ساقيا وقت صبوح آمد بيار آن جام را
ساقيا وقت صبوح آمد بيار آن جام را شاعر : خواجوي کرماني مي پرستانيم در ده باده‌ي گلفام را ساقيا وقت صبوح آمد بيار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
رفت دوشم نفسي ديده‌ي گريان در خواب
رفت دوشم نفسي ديده‌ي گريان در خواب شاعر : خواجوي کرماني ديدم آن نرگس پرفتنه‌ي فتان در خواب رفت دوشم نفسي ديده‌ي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي ز چشمت رفته خواب از چشم خواب
اي ز چشمت رفته خواب از چشم خواب شاعر : خواجوي کرماني وآب رويت برده آب از روي آب اي ز چشمت رفته خواب از چشم خواب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آورده ايم روي بسوي ديار خويش
آورده ايم روي بسوي ديار خويش شاعر : خواجوي کرماني باشد که بنگريم دگر روي يار خويش آورده ايم روي بسوي ديار خويش ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به بزمگاه صبوحي کنون بمجلس خاص
به بزمگاه صبوحي کنون بمجلس خاص شاعر : خواجوي کرماني حيات بخش بود جام مي بحکم خواص به بزمگاه صبوحي کنون بمجلس خاص...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر گنج طلب داري از مار مترس اي دل
گر گنج طلب داري از مار مترس اي دل شاعر : خواجوي کرماني ور خرمن گل خواهي از خار مترس اي دل گر گنج طلب داري از مار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
مگر که صبح من امشب اسير گشت بشام
مگر که صبح من امشب اسير گشت بشام شاعر : خواجوي کرماني وگرنه رخ بنمودي ز چرخ آينه فام مگر که صبح من امشب اسير گشت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما به نظاره‌ي رويت بجهان آمده‌ايم
ما به نظاره‌ي رويت بجهان آمده‌ايم شاعر : خواجوي کرماني وز عدم پي بپيت نعره زنان آمده‌ايم ما به نظاره‌ي رويت بجهان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اشارت کرده بودي تا بيايم
اشارت کرده بودي تا بيايم شاعر : خواجوي کرماني بگو چون بي سر و بي پا بيايم اشارت کرده بودي تا بيايم نداني باز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ما سر بنهاديم و به سامان نرسيديم
ما سر بنهاديم و به سامان نرسيديم شاعر : خواجوي کرماني در درد بمرديم و بدرمان نرسيديم ما سر بنهاديم و به سامان نرسيديم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نرگس مستت فتنه‌ي مستان
نرگس مستت فتنه‌ي مستان شاعر : خواجوي کرماني تشنه‌ي لعلت باده پرستان نرگس مستت فتنه‌ي مستان کوي تو ما را گلشن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
امشب اي يار قصد خواب مکن
امشب اي يار قصد خواب مکن شاعر : خواجوي کرماني مرو و کار ما خراب مکن امشب اي يار قصد خواب مکن قصه کوته کن و شتاب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي طبيب دل ريش از سر بيمار مرو
اي طبيب دل ريش از سر بيمار مرو شاعر : خواجوي کرماني خسته مگذار مرا وز سر تيمار مرو اي طبيب دل ريش از سر بيمار مرو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دوش مي‌کردم سوال از جان که آن جانانه کو
دوش مي‌کردم سوال از جان که آن جانانه کو شاعر : خواجوي کرماني گفت بگذر زان بت پيمان شکن پيمانه کو دوش مي‌کردم سوال...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يا من قريرة مقلتي لقياک غاية منيتي
يا من قريرة مقلتي لقياک غاية منيتي شاعر : خواجوي کرماني تذکار وصلک بهجتي هذا نصيبي ليلتي يا من قريرة مقلتي لقياک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي نفس مشک بيز باد بهاري
اي نفس مشک بيز باد بهاري شاعر : خواجوي کرماني غاليه بوئي مگر نسيم نگاري اي نفس مشک بيز باد بهاري نافه گشائي کني...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلکم برد بغارت ز برم دلبرکي
دلکم برد بغارت ز برم دلبرکي شاعر : خواجوي کرماني سر فرو کرده پري پيکرک از منظرکي دلکم برد بغارت ز برم دلبرکي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
در باز جان گر آرزوي جان طلب کني
در باز جان گر آرزوي جان طلب کني شاعر : خواجوي کرماني بگذر ز سر اگر سر و سامان طلب کني در باز جان گر آرزوي جان طلب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خوشا وقتي که از بستانسرائي
خوشا وقتي که از بستانسرائي شاعر : خواجوي کرماني برآيد نغمه‌ي دستانسرائي خوشا وقتي که از بستانسرائي نباشد بي مي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گفتا تو از کجائي کاشفته مي‌نمائي
گفتا تو از کجائي کاشفته مي‌نمائي شاعر : خواجوي کرماني گفتم منم غريبي از شهر آشنائي گفتا تو از کجائي کاشفته مي‌نمائي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390