مسیر جاری :
چرا نمی شود بگویم از شما؟ علامت سوال
نمی شود بگویم از شما چرا؟ علامت سوال
مریم آریان
چادر سیاه روی سرت، مثل اینکه ... آه
مهتاب می شوی وسط یک شب سیاه
علی رضا آزادی
چقدر خسته ام از این دقیقه های پاپتی
از امتداد خسته ی کلاف بی عدالتی
سمیه آقایی
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی
هوشنگ ابتهاج
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
شهریار
جهان را نیست کاری جز دو رنگی
گهی رو می نماید گاه زنگی
نظامی
جهان سر به سر حکمت و عبرت است
چرا بهره ی ما همه غفلت است
فردوسی
جان ها در اصل خود عیسی دمند
یک دمش زخمند و دیگر مرهمند
جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند
فریدون مشیری
جذاب ترین مرحله، ای عشق همین است
از من تو همان چیز بخواهی که ندارم
خلیل ذکاوت
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
مژده ای دل که دگرباره بهار آمده است
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
طمع را نبايد كه چندان كني --- كه صاحب كرم را پشيمان كني !«ضرب المثل فارسی»