اين بوي بهارست که از صحن چمن خاست
اين بوي بهارست که از صحن چمن خاست شاعر : خواجوي کرماني يا نکهت مشکست کز آهوي ختن خاست اين بوي بهارست که از صحن چمن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر نه مرغ چمن از همنفس خويش جداست
گر نه مرغ چمن از همنفس خويش جداست شاعر : خواجوي کرماني همچو من خسته و نالنده و دل ريش چراست گر نه مرغ چمن از همنفس...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
روز و شب معتکف گوشه محراب چراست
روز و شب معتکف گوشه محراب چراست شاعر : خواجوي کرماني نرگس مست تو چون فتنه ازو بيدارست روز و شب معتکف گوشه محراب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
کار ما بي قد زيبات نمي آيد راست
کار ما بي قد زيبات نمي آيد راست شاعر : خواجوي کرماني راستي را چه بلائيست که کارت بالاست کار ما بي قد زيبات نمي آيد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
با منت کينه و با جمله صفاست
با منت کينه و با جمله صفاست شاعر : خواجوي کرماني اينهم از طالع شوريده‌ي ماست با منت کينه و با جمله صفاست کار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يارش نتوان گفت که از يار بنالد
يارش نتوان گفت که از يار بنالد شاعر : خواجوي کرماني واندل نبود کز غم دلدار بنالد يارش نتوان گفت که از يار بنالد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ني ز دود دل پرآتش ما مي‌نالد
ني ز دود دل پرآتش ما مي‌نالد شاعر : خواجوي کرماني تو مپندار که از باد هوا مي‌نالد ني ز دود دل پرآتش ما مي‌نالد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
لب چو بگشود ز تنگ شکرم ياد آمد
لب چو بگشود ز تنگ شکرم ياد آمد شاعر : خواجوي کرماني چون سخن گفت ز درج گهرم ياد آمد لب چو بگشود ز تنگ شکرم ياد آمد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
ماه فرو رفت و آفتاب برآمد شاعر : خواجوي کرماني شاهد سرمست من ز خواب برآمد ماه فرو رفت و آفتاب برآمد ولوله از...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خسرو انجم بگه بام برآمد
خسرو انجم بگه بام برآمد شاعر : خواجوي کرماني يا مه خلخ بلب بام برآمد خسرو انجم بگه بام برآمد يا شه روم از طرف...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گر چه تنگست دلم چون دهن خندانش
گر چه تنگست دلم چون دهن خندانش شاعر : خواجوي کرماني دل فراخست در آن سنبل سرگردانش گر چه تنگست دلم چون دهن خندانش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
آه از آن يار که نبود خبر از يارانش
آه از آن يار که نبود خبر از يارانش شاعر : خواجوي کرماني داد از آنکس که نباشد غم غمخوارانش آه از آن يار که نبود خبر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اگر او سخن نگويد سخنست در دهانش
اگر او سخن نگويد سخنست در دهانش شاعر : خواجوي کرماني وگر او کمر نبندد نظرست در ميانش اگر او سخن نگويد سخنست در دهانش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دگر وجود ندارد لطيفه‌ئي ز دهانش
دگر وجود ندارد لطيفه‌ئي ز دهانش شاعر : خواجوي کرماني ز هيچکس نشنيدم دقيقه‌ئي چوميانش دگر وجود ندارد لطيفه‌ئي ز دهانش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بيرون ز کمر هيچ نديدم ز ميانش
بيرون ز کمر هيچ نديدم ز ميانش شاعر : خواجوي کرماني جز خنده نشاني نشنيدم ز دهانش بيرون ز کمر هيچ نديدم ز ميانش ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي کفر سر زلف تو غارتگر ايمان
اي کفر سر زلف تو غارتگر ايمان شاعر : خواجوي کرماني جان داده بر نرگس مست تو حکيمان اي کفر سر زلف تو غارتگر ايمان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلا از جان زبان درکش که جانان
دلا از جان زبان درکش که جانان شاعر : خواجوي کرماني نکو داند زبان بي زبانان دلا از جان زبان درکش که جانان مترس...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زهي روي تو صبح شب نشينان
زهي روي تو صبح شب نشينان شاعر : خواجوي کرماني خيالت مونس عزلت گزينان زهي روي تو صبح شب نشينان ميانت نکته باريک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي زلف تو زنجير دل حلقه ربايان
اي زلف تو زنجير دل حلقه ربايان شاعر : خواجوي کرماني در بند کمند تو دل حلقه گشايان اي زلف تو زنجير دل حلقه ربايان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن
سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن شاعر : خواجوي کرماني مهر را گرچه محالست بگل بنهفتن سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن نتوان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390