تا درد نيابند دوا را نشناسند
تا درد نيابند دوا را نشناسند شاعر : خواجوي کرماني تا رنج نبيند شفا را نشناسند تا درد نيابند دوا را نشناسند شک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گمان مبر که در آفاق اهل حسن کمند
گمان مبر که در آفاق اهل حسن کمند شاعر : خواجوي کرماني وليک پيش وجود تو جمله کالعدمند گمان مبر که در آفاق اهل حسن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ديگرانرا عيش و شادي گر چه در صحرا بود
ديگرانرا عيش و شادي گر چه در صحرا بود شاعر : خواجوي کرماني عيش ما هر جا که يار آنجا بود آنجا بود ديگرانرا عيش و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن رفت که ميل دل من سوي شما بود
آن رفت که ميل دل من سوي شما بود شاعر : خواجوي کرماني شب تا بسحر خوابگهم کوي شما بود آن رفت که ميل دل من سوي شما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز آه و اشک ميگونم شبي تا روز در مجلس
ز آه و اشک ميگونم شبي تا روز در مجلس شاعر : خواجوي کرماني سماع ارغنوني و شراب ارغواني بود ز آه و اشک ميگونم شبي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلم بي وصل جانان جان نخواهد
دلم بي وصل جانان جان نخواهد شاعر : خواجوي کرماني که عاشق جان بي جانان نخواهد دلم بي وصل جانان جان نخواهد سر شوريدگان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جان بر افشان اگرت صحبت جانان بايد
جان بر افشان اگرت صحبت جانان بايد شاعر : خواجوي کرماني خون دل نوش اگرت آرزوي جان بايد جان بر افشان اگرت صحبت جانان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کسي را از تو کامي برنيايد
کسي را از تو کامي برنيايد شاعر : خواجوي کرماني که اين از دست عامي برنيايد کسي را از تو کامي برنيايد که از لعل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي نغمه‌ي خوشت دم داود را شعار
اي نغمه‌ي خوشت دم داود را شعار شاعر : خواجوي کرماني وي عندليب را نفست کرده شرمسار اي نغمه‌ي خوشت دم داود را شعار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سبحان من يسبحه الرمل في القفار
سبحان من يسبحه الرمل في القفار شاعر : خواجوي کرماني سبحان من تقدسه الحوت في البحار سبحان من يسبحه الرمل في القفار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
روز عيش و طرب و عيد صيامست امروز
روز عيش و طرب و عيد صيامست امروز شاعر : خواجوي کرماني کام دل حاصل و ايام به کامست امروز روز عيش و طرب و عيد صيامست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مرا که نيست بخاک درت اميد وصول
مرا که نيست بخاک درت اميد وصول شاعر : خواجوي کرماني کجا بمنزل قربت بود مجال نزول مرا که نيست بخاک درت اميد وصول...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سپيده دم که برآمد خروش بانگ رحيل
سپيده دم که برآمد خروش بانگ رحيل شاعر : خواجوي کرماني برفت پيش سرشک من آب دجله و نيل سپيده دم که برآمد خروش بانگ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رخشنده‌تر از مهر رخش ماه نديدم
رخشنده‌تر از مهر رخش ماه نديدم شاعر : خواجوي کرماني خوشتر ز ره عشق بتان راه نديدم رخشنده‌تر از مهر رخش ماه نديدم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا چند به شادي مي غمهاي تو نوشم
تا چند به شادي مي غمهاي تو نوشم شاعر : خواجوي کرماني از خلق جهان کسوت سوداي تو پوشم تا چند به شادي مي غمهاي تو نوشم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما نواي خويش را در بينوائي يافتيم
ما نواي خويش را در بينوائي يافتيم شاعر : خواجوي کرماني فخر بر شاهان عالم در گدائي يافتيم ما نواي خويش را در بينوائي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دل به دست غم سوداي تو داديم و شديم
دل به دست غم سوداي تو داديم و شديم شاعر : خواجوي کرماني چشمه‌ي خون دل از چشم گشاديم و شديم دل به دست غم سوداي تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خيز تا باده در پياله کنيم
خيز تا باده در پياله کنيم شاعر : خواجوي کرماني گل روي قدح چو لاله کنيم خيز تا باده در پياله کنيم تا بکي خون خوريم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چو چشم خفته بگشودي ببستي خواب بيداران
چو چشم خفته بگشودي ببستي خواب بيداران شاعر : خواجوي کرماني چو تاب طره بنمودي ببردي آب طراران چو چشم خفته بگشودي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به آفتاب جهانتاب سايه پرور تو
به آفتاب جهانتاب سايه پرور تو شاعر : خواجوي کرماني بتاب طره مهپوش سايه گستر تو به آفتاب جهانتاب سايه پرور تو ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390