سمبل مقاومت و استقامت
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و خلبانان جان بر کف و کارکنان فنی فداکار آن از مرحله پیش از پیروزی انقلاب هویت دینی و اصالت ملی خود را ثابت...
سه‌شنبه، 7 آبان 1392
اولین اسیر و آخرین آزاده
روز عزت و سربلندی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. شهادت امیرلکشری بار دیگر خاطرات روزهای ایثار، مقاومت و پایمردی خلبانان جان بر کف...
سه‌شنبه، 7 آبان 1392
شهید حسین لشکری از ولادت تا شهادت
شهید سرلشگر آزاده حسین لشکری در روز بیستم اسفند سال 1331 در روستای ضیاء آباد از توابع شهرستان تاکستان استان قزوین دیده به جهان گشود. دوره تحصیلات...
سه‌شنبه، 7 آبان 1392
ثانیه های رنج
شهید سرلشگر حسین لشکری خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که با تحمل 18 سال اسارت در دست دشمن بعثی و مقاومت شجاعانه در برابر تهدیدها...
سه‌شنبه، 7 آبان 1392
هیچ چیز جز شهادت
یک روز امام جمعه اصفهان برای بازدید آمد، او را بردیم طرف گمرک. تا هم آن منطقه را ببیند و هم نظرش را درباره بردن و استفاده کردن از دویست سیصد...
دوشنبه، 6 آبان 1392
فریادهای بی صدا
ما در جابجایی هایی که داشتیم، برای پیاده شدن از اتوبوس، طبیعتاً باید سرمان را خم می کردیم. چرا که سقف اتوبوس کوتاه بود. همین طور که سرمان خم...
دوشنبه، 6 آبان 1392
چون رود خروشان
نزدیکی های ظهر، همه به استراحت مشغول بودیم. من نزدیک شیر علی دراز کشیده بودم. او بر اثر خستگی مفرط، زودتر از همگان به خواب فرو رفته بود. هر از...
دوشنبه، 6 آبان 1392
گامهای استوار
در عملیات کربلای پنج، مقرّ مهندسی، توسط دشمن شیمیایی شد و تعدادی از بچه ها شهید و مصدوم شدند. بعد از چند ساعت، ما را برای احداث یک جاده به کنار...
دوشنبه، 6 آبان 1392
خنده با دیده ی تر!
اندک اندک بوی عملیات خیبر به مشام می رسید. رزمندگان در انتظار آهنگ عملیات و یورش جانانه، لحظه شماری می کردند. آن روزها در مهندسی تیپ نزد شهید...
دوشنبه، 6 آبان 1392
روزهای حماسه (3)
یک شب که از خط برمی گشت، پشت فرمان از شدت خستگی خوابش می برد در فلکه اهواز ماشینش به درخت برخورد کرده و چپ می شود سیّد علی از شدت خستگی از خواب...
دوشنبه، 6 آبان 1392
سختی های اسارت
آخرین یگانی که دستور عقب نشینی را دریافت کرد ما بودیم. آن هم زمانی که با تمام نفرات در منطقه ی شیب نیسان (منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی) در محاصره...
دوشنبه، 6 آبان 1392
روزهای حماسه (2)
آتشی که عراقی ها روی بچه ها می ریختند، کلافه شان کرده بود. تو گویی از زمین و آسمان آتش می بارید. فشار بیش از حدی هم از لحاظ روحی و روانی، به...
دوشنبه، 6 آبان 1392
روزهای حماسه (1)
در هر عملیّات شهید همّت سخت ترین کارها را بر عهده می گرفت. در تمام مأموریت های سنگین، اگر نگویم نفر اوّل بوده، یکی از افراد درجه ی اولی بود که...
دوشنبه، 6 آبان 1392
کمبود مهمات
زمانی که نیروهای ارتش به منطقه وارد شدند، علی برای جبران کمبود شدید مواد غذایی و مهمّات، به سراغ آن ها رفت. فرمانده وقتی سماجت علی را برای گرفتن...
دوشنبه، 6 آبان 1392
مثل کوه
در منطقه کردستان، خورشید کم کم رو به غروب بود. پایگاه ما منطقه حائلی بود میان سدّ بوکان و شهر بوکان. ما در پایگاه شماره ی یک یا اصطلاحاً توپخانه...
دوشنبه، 6 آبان 1392
بوی خون و باروت
چند روز بعد حسین رضوانیان و عده ای از بچه ها از مرخصی آمدند. دو روز قبل نیز مهرابی- فرمانده ی دسته ی خمپاره- ساعت دو نیمه شب با عجله به اتاق...
دوشنبه، 6 آبان 1392
شیران طریقت
سرم را بالا آوردم ببینم در خط عراق چه خبر است که دیدم یک عراقی با آر پی جی به سمت من نشانه رفته. رفتم زیر آب. گرمی و نور گلوله را که دقیقاً از...
دوشنبه، 6 آبان 1392
جلوه های استقامت در خاطرات شهدا (3)
در کردستان همراه «یوسفی و موسوی» سوار بر موتور به طرف «ایلام» حرکت کردیم با ماشین تا «ایلام» هشت ساعت طول می کشید و وسایلمان بیست لیتر بنزین،...
دوشنبه، 6 آبان 1392
کمبود مهمّات، تشنگی درگیری با دشمن
ساعت دوازده شب گفتند؛ هر پنج نفر مشغول کندن یک سنگر شوید. زمین آنقدر رطوبت داشت که نیازی به استفاده از کلنگ نداشتیم.
يکشنبه، 5 آبان 1392
جلوه های استقامت در خاطرات شهدا (2)
«مهدی» مقاومتی نمی کند و علی بر می خیزد و از «دجله» عبور می کند و در آن طرف رود مستقر می شود. بار سنگینی از دوش «آقا مهدی» برداشته شده. نفس راحتی...
يکشنبه، 5 آبان 1392