0
مسیر جاری :
سراسر هستی و این جهان خاکی، جلوه گاه جمال الهی است مولانا (مولوی)

سراسر هستی و این جهان خاکی، جلوه گاه جمال الهی است

مولانا می‌گوید: وقتی که انسان در عشق حق مستغرق شود، همه جهان آینه حق می‌شود و او به هر چیز درنگرد خدا را بیند. خداوند یکتا هر شش جهت جهان را برای روشن‌بینان، مظهر آیات خود کرده است تا به هر چیز که نگاه...
روح مجرّد قدسی در بیان مولوی مولانا (مولوی)

روح مجرّد قدسی در بیان مولوی

پرنده‌ای در آسمان جهان غیب به پرواز در می‌آید و سایه‌اش روی زمین این جهان می‌افتد. جسم، سایه‌ی سایه‌ی دل است، جسم کی تواند هم شأن دل و روح مجرد باشد؟ مولانا در این ابیات روح مجرّد قدسی را به پرنده‌ای تشبیه...
در نگاه مثنوی جمادات هم، شنوا و گویایند مولانا (مولوی)

در نگاه مثنوی جمادات هم، شنوا و گویایند

وقتی که حضرت سلیمان(ع) به ساختن مسجد الاقصی پرداخت، بنایی ساخت که مانند کعبه، پاک و شریف بود و مانند منا فرخنده و خجسته. آن بنای مسجد، مانند ساختمان ‌های دیگر بی روح و بی رونق نبود. در هنگام ساختن آن مسجد،...
حکمت آفرینش در مثنوی معنوی مولانا (مولوی)

حکمت آفرینش در مثنوی معنوی

توجه داریم که مولانا بحض دقیقی از حکمت آفرینش را بر زبان شاه و غلام او نهاده است که اعتراض و اعمال ظاهری ما، جوهر انسان را اصلاح می‌کند و حتی عَرَض به جوهر تبدیل می‌شود، اما این اعراض خاص زندگی این جهانی...
حرکت جوهری زنجیره‌های تکوین در مثنوی مولانا (مولوی)

حرکت جوهری زنجیره‌های تکوین در مثنوی

همه‌ی مراتب وجودی جهان جلواتی از مرتبه عالم الوهیت است. از مرتبه عالم الهی، موجودات با اشتیاق تمام، دسته دسته به عالم محسوسات قدم می‌نهند. در هر شامگاه و صبحگاه از این مرتبه‌ی الهی، کاروان پشت کاروان از...
حاکمیت اصل تضاد در جهان هستی از نظر مولانا مولانا (مولوی)

حاکمیت اصل تضاد در جهان هستی از نظر مولانا

در ابیات بعدی جان سخن این است که هر یک از این مفاهیم این جهانی و آن جهانی، در هستی جایی برای خود و مناسب خود دارد و کار خود را می‌کند. کلاغ در باغ قارقار مخصوص کلاغان را سر می‌دهد و بلبل نعمه‌سرایی خود...
چشم حسی و چشم باطنی در مثنوی مولانا (مولوی)

چشم حسی و چشم باطنی در مثنوی

در مثنوی این بحث به تکرار آمده است که هستی یک جلوه‌ی مادی و خاکی دارد و یک حقیقت جاودانه و روحانی. عقل- پیوسته به عقل کل- حقیقت را می‌جوید و حس تنها هستی مادی و خاکی را ادراک می‌کند. «طلسمات دورنگ». همین...
جهان تجاذب و جذبه الهی در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

جهان تجاذب و جذبه الهی در بیان مثنوی

همه‌ی کائنات باطل‌اند و مرا به سوی خود جذب می‌کنند، زیرا هر موجود باطل، باطل دیگر را به سوی خود می‌کشد، چرا که همه‌ی ذراتی که در این زمین و آسمان است، مانند کهربا هم جنس خود را به سوی خود جذب می‌کند. برای...
توصیف عالم غیب و راه ارتباط با آن در مثنوی مولانا (مولوی)

توصیف عالم غیب و راه ارتباط با آن در مثنوی

سخن از عرصه‌ی لایتناهی عالم غیب است؛ مرتبه‌ای که روح انسان آگاه در آن اسباب و علل مادی را از هم می‌درد و ادراک او نیازی بدین عوامل ندارد و آن مرتبه ادراک عالم غیب یا سرزمین خداست. آن عالم کهنه و دلگیر...
تجانس و همگنی روحی و باطنی از نگاه مولانا مولانا (مولوی)

تجانس و همگنی روحی و باطنی از نگاه مولانا

بحث مناسبت‌های روحی و تجانس باطنی در کلام مولانا مکرر آمده است و تعبیر «جنس» در برابر «ناجنس» برای این معنا، در مثنوی شواهد بسیاری دارد. به نظر مولانا آن که ناجنس است کسی است که اشتغال به دنیا او را از...