مسیر جاری :
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
خلاصه ای از زندگی مولانا
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
با اين دل بي خبر چه سازم
با اين دل بي خبر چه سازم شاعر : عطار جان ميسوزدم دگر چه سازم با اين دل بي خبر چه سازم چون خاک بدر بدر چه سازم از دست دل اوفتادهام خوار يک حيلهي کارگر چه سازم ...
کار چو از دست من برفت چه سازم
کار چو از دست من برفت چه سازم شاعر : عطار مات شدم نيز خانه نيست چه بازم کار چو از دست من برفت چه سازم اشک فشان همچو شمع چند گدازم در بن اين خاکدان عالم غدار اين نفسي...
زير بار ستمت ميميرم
زير بار ستمت ميميرم شاعر : عطار روي در روي غمت ميميرم زير بار ستمت ميميرم کايمن از مدح و ذمت ميميرم شغل عشق تو چنان کرد مرا سر خود بر قدمت ميميرم زندهي بي...
روزي که عتاب يار درگيرم
روزي که عتاب يار درگيرم شاعر : عطار با هر مويش شمار درگيرم روزي که عتاب يار درگيرم گر نيست مرا غبار درگيرم چون خاک ز دست او کنم بر سر آنگه سخن از کنار درگيرم چون...
تير عشقت بر دل و جان ميخورم
تير عشقت بر دل و جان ميخورم شاعر : عطار زخم زير پرده پنهان ميخورم تير عشقت بر دل و جان ميخورم چون شکر زهر غمت زان ميخورم چون غم تو کيمياي شادي است دردي دردت فراوان...
گر از ميان آتش دل دم برآورم
گر از ميان آتش دل دم برآورم شاعر : عطار زان دم دمار از همه عالم برآورم گر از ميان آتش دل دم برآورم گر يک خروش از دل پر غم برآورم در بحر نيلي فلک افتد هزار جوش افلاک...
گر بوي يک شکن ز سر زلف دلبرم
گر بوي يک شکن ز سر زلف دلبرم شاعر : عطار کفار بشنوند نگروند کافرم گر بوي يک شکن ز سر زلف دلبرم در دل نهم چو ديده و در جان بپرورم وز زلف او اگر سر مويي به من رسد دستم...
خبرت هست که خون شد جگرم
خبرت هست که خون شد جگرم شاعر : عطار وز مي عشق تو چون بي خبرم خبرت هست که خون شد جگرم چون سر زلف تو زير و زبرم زآرزوي سر زلف تو مدام کز سر زلف تو آمد به سرم نتوان...
گنج دزديده ز جايي پي برم
گنج دزديده ز جايي پي برم شاعر : عطار گر به کوي دلربايي پي برم گنج دزديده ز جايي پي برم گر به قرب جانفزايي پي برم جان برافشانم چو پروانه ز شوق غرقهام تا آشنايي پي...
ترک قلندر من دوش درآمد از درم
ترک قلندر من دوش درآمد از درم شاعر : عطار بوسه گشاد بر لبم تنگ کشيد در برم ترک قلندر من دوش درآمد از درم لب چو نهاد بر لبم گفتم خضر ديگرم در لب لعل ترک من آب حيات خضر...