سحر بگوش صبوحي کشان باده‌پرست
سحر بگوش صبوحي کشان باده‌پرست شاعر : خواجوي کرماني خروش بلبله خوشتر زبانک بلبل مست سحر بگوش صبوحي کشان باده‌پرست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست
اي لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست شاعر : خواجوي کرماني جانم از جام مي عشق تو ديوانه و مست اي لبت باده‌فروش و دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کي رسد دستم بدين بالاي پست
کي رسد دستم بدين بالاي پست شاعر : خواجوي کرماني تا نگوئي کاين زمان گشتم خراب کي رسد دستم بدين بالاي پست مست عشق...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گفتمش روي تو صد ره ز قمر خوبترست
گفتمش روي تو صد ره ز قمر خوبترست شاعر : خواجوي کرماني گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست گفتمش روي تو صد ره ز قمر خوبترست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
لب شيرين تو هر دم شکر انگيزترست
لب شيرين تو هر دم شکر انگيزترست شاعر : خواجوي کرماني زلف دلبند تو هر لحظه دلاويزترست لب شيرين تو هر دم شکر انگيزترست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نور رويت تاب در شمع شبستان افکند
نور رويت تاب در شمع شبستان افکند شاعر : خواجوي کرماني اشکم آتش در دل لعل بدخشان افکند نور رويت تاب در شمع شبستان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند
ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند شاعر : خواجوي کرماني اي بسا فتنه که هر دم بجهان در فکند ترکم از غمزه چو ناوک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آنکه هرگز نظري با من شيدا نکند
آنکه هرگز نظري با من شيدا نکند شاعر : خواجوي کرماني نتواند که مرا بي سر و بي پا نکند آنکه هرگز نظري با من شيدا نکند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هيچکس نيست که وصل تو تمنا نکند
هيچکس نيست که وصل تو تمنا نکند شاعر : خواجوي کرماني يا جفا بر من دلخسته‌ي شيدا نکند هيچکس نيست که وصل تو تمنا نکند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي سرو خرامنده‌ي بستان حقايق
اي سرو خرامنده‌ي بستان حقايق شاعر : خواجوي کرماني آزاد شو از سبزه‌ي اين سبز حدائق اي سرو خرامنده‌ي بستان حقايق ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
وين سخن نيست خطا زانکه ز چين خيزد مشک
وين سخن نيست خطا زانکه ز چين خيزد مشک شاعر : خواجوي کرماني خون شود نافه‌ي آهوي تتاري ز حسد وين سخن نيست خطا زانکه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
وه چه شيرينست لعلش اندرو پنهان نمک
وه چه شيرينست لعلش اندرو پنهان نمک شاعر : خواجوي کرماني کس نمي‌بينم که دارد در جهان چندان نمک وه چه شيرينست لعلش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک
ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک شاعر : خواجوي کرماني دهنش تنگک و چون تنگ شکر شيرينک ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
که بر ز سرو روان تو خورد راست بگو
که بر ز سرو روان تو خورد راست بگو شاعر : خواجوي کرماني براستي که قدي زين صفت کراست بگو که بر ز سرو روان تو خورد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي صبا حال جگر گوشه‌ي ما چيست بگو
اي صبا حال جگر گوشه‌ي ما چيست بگو شاعر : خواجوي کرماني در دل آن مه خورشيد لقا چيست بگو اي صبا حال جگر گوشه‌ي ما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نفحه‌ي گلشن عشق از نفس ما بشنو
نفحه‌ي گلشن عشق از نفس ما بشنو شاعر : خواجوي کرماني وز صبا نکهت آن زلف سمن سا بشنو نفحه‌ي گلشن عشق از نفس ما بشنو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آن عيد نيکوان بدر آمد بعيدگاه
آن عيد نيکوان بدر آمد بعيدگاه شاعر : خواجوي کرماني تابنده رخ چو روز سپيد از شب سياه آن عيد نيکوان بدر آمد بعيدگاه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مستي ز چشم دلکش ميگون يار جوي
مستي ز چشم دلکش ميگون يار جوي شاعر : خواجوي کرماني وز جام باده کام دل بيقرار جوي مستي ز چشم دلکش ميگون يار جوي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي صبا با بلبل خوشگوي گوي
اي صبا با بلبل خوشگوي گوي شاعر : خواجوي کرماني مي‌نمايد لاله‌ي خود روي روي اي صبا با بلبل خوشگوي گوي خوش برآ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
جان پرورم گهي که تو جانان من شوي
جان پرورم گهي که تو جانان من شوي شاعر : خواجوي کرماني جاويد زنده مانم اگر جان من شوي جان پرورم گهي که تو جانان من...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390