0
مسیر جاری :
نيم مستيم کو کرشمه‌ي يار؟ فخرالدین عراقی

نيم مستيم کو کرشمه‌ي يار؟

نيم مستيم کو کرشمه‌ي يار؟ شاعر : فخرالدين عراقي طره‌اي کو؟ که دل درو بنديم نيم مستيم کو کرشمه‌ي يار؟ غمزه‌ي يار مست و ما مخمور چهره‌اي کو؟ که جان کنيم نثار خيز، کز...
فرستاد درياي فضل و هنر فخرالدین عراقی

فرستاد درياي فضل و هنر

فرستاد درياي فضل و هنر شاعر : فخرالدين عراقي بدين خشک لب بحري از شعر تر فرستاد درياي فضل و هنر که دارد همي ز آب کوثر اثر روان کرد جويي ز بحر روان ببرد آبروي نسيم سحر...
يا رب، اين بوي خوش ز گلستان آيد؟ فخرالدین عراقی

يا رب، اين بوي خوش ز گلستان آيد؟

يا رب، اين بوي خوش ز گلستان آيد؟ شاعر : فخرالدين عراقي يا ز باغ ارم و روضه‌ي رضوان آيد يا رب، اين بوي خوش ز گلستان آيد؟ يا خود اين بوي ز خاک خوش کمجان آيد يا صبا بوي...
يا نسيم خوش بهار وزيد فخرالدین عراقی

يا نسيم خوش بهار وزيد

يا نسيم خوش بهار وزيد شاعر : فخرالدين عراقي يا صبا نافه‌ي تتار دميد يا نسيم خوش بهار وزيد يا سر زلف يار در جنبيد يا سحر باد بوي جان آورد در سر خشک مغز ما گرديد ...
روشنان آينه‌ي دل چو مصفا بينند فخرالدین عراقی

روشنان آينه‌ي دل چو مصفا بينند

روشنان آينه‌ي دل چو مصفا بينند شاعر : فخرالدين عراقي روي دلدار در آن آينه پيدا بينند روشنان آينه‌ي دل چو مصفا بينند جان فشانند بر او کان رخ زيبا بينند از پس آينه دزديده...
عاشقان چون بر در دل حلقه‌ي سودا زنند فخرالدین عراقی

عاشقان چون بر در دل حلقه‌ي سودا زنند

عاشقان چون بر در دل حلقه‌ي سودا زنند شاعر : فخرالدين عراقي آتش سوداي جانان در دل شيدا زنند عاشقان چون بر در دل حلقه‌ي سودا زنند ور به دست آيد وصالش جان به پشت پا زنند ...
طرب، اي دل، که نوبهار آمد فخرالدین عراقی

طرب، اي دل، که نوبهار آمد

طرب، اي دل، که نوبهار آمد شاعر : فخرالدين عراقي از صبا بوي زلف يار آمد طرب، اي دل، که نوبهار آمد هين تماشا که نوبهار آمد هان نظاره که گل جمال نمود که گل از يار يادگار...
نه کسي بوسه رايگان دارد فخرالدین عراقی

نه کسي بوسه رايگان دارد

نه کسي بوسه رايگان دارد شاعر : فخرالدين عراقي خوش برآشفت زلف تو که: خموش نه کسي بوسه رايگان دارد کز شکر خواب ديده معذور است زندگاني تو را زيان دارد مرهمي، پيش از آنکه...
اگر وقت سحر بادي ز کوي يار در جنبد فخرالدین عراقی

اگر وقت سحر بادي ز کوي يار در جنبد

اگر وقت سحر بادي ز کوي يار در جنبد شاعر : فخرالدين عراقي دل بيمار مشتاقان ز هر سو زار در جنبد اگر وقت سحر بادي ز کوي يار در جنبد ز هر کويي دو صد بي‌دل روان افگار در جنبد...
لاح صباح الوصال در شموس القراب فخرالدین عراقی

لاح صباح الوصال در شموس القراب

لاح صباح الوصال در شموس القراب شاعر : فخرالدين عراقي صاح قماري الطرب دار کوس الشراب لاح صباح الوصال در شموس القراب داد ز لعل خودم در عقيق مذاب شاهد سرمست من ديد مرا در...