حديث آرزومندي جوابي هم نمي‌ارزد
حديث آرزومندي جوابي هم نمي‌ارزد شاعر : خواجوي کرماني خمار آلوده‌ئي آخر شرابي هم نمي‌ارزد حديث آرزومندي جوابي هم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بهار دهر بباد خزان نمي‌ارزد
بهار دهر بباد خزان نمي‌ارزد شاعر : خواجوي کرماني چراغ عمر بباد وزان نمي‌ارزد بهار دهر بباد خزان نمي‌ارزد که اين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
همه گنج جهان ماري نيرزد
همه گنج جهان ماري نيرزد شاعر : خواجوي کرماني گل بستان اوخاري نيرزد همه گنج جهان ماري نيرزد رخي چون زر بديناري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلا سود عالم زياني نيرزد
دلا سود عالم زياني نيرزد شاعر : خواجوي کرماني هماي سپهر استخواني نيرزد دلا سود عالم زياني نيرزد براهل معني بناني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چو ترک مهوشم از خواب مست برخيزد
چو ترک مهوشم از خواب مست برخيزد شاعر : خواجوي کرماني خروش و ناله ز اهل نشست برخيزد چو ترک مهوشم از خواب مست برخيزد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن فتنه چو برخيزد صد فتنه برانگيزد
آن فتنه چو برخيزد صد فتنه برانگيزد شاعر : خواجوي کرماني وان لحظه که بنشيند بس شور بپا خيزد آن فتنه چو برخيزد صد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آنکو به شکر ريزي شور از شکر انگيزد
آنکو به شکر ريزي شور از شکر انگيزد شاعر : خواجوي کرماني هر دم لب شيرينش شوري دگر انگيزد آنکو به شکر ريزي شور از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کسي کزان سر زلف دو تا نمي‌ترسد
کسي کزان سر زلف دو تا نمي‌ترسد شاعر : خواجوي کرماني معينست که از اژدها نمي‌ترسد کسي کزان سر زلف دو تا نمي‌ترسد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلم از دست بشد تا بسر او چه رسد
دلم از دست بشد تا بسر او چه رسد شاعر : خواجوي کرماني وين جگر سوخته را از گذر او چه رسد دلم از دست بشد تا بسر او...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اين ترک زنگاري کمان از خيل خاقان مي‌رسد
اين ترک زنگاري کمان از خيل خاقان مي‌رسد شاعر : خواجوي کرماني وين مرغ فردوس آشيان از باغ رضوان مي‌رسد اين ترک زنگاري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خطي که بر سمن آن گلعذار بنويسد
خطي که بر سمن آن گلعذار بنويسد شاعر : خواجوي کرماني بنفشه نسخه‌ي آن نوبهار بنويسد خطي که بر سمن آن گلعذار بنويسد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر سر صحبت اين بي سر و پايت باشد
گر سر صحبت اين بي سر و پايت باشد شاعر : خواجوي کرماني بر سر و چشم من دلشده جايت باشد گر سر صحبت اين بي سر و پايت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
درد غم عشق را طبيب نباشد
درد غم عشق را طبيب نباشد شاعر : خواجوي کرماني مکتب عشاق را اديب نباشد درد غم عشق را طبيب نباشد خطبه‌ي توحيد را...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
شام شکستگان را هرگز سحر نباشد
شام شکستگان را هرگز سحر نباشد شاعر : خواجوي کرماني وز روز تيره روزان تاريکتر نباشد شام شکستگان را هرگز سحر نباشد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
روي نکو بي وجود ناز نباشد
روي نکو بي وجود ناز نباشد شاعر : خواجوي کرماني ناز چه ارزد اگر نياز نباشد روي نکو بي وجود ناز نباشد بر قدم رهروان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مردان اين قدم را بايد که سر نباشد
مردان اين قدم را بايد که سر نباشد شاعر : خواجوي کرماني مرغان اين چمن را بايد که پر نباشد مردان اين قدم را بايد که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد
کي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد شاعر : خواجوي کرماني يا سرو روان چون قد دلجوي تو باشد کي طرف گلستان چو سر کوي تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز حال بي‌خبرانت خبر نمي‌باشد
ز حال بي‌خبرانت خبر نمي‌باشد شاعر : خواجوي کرماني بکوي خسته دلانت گذر نمي‌باشد ز حال بي‌خبرانت خبر نمي‌باشد وليک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا چين آن دو زلف سمن‌سا پديد شد
تا چين آن دو زلف سمن‌سا پديد شد شاعر : خواجوي کرماني در چين هزار حلقه‌ي سودا پديد شد تا چين آن دو زلف سمن‌سا پديد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرا اي بخت ياري کن چو يار از دست بيرون شد
مرا اي بخت ياري کن چو يار از دست بيرون شد شاعر : خواجوي کرماني بده صبري درين کارم که کار از دست بيرون شد مرا اي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390