«علی دقاق»، از عارفانی بود که بسیار به زیارت خانه کعبه می‌رفت و در این راه سختی‌های بسیاری را تحمل می‌کرد. روزی در راه کعبه از خستگی بر زمین...

روزی یکی از بزرگان درباری به حکیمی برخورد که از مال دنیا به خانه‌ای کوچک قناعت کرده بود و خوراکی جز مقداری سبزی نداشت. مرد درباری با او هم‌سخن...

فرزند یکی از نزدیکان خلیفه بغداد در خردسالی از دنیا رفت و پدر وی پریشان و بسیار غمگین شد. خلیفه به او چنین نوشت: آیا برای تو بهتر بود که همین...

گویند شخصی از فیلسوف بزرگ، افلاطون پندی خواست. وی گفت: بدان که تمام طلاهای روی زمین و زیرزمین به قدر یک فضیلت اخلاقی ارزش ندارد.

گویند آیت‌الله العظمی بروجردی برای کتاب‌های دینی و علمی احترام بسیاری قائل بود و می‌فرمود: «در تمام عمرم در اتاقی که کتاب‌های حدیث باشد (حتی...

مردی به یکی از عارفان گفت: فلان کس دشمن توست و پشت سر تو بدگویی می‌کند. عارف روی در هم کشید و به او گفت: تو اگر خاموش باشی، هم به حال خودت و...

از «ارسطو»، فیلسوف بزرگ پرسیدند: بهترین سخن کدام است؟ گفت: آنچه موافق عقل باشد. گفتند: پس از آن چیست؟ گفت: سخنی که شنونده بپذیرد. گفتند: بعد...

از شخصی پرسیدند: تو چه زمانی بسیار خوشحالی؟ گفت: وقتی ببینم دیگ غذای جوانمردان می‌جوشد و در خانه‌هایشان بسته نیست و از دیدن مهمانان و همراهان...

جوانی آرزوی رفتن به خانه کعبه را در سر داشت، ولی به سبب عشق و محبت بسیاری که به مادرش داشت، نمی‌توانست او را ترک کند. وی پس از مرگ مادرش، پولی...

دانشمند بزرگ، «شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا» می‌گوید: هر زمان برایم مشکلی علمی پیش می‌آمد و از حل آن عاجز می‌ماندم، به مسجد شهر می‌رفتم و دو رکعت نماز...