مسیر جاری :
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 209
الهی هر چه دادی نشان است و آیین فرداست و آنچه یافتیم پیغام است و خلعت بر جاست. خدایا نشانت بیقراری دل و غارت جان است و خلعت وصال در مُشاهدهٔ...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 210
الهی در ذات بی نظیری در صفات بی مانندی و گناهکاران را آمرزگاری و ایشانرا راز داری زیبا صنع و شیرین گفتاری دانای راز ها، عالم اسرار و معیوبان...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 202
الهی نه جُز از شناخت تو شادی است نه جُز از یافت تو زندگانی، زندگانی بی تو، بردگی است و زنده به تو هم زنده و هم زندگانی است.
غم کی خورد آنکه...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 203
الهی ای یافته و یافتنی، از مست چه نشان دهند جُز بی خویشتنی همه خلق را محنت از دوری است و این بیچاره را از نزدیکی، همه را تشنگی از نایافت آب است...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 204
الهی ای دانندهٔ هر چیز و سازندهٔ هر کار و دارندهٔ هر کس نه کس را با تو انبازی و نه کس را از تو بی نیازی کار به حکمت می اندازی و به لطف می سازی،...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 205
الهی به عنایت هدایت دادی و به معونت ها بذر خدمت رویانیدی و به پیغام آب پذیرش دادی، بنظر خویش میوهٔ محبت وارسانیدی اکنون سزد که سموم مکر از آن...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 199
الهی تو آنی که نور تجلی بر دلهای دوستان تابان کردی و چشمه های مهر در سر ایشان روان کردی، تو پیدا و به پیدایی خود در هر دو گیتی نا پیدا کردی....
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 200
الهی هر چه نشان می شمردم پرده بود و هر چه مایه می دانستم بهیده بود. ای کردگار نیکو کار آنچه بی ما ساختی بی ما راست دار و آنچه تو بر تاوی به ما...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 201
الهی راهم نما بخود و باز رهان مرا از بنده خود، ای رساننده بخود برسانم که کسی نرسیده بخود، بار الها یاد تو عیش است و مهر تو سور، شناخت تو ملک...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 198
الهی تو دوستان خود را به لطف پیدا گشتی تا قومی را بشراب انس مست کردی، قومی را به دریای دهشت غرق کردی، ندا از نزدیک شنوانیدی و نشان از دور دادی...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
وقتی که زندگی برایت سخت شد،یادت باشد دریای آرام،ناخدای قهرمان نمی سازد.
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
جز توكل بر خدا سرمايهاي در كار نيست
هر كه را باشد توكل، كار او دشوار...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
سعديا عمر عزيز است به غفلت مگذار / وقت فرصت نشود فوت مگر نادان را (سعدي...