم کرد با آن ترک کافر خرخشه
چون توانم کرد با آن ترک کافر خرخشه شاعر : خواجوي کرماني هر دم آن جادوي تيرانداز شوخ ترکتاز چون توانم کرد با آن ترک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
پري رخا منه از دست يکزمان شيشه
پري رخا منه از دست يکزمان شيشه شاعر : خواجوي کرماني قرابه پر کن و در گردش آر آن شيشه پري رخا منه از دست يکزمان شيشه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي از گل رخسار تو خون در دل لاله
اي از گل رخسار تو خون در دل لاله شاعر : خواجوي کرماني بر لاله ز مشک سيه افکنده گلاله اي از گل رخسار تو خون در دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي خوشه چين سنبل پرچينت سنبله
اي خوشه چين سنبل پرچينت سنبله شاعر : خواجوي کرماني وي بر قمر ز عنبر تر بسته سلسله اي خوشه چين سنبل پرچينت سنبله...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390